سردبير روزنامه رسالت:

اصلاح طلبان هم اگر نقد درون گفتمانی داشتند دچار انشقاق نمی شدند

عکس خبري -اصلاح طلبان هم اگر نقد درون گفتماني داشتند دچار انشقاق نمي شدند

باید به جریان اصلاحات یا دوم خردادی ها گفت كه شما نمی توانید این گونه نقدها درون جریان اصولگرایی را وجود اختلاف معنی كنید و امیدوار باشید كه این اختلاف ها به انشقاق و عدم وحدت برسد.

به گزارش نما ایجاد انشقاق میان اصولگرایان همواره از سوی برخی افراد جریان اصلاحات مطرح شده و می شود.
اما این موضوع طی روزهای گذشته به حدی رسیده که شائبه استفاده هرچه بهتر از این انشقاق را مطرح کرده، مساله ای که به وضوح در صحبت های سران اصلاحات دیده می شود.
در این خصوص با محمدکاظم انبارلوئی رییس مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی گفتگو کردیم.

* برخی اظهار نظرها که از سوی سران اصلاحات طی روزهای اخیر مطرح شده واقف به مساله انشقاق میان طیف اصولگرا و استفاده از این فرصت برای طیف مقابل است. علت وجود چنین اظهارنظرهایی چیست؟
انشقاق آنچنان که دوم خردادی ها تعبیر و تفسیر می کنند وجود ندارد؛ آنچه که مطرح است نقد درون گفتمانی است و چون برخی اصولگرایان این نقد را تعدیل نمی کنند باعث شده که برخی گمان کنند که بین جریان اصولگرایی انشقاق وجود دارد.
باید به این نکته اشاره کرد که میان نقد درون گفتمانی و انشقاق تفاوت وجود دارد، این تفاوت هم در این است که در نقد ما مطلب یا برنامه پنهانی در برخورد با مردم نداریم، هر آنچه که فکر می کنیم که منجر به پیشرفت کشور و توسعه آگاهی، رشد و روشنگری مردم می شود را مطرح می کنیم.
لازم به یادآوری است که چون اصولگرایان بر روی 4 اصل یعنی اصل نظام اسلامی، قانون اساسی، اصل پذیرش امام خمینی (ره) و راه امام به عنوان راهبرد اصلی جمهوری اسلامی و از همه مهمتر اصل اطاعت از رهبری انقلاب اتفاق نظر دارند لذا این 4 رکن همواره باعث همگرایی، وحدت و جمع شدن اصولگرایان خواهد شد.
اما اینکه درون جریان اصولگرایی دیدگاه های متفاوتی برای مساله پیشرفت وجود دارد مساله ای کاملا طبیعی و مسلم است؛ اما همه این اختلاف نظرها و دیدگاه ها در یک مسیر بوده و نقدهای درون گفتمانی هم نقد مثبت و معطوف به پیشرفت خواهند بود.
 
* این در حالی است که انشقاق شاید به معنای اصلی کلمه میان جریان اصلاحات وجود داشته باشد.
باید به جریان اصلاحات یا دوم خردادی ها گفت که شما نمی توانید این گونه نقدها درون جریان اصولگرایی را وجود اختلاف معنی کنید و امیدوار باشید که این اختلاف ها به انشقاق و عدم وحدت برسد.
اگر شما هم نقد درون گفتمانی را می پذیرفتید شاید اینگونه دچار انشقاق نمی شدید همچنانکه یک سوی جریان اصلاح طلبی سلطنت طلب ها و گروه های مارکسیست باشند که به عنوان هم پیمان شما در جریان فتنه 88 به همگرایی برسند و سوی دیگر این جریان هم گروه هایی همچون مشارکت، مجمع روحانیون مبارز و سازمان مجاهدین قرار بگیرند که مدعی هستند انقلاب و امام را قبول دارند.
در حالی که اگر میان این طیف ها و افراد مرزبندی مشخصی وجود داشت ماجراهای تلخ سال 88 اتفاق  نمی افتاد.
پس در واقع اختلاف و انشقاق درون اردوگاه دوم خردادی ها است و تا زمانی که اصولگرایان بر اصول 4 گانه وحدت وفادار باشند روند همگرایی را طی خواهد کرد.
 
* شاید برخی اظهارنظرها که از سوی جریان اصولگرایی مطرح می شود شائبه اختلاف و انشقاق را ایجاد می کند؛ اگر کسانی که در معرض بیان نظرات و دیدگاه ها هستند معیار مشخصی برای نوع بیان دیدگاه خود در نظر بگیرند از بروز چنین شائبه هایی هم جلوگیری کنند.
اردوگاه مقابل از همین تفاوت یا اختلاف نظرها دلخوش می شوند؛ ما نمی توانیم این دلخوشی را از آنها بگیریم، اما در حقیقت باید در ادبیات گفتگو تجدید نظر صورت بگیرد.
باید این ادبیات مشفقانه، خیرخواهانه ، دلسوزانه و معطوف به اصلاح امور کشور باشد. هرچند حساب کار در برخی گفتگوها از دست افراد خارج می شود اما این اتفاق به معنای وجود اختلاف عمیق میان اصولگرایان نیست.
منبع:روزنامه شما

۱۳۹۱/۱۰/۱۲

اخبار مرتبط