به گزارش نما، محمد صفری روزنامه نگار در یادداشتی نوشت: انگار که حیف و میل کردن در وجود سازمانها و دستگاهها و وزارتخانهها و هر آنچه که از بودجه عمومی و بیت المال ارتزاق میکند نهادینه شده و در پوست و گوشت و استخوان آنها رخنه کرده است.
یکی از معضلاتی که کشور را رنج میدهد بی توجهی و بی خیالی برخی دستگاهها و مسئولینی است که بی توجه به شرایط کشور همچنان ریخت و پاش میکنند.
نمونههای زیادی را میتوان در باره پیدا کرد ریخت و پاش ها، حیف و میلها سرمایههای کشور را به باد میدهد و هیچ دلسوزی برای آن یافت نمیشود، الا آن که شاید برخی رسانهها در این زمینه تلنگرهایی بزنند، اما گوش شنوایی برای شنیدن و عمل کردن یافت نمیشود.
متأسفانه شهرداریها یکی از نهادهایی است که در زمینه حیف و میل کردند و ریخت و پاش ید طولایی دارد.
مردم هر شهر در بودجه شهرداری سهیم هستند چرا که عوارض و مالیات گوناگون پرداخت میکنند و در واقع سهم اصلی بودجه شهرداری را پرداخت میکنند.
حتماً اخبار اختلاسها و دزدیهایی که در برخی شهرداریها و شوراهای شهر منتشر میشد خوانده و دیده اید، که البته باعث دلسردی مردم است.
اما این که چرا بار دیگر به این مسئله حیف و میلها و ریخت و پاشها پرداختیم برای آن است که همچنان ادامه دارد و پایانی برای آن نیست!
چندی پیش بود که در باره ایجاد خط دوچرخه در شهر تهران مطلبی نوشتیم که البته در دوران شهرداری پیشین بود.
در ان یادداشت اشاره کردیم که برای ساخت راه اختصاصی برای دوچرخ چندین بار هزینه شد تا به وضعیت کنونی که میبینید رسید.
اکنون به مسئله مشابهی میپردازیم که چند پیش نگارنده با آن برخورد کرده است.
بوستان آب و آتش یا همان بوستان حضرت ابراهیم یکی از بوستانهای زیبای تهران است و پل طبیعت آن شهره جهان گشته، منطقه گردشگری عباس آباد با همت شهرداری ساخته شد که اکنون نگینی در قبل تهران محسوب میشود.
هر بار که به این بوستان سری زده اند با تغییرات هزینه سازی روبرو شده ام.
چند شب پیش سری به بوستان زدم، در بخشی که به گذر طبیعت مشهور است و تا پیش از این گل و گلدان و دار و درختی بود برای فروش و در گوشههایی از آن دکههایی برای ارائه خورد و خوراک هم تعبیه شده بود، نابود گشته و به ویرانهای تبدیل شده است.
گویی که در این بخش از بوستان بمبی منفجر شده و آن قطعه را با خاک یکسان کرده است.
برای ساخت این بخش که تا پیش از این برای خودش رونقی داشته و مردم را به سوی خود میکشید، قطعاً هزینه زیادی شده است.
گل و گلدان فروشیها و دیگر دکهها و دکانهایی که در این راه تعبیه شده بود همه ویران گشته است.
احتمالاً برای این بخش یک طرح و برنامه دیگری دیده شده است که به این شکل در آمده و میطلبد تا شهرداری و شهردار تازه کار تهران سری به اینگونه مناطق بزنند و از از نزدیک در جریان تصمیمات ویرانگر قرار گیرند.
برای اینگونه ویرانیها که در پس آن قطعاً قرار است طرحی تازه اجرا شود، هزینه زیادی خواهد شد، اما این که چرا در شرایط و وضعیت اقتصادی کنونی اینگونه هزینه سازی شود، سوال بزرگی است.
چنین رفتارها و تصمیماتی در دیگر نقاط شهر و کشور نیز دیده میشود و برای آن که جلوی اینگونه حیف و میلها گرفته شود، شهرداران و شوراهای شهر از خود آغاز کنند.
پیشنهاد میشود در کلانشهر تهران، شهردار آن علیرضا زاکانی یک سفر شهری را آغاز کند و به گوشه و کنار تهران بزرگ سری بزند و از نزدیک با نمونه هایی، چون بوستان آب و آتش آشنا شود تا از این بریز و بپاشها جلوگیری کند. سرمایهها با اینگونه روشهای مدیریتی هدر میرود.
میزان