به گزارش نما، دقایق اولیه بامداد سه شنبه (سی ام آذر) گذشته، چند تن از رهگذران در خیابان شعله های آتشی را دیدند که در حاشیه فضای سبز زبانه می کشید. آن ها وقتی به طرف شعلههای آتش رفتند ناگهان با جسد انسانی روبه رو شدند که در حال سوختن بود! لحظاتی بعد خبر این جنایت وحشتناک به پلیس ۱۱۰ گزارش شد و بدین ترتیب با هماهنگی های انتظامی و امدادی، بلافاصله آتش نشانان عازم بولوار ارشاد شدند.
آنان درحالی زبانه های آتش را خاموش کردند که هنوز چهره و بخشی از پیکر زن میان سال نسوخته بود. طولی نکشید که مراتب به قاضی ویژه قتل عمد اعلام شد و سپس با حضور قاضی «محمود عارفی راد» در محل کشف جسد، تحقیقات با ریزبینی های ویژه پرونده های جنایی ادامه یافت. جسد مربوط به زنی حدود ۶۰ تا ۶۵ ساله بود که پارچه پرده ای به دور سرش پیچیده شده و چسب نواری پهن اطراف آن گره خورده بود.
کلاه کشی سفیدرنگی نیز درون دهان زن میان سال قرار داشت که نشان می داد عامل یا عاملان جنایت، او را خفه کرده اند. از سوی دیگر نیز لباس های منزل و تیشرت نیمه سوخته با نوشته های لاتین بیانگر آن بود که جنایت در یک منزل مسکونی رخ داده و سپس عاملان این قتل فجیع، جسد را به محل کشف انتقال داده و رها کرده اند.
گزارش ها حاکی است قاضی «عارفی راد» که براساس تجربیات قضایی وارد دالان های تاریک این معمای پیچیده جنایی شده بود، بی درنگ دستور درج خبر و تصویری از بقایای مشخصات و لباس های مقتول را صادر کرد تا شهروندان برای شناسایی سریع تر هویت مقتول قبل از انجام عملیات تشخیص هویت به یاری پلیس بیایند.
این گونه بود که روز پنج شنبه گذشته خبری با عنوان جسد در حال سوختن، ماجرای یک جنایت را فاش کرد که به همراه تصویری از مقتول در صفحه حوادث به چاپ رسید و تلاش کارآگاهان نیز با دستورات محرمانه قضایی برای کشف راز این جنایت وارد مرحله جدیدی شد.
بنابراین گزارش، روز گذشته رئیس پلیس آگاهی درباره چگونگی شناسایی و دستگیری عاملان این جنایت وحشتناک گفت: ساعتی بعد از کشف جسد، گروهی تخصصی از کارآگاهان اداره جنایی با هدایت مستقیم سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی) وارد عمل شدند و با بررسی دوربین های مداربسته ترافیکی و همچنین دیگر شیوه های فنی و اطلاعاتی به ردیابی عاملان رها کردن جسد در حاشیه خیابان ارشاد پرداختند.
سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده افزود: در حالی که اثربرداری از صحنه جرم وارد مرحله تشخیص هویتی شده بود، با درج تصویر مقتول در روزنامه، یکی از آشنایان وی، تصویر جسد را شناسایی کرد و با پلیس تماس گرفت. به دنبال این تماس تلفنی، بی درنگ کارآگاهان با هماهنگی ها و کسب دستورات قضایی وارد عملیات شدند و با شناسایی محل سکونت مهین معروف به «سیمین»، تحقیقات گسترده ای را در این باره آغاز کردند.
رئیس پلیس باتجربه آگاهی ادامه داد: بررسی های نامحسوس نشان داد که او حدود دو روز قبل از کشف جسد، در منزل خواهرش مهمان بود. به همین دلیل کارآگاهان خواهر کوچک تر سیمین را دستگیر کردند و با دستورات ویژه قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب منزل وی را مورد بازرسی قرار دادند.
با کشف بقایایی از پارچه ها و نوارچسب هایی که دور سر مقتول پیچیده شده بود، مشخص شد که جنایت در منزل خواهر ۴۵ ساله مقتول صورت گرفته است بنابراین کارآگاهان با استفاده از راهنمایی مقام قضایی به اسناد و مدارک دیگری نیز دست یافتند و در ادامه این زن ۴۵ ساله را که معصومه نام دارد، مورد بازجویی های فنی قرار دادند.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: زن ۴۵ ساله که اعتیاد شدیدی به مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه دارد، در ابتدا سعی می کرد خود را بی خبر از ماجرای قتل خواهرش نشان دهد اما وقتی در برابر اسناد و مدارک انکارناپذیر قرار گرفت، لب به اعتراف گشود و گفت: شوهرم در یکی از کارخانه های نوشابه کار می کند و درآمدش برای تامین هزینه های زندگی کافی نبود چرا که او زن دیگری را هم به عقد خودش درآورده و باید مخارج او را نیز می پرداخت.
از سوی دیگر هم من به مواد مخدر اعتیاد دارم و این پول ها کفاف تامین هزینه ها را نمی داد به گونه ای که خواهرم (مقتول) مخارج تحصیل دخترم در دانشگاه را می پرداخت تا مشکلی برای ادامه تحصیل نداشته باشد. «سیمین» بعد از مرگ همسرش به عقد موقت جوانی دیگر درآمده بود و همه حقوق و درآمدش را برای همسرش هزینه می کرد و من از این موضوع بسیار رنج می کشیدم که چرا به اندازه ای که برای آن جوان خرج می کند به من پول نمی دهد؟ این افکار در ذهنم رژه می رفت تا این که خواهرم دو شب قبل از قتل به خانه من آمد و مهمانم شد.
او را نصیحت کردم که پول بیشتری به من کمک کند! ولی او چیزی نگفت تا این که شب دوم مهمانی، قرص هایی تهیه کردم و به او خوراندم. وقتی خوابید، او را با پارچه و چسب نواری پهن خفه کردم و دست و پاهایش را با همان چسب ها بستم سپس به برادر و مادرم زنگ زدم که در نزدیکی منزل من زندگی می کنند. به آن ها گفتم «سیمین» را کشته ام اگر نیایید، جسد او را ببرید، تکه تکه اش می کنم و بیرون می اندازم!
وقتی تماس را قطع کردم خیلی زود برادر و مادر پیرم که ۸۰ سال دارد، از راه رسیدند و با کمک آن ها جسد را در صندوق عقب یک پراید (مسافرکش) گذاشتیم. من هم از قبل یک ظرف ۴ لیتری بنزین آماده کرده بودم که آن را با خودم برداشتم و بدین ترتیب جسد را به خیابان آوردیم. با کمک مادر و برادرم جسد را در کنار فضای سبز انداختیم و من هم با ریختن بنزین، جسد را به آتش کشیدم و از محل گریختیم که چند روز بعد هم دستگیر شدم و ...
سرهنگ کارآگاه شفیع زاده خاطرنشان کرد: در پی اعترافات این زن ۴۵ ساله، بلافاصله عملیات دستگیری مادر و برادر وی نیز آغاز شد و ساعتی بعد آن ها با دستور مقام قضایی به دام افتادند.
رئیس پلیس آگاهی با قدردانی از همه عوامل کشف جرم و به ویژه دستورات قاطعانه مقام قضایی اضافه کرد: هنوز زوایای پنهان زیادی در این پرونده جنایی وجود دارد که بررسی های تخصصی کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ نوریان (افسر پرونده) همچنان ادامه دارد و جزئیات بیشتر ماجرا بعد از ریشه یابی دقیق این جنایت هولناک اطلاع رسانی خواهد شد.
منبع: روزنامه خراسان