ایران پیروز نبرد پهپادی!

برنامه هسته ای ایران، شایعه دیدارهای محرمانه ایران و آمریكا و پیروزی اطلاعاتی ایران برای بدست آوردن پهپادهای آمریكایی از مهمترین خبرهای مربوط به ایران و آمریكا در سال گذشته میلادی است.

به گزارش نما به نقل از تسنیم، سال گذشته روابط تهران- واشنگتن تحت تاثیر چند عامل مهم بود. خبرهای غیر رسمی حکایت از گفتگوهای پنهانی داشت اما از سوی دیگر مقام های دو کشور هر گونه تماس و گفتگو را رد می کردند.

با این وجود روابط دو کشور در سال 2012 بر اساس چند عامل مهم اصطکاک هایی را به دنبال داشت. برنامه هسته ای طبق روال چند سال گذشته بار دیگر در راس دستور کار واشنگتن در برخورد با ایران بود. گروهک منافقین و تاکتیک جدید کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا در برابر آنها، از دیگر مسائل مهم و بحث برانگیز بود.

اعمال تحریمهای مالی - بانکی و صادراتی علیه ایران، فشار بر جبهه مقاومت در سوریه و نواز غره و همچنین جنگ اطلاعاتی دو قدرت در خلیج فارس از دیگر مسائلی بود که روابط دو کشور را تحت الشعاع خود قرار داده بود.

* برنامه هسته ای ایران
برنامه هسته ای ایران بار دیگر در سال 2012 یکی از مهمترین مسائل تنش‌زا بین آمریکا و ایران بود. تکرار اتهامات کهنه علیه این برنامه ها و فشار بر دیگر کشورها برای سیاسی کردن برنامه هسته‌ای، سبب شد تا جمهوری اسلامی نیز بر ادامه حق خود بر اساس معاهدات بین المللی به ویژه ان پی تی. تاکید کند.

به همین دلیل آمریکا طی سال تلاش های زیادی برای اعمال تحریم‌های یکجانبه علیه برنامه هسته ای ایران، بخش صادرات، واردات، سیستم مالی و ارزی و بانکداری ایران اعمال کرد. تحریم‌های مالی و صادراتی گسترده بر آن بود تا ایران را وادار به عقب نشینی از برنامه هسته ای خود بکند. آمریکا به کشورهای همپیمان خود فشار می آورد تا از خرید نفت ایران خودداری کنند اما به علت وابستگی این کشورها به نفت ایران و همچنین وضعیت بغرنج اقتصادی آنها، مانع از عملی شدن نیات کاخ سفید شد. در نتیجه این فاکتورها وشرایط، ایالات متحده بسیاری از همپیمانان خود از جمله، ژاپن، کره جنوبی، هند، آفریقای جنوبی و چند کشور اروپایی را از تحریمهای نفتی ایران مستثنی کرد.

* جنگ اطلاعاتی در خلیج فارس
آبراهه خلیج فارس از دیرباز بعنوان یک منطقه مهم استراتژیک تلقی می شود . زمانی پرتغالی ها، روزگاری بریتانیایی ها بر این منطقه سیادت داشتند و امروز نیز آمریکا در آرزوی سیادت بر این آبراهه مهم و رگ حیات اقتصاد جهانی است. این منطقه علاوه بر اینکه محل عبور 30 درصد از انرژی مورد نیاز جهان است به نوعی تسلط بر آن بعنوان "هارتلند انرژتیک"، یک هژمونی روانی را نیز در رهیافت قدرت برای طرف برتر به ارمغان می آورد.

جنگ اطلاعاتی در پهنه خلیج فارس از مهمترین تحولات در روابط تهران و واشنگتن در سال 2012 بود. 14 آذر دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه از شکار یک فروند پهپاد متجاوز آمریکایی دیگر توسط یگان های دریایی سپاه در خلیج فارس خبر داد. تکرار این مسئله برای بار دوم نشان از آن داشت که جنگ اطلاعاتی بین دو قدرت وارد مرحله ای جدید شده است.

آمریکا همانند گذشته در سال 2012 نیز بر آن بود تا نقش یک "برادر بزرگتر" را در خلیج فارس ایفا کند اما این نقش به سختی از سوی ایران به چالش کشیده شد. این کشور در هر دو مورد پهپادهای شکار شده خود ابتدا خبر کنترل آنها از سوی ایران را تکذیب و سپس سعی کرده تا آن را توجیه کند.

در مورد نخست، که کنترل پهپاد آمریکایی در شرق کشور به دست نیروهای ایرانی افتاد، ایالات متحده ابتدا از مفقود شدن آن خبر داد و خبر منتشر شده در ایران مبنی بر گرفته شدن آن را تکذیب کرد. سپس این کشور تلاش کرد تا آن را نه هواپیمایی که کنترل آن دست ایران افتاده بلکه آن را وسیله ای عنوان کند که به علت نقص فنی سقوط یا مجبور به فرود شده است.

در نهایت این کشور پذیرفت که نیروهای ایران هواپیما را به کنترل خود در آورده اند.
تاکنون آمریکا به کنترل دومین پهپاد تحت مالکیت آن کشور اعتراف نکرده، اما اعلام کرده که پهپادی که در خلیج فارس به دست نیروهای ایرانی افتاده احتمالا ساخت آن کشور بوده است.

اعتراف به کنترل هواپیماهای پیشرفته محصول صنایع نظامی آمریکا به وسیله ایران، حتی در صورتی که مالکیت این هواپیما متعلق به ایالات متحده هم نباشد، برای واشنگتن بسیار پرهزینه تر از اطلاق نقص فنی برای این تجهیزات بود. زیرا که بحث "کنترل"، هم حکایت از ضعف در تکنولوژی و هم بیانگر ضعف توانمندی طرف مقابل در حوزه دانش فنی پهپادها نیز بشمار می رود.

با تحولاتی که سال 2012 بین تهران و اشنگتن رخ داد ایران به سوی اقدامات تهاجمی - دفاعی حرکت کرد. جمهوری اسلامی علاوه بر کنترل دو پهپاد آمریکایی، هواپیمای بدون سرنشین و شناسایی دیگری را به سوی اسرائیل گسیل داشت که این پهپاد به راحتی از سیستم دفاع موشکی موسوم به گنبد آهنین عبور کرد.

تدابیر دفاعی- تهاجی از سوی ایران سبب شد تا آمریکا به قدرت ایران در این حوزه پی برده و مسیر خود را به جنگ سایبری تغییر دهد و این حوزه جبهه دیگری در برابر ایران گشود و تهران در زمینه جنگ سایبری نیز علاوه بر خنثی کردن حملات در این حوزه هم وارد فاز مقابله به مثل شد.

* ادامه حمایت از تروریست‌ها
نبش قبر گروهک مرده و تروریستی که سال‌ها حامیان آنها در لابی های کنگره آمریکا گدایی "مشروعیت" می کردند از دیگر چالش های بود که در سال 2012 ایران با آمریکا داشت.
وزارت خارجه آمریکا روز جمعه 28 سپتامبر (هفتم مهر) با صدور اطلاعیه ای رسما گروهک تروریستی منافقین را از فهرست گروه های تروریستی این کشور خارج کرد.
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: "وزیر خارجه آمریکا (هیلاری کلینتون) بنابر مفاد قانونی تصمیم گرفت که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و حامیان این گروه را از فهرست سازمان های تروریستی ایالات متحده خارج کند."
گرچه آمریکا سعی داشت با این پیام این نکته را به اذهان متبادر کند که این گروه تا آن زمان در این کشور فعالیت نداشته اما بر همگان روشن بود که بسیاری از مقام های سابق نظامی و سیاسی در واشنگتن در چند سال گذشته بارها در قبال دریافت پول از این گروه در سراسر کشور سخنرانی های به نفع آنها داشته اند و ارتباطی محکم با این گروه تروریستی برقرار کرده بودند.

اقدام آمریکا در این باره نشان از عمق دشمنی این کشور در قبال ایران داشت. زیرا که گروهک منافقین پس از انقلاب سال 57 در ایران اقدام به ترور شهروندان آمریکایی کرده بودند و شاید این برای نخستین بار است که آمریکا گروهی تروریستی که سابقه ترور شهروندان این کشور را دارد در خود پناه می دهد.

آمریکا با این اقدام تلاش دارد تا در برابر ایران از این گروه به عنوان یک برگ چانه زنی استفاده کند. این کشور بدون توجه به هشدارهای برخی سیاستمدارانش که گروهک منافقین را سازمان و تشکیلاتی مرده و بدون پایگاه اجتماعی در ایران عنوان می کنند دست به یک انتحار سیاسی زد و نشان داد که دستور کار فشار بر ایران با استفاده از هر ابزاری حتی خارج کردن یک گروه تروریستی از فهرست سیاه قابل توجیه است.

* فشار بر ایران در جبهه مقاومت
سال 2012 را می توان سال شکوفایی مقاومت عنوان کرد. نیروی مقاومت حماس طی هشت روز ارتش قدرتمند اسرائیل را به زانو در آورد. این جنبش با شلیک موشکهای فجر خود به تمامی نقاط اسرائیل رکورد پیروزی بر "ارتش عبری" را از انحصار حزب الله در آورد و توانست ارتشی که طی 6 روز تمامی قوای چند کشور عربی را شکست داده بود طی 8 روز برای پیدا کردن میانجی برای آتش بس به تکاپو یبندازد.

همین مسئله سبب شد تا آمریکا بعنوان مهمترین حامی تل آویو وارد عرصه شود. این کشور با فشار بر مصر پس از انقلاب، محمد مرسی را واسطه برقراری آتش بس بین دو طرف کرد.

پیروزی حماس در غزه و هشدار سید حسن نصر الله به اسرائیل درباره هر گونه اقدام ماجراجویانه علیه لبنان نقطه عطف این پیروزی ها بود.

دبیر کل حزب الله لبنان در سخنرانی خود علنا اسرائیل را به استفاده از تسلیحات و موشک های بسیار بیشتری از آنچه که از سوی حماس و نوار غزه دیده، تهدید کرد. این اظهارات نه تنها تهدید اسرائیل بلکه هشداری نیز برای آمریکا بود. واشنگتن از این زمان به بعد تلاش خود را برای محاصره جریان مقاومت بیشتر کرده و حمایت علنی و تسلیحاتی خود را از مخالفان در سوریه به عنوان عقبه مقاومت فسلطینی و لبنانی اعلام کرد.

آمریکا علنا ایران را طرف اصلی در نبرد سوریه و نوار غزه می داند و به همین خاطر تئوریسین های این کشور در وزارت خارجه و پنتاگون بارها از خشکاندن ریشه مقاومت یعنی ایران سخن بمیان آورده اند. بسیاری از رسانه های آمریکایی همچنین پس از پایان جنگ غزه، ایران را پیروز اصلی میدان معرفی کردند و در عین حال نسبت به فشار بر جمهوری اسلامی برای دست کشیدن از سوریه نیز تاکید دارند.

۱۳۹۱/۱۰/۱۲

اخبار مرتبط