چرا كارنامه سینمایی سیاوش سرمدی،سرآمدتر از هم‌نسلان اوست؟

عکس خبري -چرا کارنامه سينمايي سياوش سرمدي،سرآمدتر از هم‌نسلان اوست؟

سیاوش سرمدی حالا اولین فیلم بلند سینمایی خود با عنوان «منصور» را ساخته است، فیلمی كه قرار است در موج جدید بازگشایی سینماها، مخاطبان ایرانی را با داستان یك قهرمان متفاوت آشنا كند.


به گزارش نما، در سال‌های اخیر مستندسازان زیادی پا به عرصه کارگردانی سینما گذاشته‌اند، تجربه‌ای که برای خیلی از آنان سکوی پرتاب شد و این‌بار یک مستندساز دیگر با سوژه‌ای جدید در این راه قدم گذاشته است.

شاید پریدن از قاب «مستند» به پرده «سینما» خیلی شبیه پرواز از سالن فوتسال به زمین چمن فوتبال باشد؛ اتفاقی عجیب و بزرگ که اگر با موفقیت همراه باشد «شهرت»، «ثروت» و ده‌ها صفت خوب دیگر را به همراه دارد و اگر به شکست منجر شود تبدیل به «ناکامی» می‌شود. باورش سخت است که بگوییم علی کریمی، بازیگر محبوب قرمزها قبل از ورود به مستطیل سبز یک سالنی‌باز حرفه‌ای بوده است؛ همین‌قدر سخت که بگوییم محمدحسین مهدویان، سعید روستایی و محمد کارت، سه فیلمساز جوان و درعین‌حال خوش‌آتیه ‌سینمای ایران قبل از حرکت بر پرده نقره‌ای یک مستندساز قهار بوده‌اند.

در بین کارگردانان سینمای مستند، نام‌های زیادی را می‌توان پیدا کرد که با ورود به عرصه سینما، طعم کارگردانی را زیر دندان چشیدند، بسیاری‌ موفق بودند و بعضی‌ هم ناموفق. محمدحسین مهدویان، سعید روستایی، محمد کارت، نرگس آبیار، آرش لاهوتی، مونا زندی، مرتضی‌علی عباس‌میرزایی، بهروز نورانی‌پور و... کارگردانانی هستند که با تجربه ساخت فیلم مستند در سال‌های گذشته، وارد عرصه کارگردانی سینما شدند و اتفاقا موفق هم بودند. ابراهیم حاتمی‌کیا که خود یکی از کارگردانان موفق کشور است بارها با احترام از سینمای مستند حرف زده و به اهمیت ساخت فیلم مستند قبل از کارگردانی در عرصه سینما تاکید کرده است. او معتقد است هر کارگردان زمانی اجازه دارد کار سینمایی بسازد که چند سالی در هوای سینمای مستند تنفس کرده باشد؛ چراکه سوژه‌یابی مستند و پرورش آن تا تبدیل شدن به یک فیلم ذهن کارگردان را خلاق بار می‌آورد.

این روزها شاهد ورود یک مستندساز جدید به عرصه سینما هستیم؛ مستندسازی که سابقه دریافت جوایز زیادی را در کارنامه دارد و حالا اولین اثر سینمایی خود را ساخته است؛ آن اسم «سیاوش‌ سرمدی» است. در این گزارش مروری بر کارنامه این فیلمساز داشته‌ و آثار او را مورد بررسی قرار داده‌ایم.

سیاوش سرمدی متولد ۱۳۵۷ است و این روزها وارد پنجمین دهه از زندگی خود شده است. بزرگ‌شده تهران است و در کارنامه کاری‌اش ساخت مستندهایی نظیر «ادواردو»، «امام موسی‌صدر»، «چمران به روایت دختر جبل‌عامل»، «۸۰ سال مقاومت»، «داوطلب مرگ» و... را دارد. او مدتی را به‌عنوان مدیر دفتر Press TV در بیروت سپری کرده و حالا ساخت یک فیلم سینمایی با نام «منصور» را تجربه کرده است. «ادواردو» یکی از اولین فیلم‌های مستند این کارگردان است؛ مستندی که به گفته خود او در شرایط بسیار سختی در ایتالیا ساخته شد. ۲۴ آبان‌ماه سال ۱۳۷۹ (۱۵ نوامبر ۲۰۰۰) یک خبر عجیب رسانه‌های دنیا را متحیر کرد؛ «ادواردو آنیلی» فرزند خاندان مشهور آنیلی دست به خودکشی زد و خود را از بالای یک پل به پایین پرتاب کرد.» در نگاهی ابتدایی شاید این خبر خیلی برای ما مهم نباشد اما وقتی ماجرا عجیب می‌شود که بدانیم خاندان آنیلی یکی از خانواده‌های میلیاردر ایتالیایی و مالک شرکت‌های خودروسازی فیات، فراری، مازراتی، آلفارومئو و... است و ادواردو سال‌ها قبل به اسلام گرویده و نامش را «مهدی» گذاشته است.

سیاوش سرمدی که در تحقیقاتش متوجه می‌شود ادواردو تنها فرد مسلمان شیعه و میراث‌دار ثروت هنگفت خاندان مشهور ایتالیایی است به ماجرای خودکشی او مشکوک شده و برای یافتن حقیقت ماجرا به ایتالیا سفر می‌کند. خودش می‌گوید که در این سفر نه‌تنها هیچ کمکی از سفارت ایران دریافت نمی‌کند بلکه با تماس‌های مشکوکی از نزدیکان خاندان آنیلی روبه‌رو می‌شود که می‌گویند چنین فیلمی هرگز نباید ساخته شود! ۳ روز زندانی‌شدن در ایتالیا، ضبط دوربینش و بازگشت فیلم‌هایش پس از ۳ ماه بخشی از دشواری‌های ساخت مستند ادورادو بوده است. مستندی که سال‌ها بعد از صداوسیما پخش شد.

ساخت مستندی درباره شهید چمران یکی از برنامه‌های کاری سیاوش سرمدی بوده است و بارها طرح ساخت مستندی درباره ایشان را به بسیاری از مراکز و نهادهای انقلابی پیشنهاد می‌دهد که البته هربار با دری بسته مواجه می‌شود، اما درنهایت این آرزوی او با ساخت مستند «چمران به روایت دختر جبل‌عامل» محقق می‌شود. گویا شهید دکتر مصطفی چمران در لبنان شناخته‌شده‌تر از ایران است. این مساله را مستندی می‌گوید که سوژه اصلی‌اش خانمی است که روزگاری کوچک‌ترین شاگرد دکتر چمران در مدرسه جبل‌عامل بوده است. روایت استاد توسط شاگرد اتفاق نسبتا رایجی است که در بسیاری از مستندهای پرتره دیده می‌شود اما سیاوش سرمدی این‌بار سراغ شاگردی رفته است که ماجرایی متفاوت دارد.

«هیام عطوی» همان شاگرد لبنانی است که مجذوب چمران شد و حالا هم وقتی در برابر دوربین سرمدی قرار می‌گیرد جوری حرف می‌زند که گویا چمران هنوز زنده است؛ هیام در توصیف اولین جلسه آشنایی خود با دکتر چمران می‌گوید: «چهارده ساله بودم. یک انجمنی به‌عنوان جوانان رسالت داشتیم. می‌دیدم عده‌ای از بچه‌های انجمن خیلی شاداب و سرحالند. خیلی شور و حال داشتند و با بقیه فرق می‌کردند و این برایم عجیب بود. از یکی از بچه‌ها پرسیدم: علت این همه انرژی و نشاط شما چیست؟ گاهی می‌بینم سوار چند ماشین می‌شوید و جایی می‌روید. کجا می‌روید؟ او هم گفت هیام تو هم با ما بیا؛ خیلی خوب است. بیا که ضرر نمی‌کنی؛ من هم رفتم به موسسه جبل‌عامل. غروب هم شده بود اما من وقتی دکتر را دیدم همه‌چیز را فراموش کردم. دکتر عربی را به لهجه فارسی صحبت می‌کرد؛ خیلی هم صمیمانه و با یک عاطفه خاص که نمی‌توانم عمق آن عاطفه را به زبان بیاورم. حس کردم پناه ما همین‌جاست. من کوچک‌ترین کادر کلاس ایشان بودم. دکتر کادرسازی می‌کرد و برایمان تحلیل سیاسی می‌گفت.» چمران یک نقطه‌عطف برای جوانان تشنه معارف لبنانی بود؛ شاگردانی که در برابر دوربین سرمدی قرار گرفتند و بهترین توصیف را از چمران داشتند. از این نظر کمتر مستندی را می‌توان ساخت که چمران را از نگاه افرادی متفاوت خارج از ایران توصیف کرده
علاقه سیاوش سرمدی به تاریخ انقلاب و به‌ویژه افراد تاثیرگذار آن را نمی‌توان انکار کرد؛ او این علاقه را با ساخت مستندی پیرامون امام موسی‌صدر به اثبات می‌رساند. ساخت فیلم مستند پیرامون شخصیتی که سال‌هاست از او بی‌خبریم، کار سختی است اما تجربه کارهای قبلی او و به‌خصوص «ادواردو» نشان از موفقیت این مستندساز داشت. هشت قسمت ۲۵دقیقه‌ای ماحصل تلاش چندین‌ساله سیاوش سرمدی برای کشف راز سربه‌مهر امام موسی‌صدر بود. اثری که در دل خود تصاویری دیده‌نشده و مصاحبه‌هایی شنیده‌نشده از امام موسی‌صدر را داشت.

این کارگردان و مستندساز در یک مصاحبه مطبوعاتی مستند امام موسی‌صدر خود را اثری متفاوت با مستند «آنیلی» می‌داند و می‌گوید: «به نظرم این مجموعه برخلاف کارهایی مثل «ادواردو»، مخاطب خاص دارد و تنها برای کسانی که به تاریخ تحولات خاورمیانه علاقه‌‏مند هستند یا کسانی که می‌‏خواهند درمورد شخصیت بی‌‏نظیر این عالم تشیع اطلاعاتی کسب کنند، جذاب است. البته معتقدم این مجموعه به لحاظ تاریخی، کاری کاملا قابل استناد است.»

این کارگردان و مستندساز کشورمان پس از ساخت مستند «۸۰ سال مقاومت» که درباره مقاومت مردم فلسطین بود، با ساخت مستند «داوطلب مرگ» برگ زرین دیگری را در کارنامه خود ثبت کرد. سیاوش سرمدی موفق به دریافت نشان سیمین بهترین پژوهش جایزه بزرگ شهید آوینی شد. هدیه‌ای که در کنار بعد معنوی، جایزه مالی خوبی را نیز برایش به همراه داشت. در متن تقدیر از این کارگردان برای ساخت مستند داوطلب مرگ آمده بود: «هیات داوران جایزه بزرگ شهید آوینی به‌دلیل جست‌وجوی دقیق و برداشت کاملا بی‌طرفانه نسبت به موضوعی جهانی و سخت بحث‌برانگیز و ارائه فیلمی منسجم و جذاب لوح افتخار و نشان سیمین جشنواره و ۱۰ سکه بهار آزادی را به سیاوش سرمدی، پژوهشگر و کارگردان فیلم مستند «داوطلب مرگ» اهدا کردند.»

سیاوش سرمدی حالا اولین فیلم بلند سینمایی خود با عنوان «منصور» را به تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی ساخته است، فیلمی که قرار است در موج جدید بازگشایی سینماها، مخاطبان ایرانی را با داستان یک قهرمان متفاوت آشنا کند.

چرا کارنامه سینمایی سیاوش سرمدی،سرآمدتر از هم‌نسلان اوست؟

موضوع «منصور» همانند بسیاری از کارهای قبلی سرمدی در سینمای مستند احتمالا روایتی ناشنیده از بخش‌های دیده‌نشده تاریخ انقلاب است. دوربین این کارگردان این‌بار سراغ کسی رفته که شاید نسل امروز تنها نامش را دیده یا شنیده است؛ آن هم روی تابلوهای بزرگراه‌ها یا در یک برنامه تلویزیونی؛ سرتیپ شهید منصور ستاری.

در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: «سال‌های پایانی جنگ است؛ ایران درگیر کمبود تسلیحات نظامی است؛ سرتیپ ستاری بر یک پروژه مهم کار می‌کند و... »

منصور ستاری زاده ۲۹ اردیبهشت ۱۳۲۷ در روستای ولی‌آباد قرچک است. در سال ۱۳۴۶ پس از اینکه دیپلمش را دریافت می‌کند وارد دانشکده افسری (دانشکده افسری امام علی(ع) فعلی) شده و پس از گذران یک دوره آموزشی درجه ستوان دومی را بر دوش خود می‌بیند. یک سالی را برای تحصیل در آمریکا می‌گذراند و در سال ۱۳۵۱ به‌عنوان افسر رهگیر نیروی هوایی وارد ارتش می‌شود. در سال ۱۳۵۴ با شرکت در کنکور سراسری موفق به قبولی در رشته مهندسی برق در دانشگاه تهران شده تا برگ جدیدی از زندگی‌ او در دانشکده فنی دنبال شود اما با شروع جنگ ایران و عراق درحالی‌که بیش از چند واحد به پایان تحصیلات دانشگاهی‌اش باقی نمانده است تحصیل در دانشگاه تهران را رها کرده و به حوزه نظامی خود در نیروی هوایی بازمی‌گردد تا خدمات بسیار زیادی به ارتش کشورمان داشته باشد.

شهید ستاری را باید یکی از تاثیرگذارترین چهره‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بدانیم. کسی که در خودکفایی این نیروی مهم نظامی کشورمان در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن نقش بسزایی داشته است. او طرح‌ها و ابتکارات زیادی در تجهیز سیستم‌های راداری و پدافندی به اجرا درمی‌آورد که موجب ارتقای کارایی سیستم راداری ایران در طول جنگ می‌شود. منصور ستاری در اواخر سال ۱۳۶۵ به فرماندهی نیروی‌ هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شده و تا پایان عمر در این منصب باقی‌ می‌ماند. تجهیز سیستم‌های راداری و پدافندی، دریافت بالاترین نشان نظامی از رئیس‌جمهور پاکستان، اسکورت ناوگان تجاری کشتی‌های نفتکش ایران در جنگ نفتکش‌ها، طراحی هواپیمای آموزشی «پرستو» و... بخش کوچکی از افتخارات این فرمانده است. شهید ستاری در ۱۵ دی‌ماه ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما و دوشادوش هم‌پروازان قدیمی خود، مصطفی اردستانی و علیرضا یاسینی به درجه شهادت نائل می‌شود.

منبع: روزنامه فرهیختگان

۱۴۰۰/۸/۱۸

اخبار مرتبط