به گزارش نما؛ ماجرای ردصلاحیت لاریجانی با انتشار نامه شورای نگهبان و همچنین پاسخهای لاریجانی بار دیگر به سوژه رسانه های جریان اصلاحات تبدیل شده است. عباس عبدی، از فعالان سیاسی اصلاح طلب هم درباره این موضوع یادداشت جدیدی منتشر کرده و شکست لاریجانی در صورت تائید صلاحیت را حتمی دانسته است.
بخش هایی از یادداشت عباس عبدی را در ادامه خواهید خواند:
*آقای لاریجانی در اظهارات عمومی و حتی خصوصی نیز تاکید کرده است که برای رییسجمهور شدن میآید. این انگیزه را براساس این تحلیل به دست آورده که رییسجمهور شدن آقای رییسی، تبعات منفی برای کشور خواهد داشت و نیز اطمینان داشته است که هیچ مسیری برای حضور موثر اصلاحطلبان و نامزدهای آنان نیز گشوده نخواهد بود. البته بیان عمومی چنین موضعی نه فقط از جانب او، بلکه از طرف هر نامزد دیگری معقول است. حتی نامزدهایی که آشکارا پوششی بودند و برای گرفتن پست و مقامهای بعدی آمدند نیز مدعی بودند که برای انتخاب شدن آمدهاند و طبیعی است که انتظاری جز بیان این انگیزه نمیرود و این در حالی است که آنان میدانند هیچ شانسی ندارند.
*در این میان دو امتیاز یا شانس نصیبشان میشود، اول اینکه با قرینهسازی سال ۱۳۸۴ گمان میکند که دنیا را چه دیدی، شاید روزی پرنده خوششانسی نیز روی شانههای آنان نیز بنشیند. امتیاز دوم که نقد است، برای افرادی است که اصولا سطح سیاسی متوسط رو به پایینی دارند و با این حضور یک اعتبار تبلیغاتی کسب میکنند و رتبه سیاسی خود را یک درجه بالا میبرند و احتمالا سرمایهای میشود برای مبادله سیاسی و گرفتن پست و مقام یا حضور در انتخابات بعدی.
*این دو انگیزه برای لاریجانی موضوعیت نداشت وی (لاریجانی) در وضعیتی بود که اگر میآمد و با فاصله زیاد میباخت طبعا یک هزینه سیاسی جدی محسوب میشد، ضمن اینکه به دلیل جایگاه ریاست مجلس وی، بیمعناست که گمان شود برای افزایش رتبه سیاسی از طریق انتخابات آمده است. پس آیا باید بپذیریم که برای انتخاب شدن آمده است؟ منظور از انتخاب شدن نیز یک احتمال متعارف و جدی است، مثلا حداقل بتواند ۳۰ تا ۳۵ درصد آرا را به دست آورد و الا کسب ۵ درصد رای که همان نامزدهای پوششی هم میآورند! به نظر بنده اگر برای انتخاب شدن با یک احتمال معقول آمده بود، قطعا دچار اشتباه فاحش سیاسی شده بود، زیرا او به علل گوناگون فاقد زمینه برای کسب چنین رایی بود. این را به بدی یا خوبی نمیگویم، واقعیت است.
*بعید هم میدانم هیچ ناظر آگاهی حتی از دوستان وی نیز چنین موفقیتی را محتمل میدانستند. احتمال تغییر شرایط نیز برای او متصور نبود، زیرا وی چهره شناختهشدهای بود، نمیتوانست اقدامی چشمگیر برای تغییر فضا کند. حداکثر میتوانست در نفی و نقد دیگران سخن بگوید که قطعا از این نظر دست خودش بیشتر زیر ساطور بود و سمبه طرف مقابل برای تخریب او پرزورتر بود. از سطح درک و فهم سیاسی لاریجانی نیز بعید است که به چنین گزارهای اعتقاد داشته باشد که شانسی برای انتخاب شدن خود قائل است.
یادداشت عباس عبدی ناظر به ناکامی قطعی شخص علی لاریجانی در صورت تائید صلاحیت اوست. فرامتن این یادداشت را می توان اعتراف یک فعال اصلاح طلب دیگر به شکست قطعی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری خرداد امسال دانست؛ چرا که برخی فعالان اصلاح طلب برای انحراف افکار عمومی عامل شکست سنگین خود را ردصلاحیت افرادی نظیر جهانگیری، لاریجانی و پزشکیان عنوان می کنند. گفتنی است پیش از عبدی هم چند چهره برجسته اصلاح طلب به شکست قطعی جریان اصلاحات حتی در صورت تائید همه گزینه های این جریان اذعان کرده اند. یادآور می شود گزینه اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری که فرد فرد اصلاح طلبان از او حمایت کردند در نهایت با ۲.۵ میلیون رای در جایگاه سوم قرار گرفت.