شیوه حکمرانی امیرالمؤمنین یکی از الگوهای اصیل برای مقابله با فساد است. دکتر محمدحسین رجبی دوانی؛ مورخ، پژوهشگر و کارشناس تاریخ اسلام در خصوص مدل سیاستورزی حضرت علی(ع) در تقابل با فساد در روزهای ولادت این حضرت برای ما میگوید:
امیرالمؤمنین همان اوّل رسیدن به قدرت و خلافت در ارتباط با وضعیت فساد اقتصادی که پدید آمده بود و عدهی زیادی از نعمتهای الهی و حق خود محروم بودند، موضع میگیرند و نکاتی را بیان میفرمایند و عنوان میدارند که تمام مسلمانان در برخورداری از بیتالمال برابر هستند و هیچ امتیاز و تفاوتی بین مهاجرین و انصار و سایر مردم به سبب سوابق و کارهایی که قبلاً برای اسلام در زمان پیغمبر کردند وجود ندارد.
اجرای عدالت اقتصادی و اجتماعی به معنای واقعی کلمه
امیرالمؤمنین معتقدند که مسلمان، چه عرب، چه عجم و چه مهاجر حقوق برابر دریافت خواهند کرد. این خیلی مهم است، چون بسیاری از مردم حقی در بیتالمال نداشتند تا قبل از اینکه امیرالمؤمنین به خلافت برسند بخش مهمی از منابع خزانه حکومت، خمس غنیمتهایی بود که به سبب فتوحات گسترده به دست خلیفه میرسید و خلیفه هم اینها را در خزانهی بیتالمال قرار میداد. حالا گذشته از چپاولهایی که بنیاُمیه در زمان خلیفهی سوم از بیتالمال میکردند، به هر صورت یک منبع مهمی بود که در دست خلیفه بود؛ امّا امیرالمؤمنین علیهالسلام که این فتوحات را قبول نداشتند و متوقف کرده بودند، درحقیقت یکی از منابع مهم درآمد بیتالمال که تا آن موقع رایج بود را از دست داده بودند. با اینحال چون آن تبعیضهای گسترده را از بین بردند و آن رقمهای نجومی که زمان خلفای پیشین به یک عدهی خاص داده میشد، تماماً قطع شد و در بدنهی جامعه و بهخصوص کسانی که تا آن موقع هیچ حق و حقوقی از بیتالمال نداشتند توزیع شد، لذا امیرالمؤمنین سلامالله علیه موفق شدند که کمک بزرگی به بهبود معیشت مردم و رفع فقر در جامعه کنند و عدالت را به معنای واقعی کلمه اجرا کردند.
چون امیرالمؤمنین بعد از رحلت پیغمبر به قدرت نرسید که یک جامعه پاک بر مبنای عدالتی که پیغمبر ایجاد کرده بود را حاکم شود. ۲۵ سال فاصله افتاده بود و در این ۲۵ سال خیلی از ارزشها از بین رفته و مادیگرایی، دنیاطلبی و فسادهای گستردهی اقتصادی ایجاد شده بود و جامعه به انحطاط کشیده شده بود، امیرالمؤمنین علیهالسلام همان روز اوّل خلافت تصریح میکنند که من میخواهم شما را به همان حال و هوای دوران پیغمبر برگردانم و این کار سختی هم است، حضرت در ادامه میفرمایند اگر هم کسی بخواهد مقابل من بایستد و فتنهای ایجاد کند سرکوب خواهد شد؛ یعنی به هر صورت باید جامعه را متحول کرد و از این مفاسد دورش کرد. لذا امیرالمؤمنین در موقعیتی روی کار میآیند که فضا فاسد است و در یک چنین فضایی حضرت مسئولانی را درجاهای مختلف منصوب میکند. با اینکه حکومت عدل علوی است، ولی چون موقعیت، موقعیت به ارث رسیده فاسد از دوران گذشته است، در همین حاکمیت هم ما میبینیم که تخلفاتی صورت میگیرد و مفاسدی رخ میدهد؛ حضرت چون این قضیه را میدانست به قدری حساس بود که مبادا مسئولان حکومتی به فساد و اختلاس و سوءاستفاده بپردازند، حضرت مأموران بسیار مورد اعتماد و مخفی برای کنترل و نظارت بر مسئولانش حتی در نقاط دور دست تعیین کرده بودند که از اینها به عیون، یعنی چشمهای حاکمیت تعبیر شده است.
در حکومت امیرالمؤمنین یک موردی از مفاسد اقتصادی و اختلاس داریم که اتفاق افتاد و ایشان از طریق شبکه عیون و مأموران مخفی خود مطلع شدند. ماجرا این بود که یزید بن حُجَیّه، فرمانروای ری بود و از سوی امیرالمؤمنین در آنجا حکومت میکرد او از بیتالمال اختلاس کرد و بهقدری امیرالمؤمنین نامحسوس و زیرکانه این قضیه را کشف کرد که طرف نفهمید برای چه امیرالمؤمنین او را به کوفه احضار کرده است. وقتی به کوفه آمد حضرت وضعیت اختلاسش را با مدارکی که بود برای او رو کرد و طرف هم چارهای جز اعتراف نداشت.امیرالمؤمنین او را به زندان انداخت. البته ایشان میخواستند مجازات درخور برایش داشته باشند که متأسفانه این فرد زندانبان را فریب داد و نزد معاویه به شام فرار کرد .امیرالمؤمنین هم او را نفرین کرد، امیرالمؤمنین هیچ ملاحظهای در برخورد با فساد اقتصادی و خیانت در بیتالمال نداشت و کوچکترین تخلف یا خیانتی را با سرعت و جدّیت برخورد و مقابله میکرد.
در زمان خلفای پیشین مهمترین منابع خزانه و درآمد حکومت از غنیمتهای فراوانی بود که در جنگهایی به اسم جهاد و نشر اسلام با ممالک دیگر، تأمین میشد امّا امیرالمؤمنین بههیچ وجه با انتشار اسلام به این شیوه موافق نبودند و آنها را متوقف کرده بودند. البته یک منبعی را از دست داده بودند، امّا جمعآوری زکات در خلافت امیرالمؤمنین با دقت و با کمال انصاف صورت میگرفت. ما از کلام امیرالمؤمنین خطاب به متولیان جمعآوری زکات داریم که حضرت میفرمود هیچ فشار و مته به خشخاش گذاشتن نداشته باشید. خود افراد داوطلبانه آنچه داشتهاند را اظهار میکردند و بر مبنای اظهار آنها زکات جمعآوری میشده است.
دومین منبع مهم هم خراج مالیات زمینهایی بود که در اختیار دولت بود و به افراد میدادند که روی آنها کار کنند. این غیر از بحث زکات بود، چون مالکیت این زمینها متعلّق به دولت بود. حضرت بسیار با دقتنظر و سیاستهای مدبرانهی اقتصادی بدون اینکه به مؤدیان فشار و اجحافی وارد شود، موفق شدند که بیتالمال را توزیع کنند و هیچ کمبودی هم حس نشود. این خیلی مهم است، بهخصوص وقتیکه درآمدهای غنائم و خمس غنیمتها که یکی از موارد مهم تأمین بیتالمال بود را دیگر ندارد، امّا وقتی جلوی حقوق نجومی خلفای پیشین گرفته شده و افراد یکسان از بیتالمال برخوردار هستند، جز اظهار ناراحتی همان رانتخواران و حرامخواران بقیهی جامعه کمال آسایش و آرامش و برخورداری از بیتالمال را به صورت عادلانه دارند و ما در سطح جامعه به هیچ مورد اعتراضی که وضعیتشان مشکل پیدا کرده برخورد نمیکنیم