به گزارش نما، تازه‌ترین حادثه‌ای که قهرمان آن پسری ۶ساله است یکشنبه شب در شهرستان روانسر واقع در استان کرمانشاه اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که پسر ۶ساله به نام آرین برای بوسیدن پدرش به اتاق او رفت اما ناگهان متوجه شد که او حالش بد شده است. پدر آرین سابقه بیماری داشت و دچار تشنج شده بود. پسر خردسال با اینکه از دیدن پدرش در این شرایط ناراحت شده و ترسیده بود اما بعد از چند لحظه به‌خودش آمده و تصمیم گرفته برای نجات پدرش کاری کند.
او دوان دوان سراغ گوشی تلفن رفت و با شماره ۱۱۵تماس گرفت تا از اورژانس کمک بخواهد. اپراتور اورژانس وقتی صدای لرزان پسربچه را شنید متوجه ماجرا شد. او از آرین خواست تا خونسردی خودش را حفظ کند و آدرس خانه‌شان را بدهد اما او به‌طور دقیق نشانی خانه را نمی‌دانست و همین موضوع کار اورژانس را دشوار می‌کرد.
با وجود این، اپراتور اورژانس با پرسیدن سؤالاتی تلاش کرد نشانی خانه را به‌طور حدودی از آرین بپرسد و از او خواست برای اینکه امدادگران بتوانند خانه‌شان را سریع‌تر پیدا کنند جلوی در خانه برود. با وجود اینکه پیدا کردن خانه بیمار بدون داشتن نشانی دقیق دشوار بود اما سرانجام حدود ۲۰دقیقه بعد آنها آرین را در کوچه دیدند و خود را به پدر او رساندند و به این ترتیب پدر بیمار آرین با هوشیاری پسرش و حضور بموقع امدادگران اورژانس نجات پیدا کرد.
هومن رفیعی، رئیس اورژانس پیش‌بیمارستانی کرمانشاه در این‌باره می‌گوید: وضعیت پدر آرین به‌گونه‌ای بود که نیاز به مراجعه به درمانگاه داشت و اگر آرین تماس نگرفته بود ممکن بود اتفاق بدی برای او رخ دهد و با تماس بموقع و انتقال این مرد به مرکز درمانی هم‌اکنون اوضاع عمومی بیمار خوب است.
نجات مادر توسط دختر ۹ساله
آرین تنها کودکی نبود که با هوشیاری خود جان یک نفر را نجات داد. روز ۱۸فروردین‌ماه امسال کودک دیگری در اصفهان که مادرش دچار وضعیت وخیمی شده بود از اورژانس کمک خواست و با این تماس تلفنی توانست جان مادرش را نجات دهد. صبح آن روز رسپینای ۹ساله وقتی از خواب بیدار شد و دید که از مادرش خبری نیست سراغ او رفت اما هرچه مادرش را صدا زد او بیدار نشد. او که به‌شدت ترسیده و نگران مادرش شده بود ناگهان به یاد حرف‌های معلمش در مدرسه افتاد که گفته بود بچه‌ها باید چند شماره تلفن مهم را به یاد داشته باشند که یکی از این شماره‌ها تلفن ۱۱۵اورژانس است.
در این شرایط بود که رسپینا فورا با اورژانس تماس گرفت. او درحالی‌که صدایش می‌لرزید به کارشناس اورژانس گفت که هرچه مادرش را صدا می‌زند جواب نمی‌دهد. اپراتور از دختربچه خواست چند ضربه به شانه مادر بزند اما فایده‌ای نداشت و در ادامه آدرس خانه را از رسپینا پرسید و دختربچه تا جایی که آدرس را می‌دانست اعلام کرد و همزمان با یکی از اقوامش هم تماس گرفت و از او نیز کمک خواست. حدود ۱۲دقیقه گذشته بود که تکنیسین‌های اورژانس با نشانی‌ای که رسپینا داده بود توانستند خانه‌شان را پیدا کنند و جان مادرش را نجات دهند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که زن جوان به‌دلیل ابتلا به دیابت بیهوش شده بود.
تماس حیاتی با ۱۲۵
یکی دیگر از تماس‌های حیاتی چند وقت قبل توسط دختری ۶ساله به نام حنانه با آتش‌نشانی کاشان گرفته شد. او که همراه با خواهر ۳ساله‌اش در خانه بودند بعد از آنکه از صدای زودپز که روی اجاق گاز بود ترسید روی آن آب ریخت و همین کار باعث خاموش شدن شعله و نشت گاز در خانه شد. لحظاتی بعد وقتی دختربچه متوجه بوی گاز شد ترسید و فورا با ۱۲۵تماس گرفت اما نمی‌توانست آدرس خانه را به اپراتور آتش‌نشانی بدهد. او آنقدر وحشت کرده بود که حتی نام پدر و مادرش را هم به یاد نمی‌آورد و نشانی خانه‌شان را هم نمی‌دانست.
حنانه فقط گفت که در خانه‌شان آهنی و گُل‌گُلی است و کنارش سیاه است. آنطور که او می‌گفت پدر و مادرش در خانه را قفل کرده و به سر کار رفته بودند. دقایقی از این تماس می‌گذشت که آتش‌نشانان با توجه به نشانی‌هایی که حنانه داده بود و با استفاده از سیستم اعلام آدرس توانستند در کوتاه‌ترین زمان ممکن خود را به آنجا برسانند. با اینکه درهای خانه که در زیرزمین یک ساختمان قرار داشت قفل بود آتش‌نشانان درها را باز کرده و درحالی‌که گاز زیادی در فضای خانه منتشر شده بود ۲ دختربچه را از خانه خارج و آنجا را ایمن‌سازی کردند.
دختر ۶ساله، فرشته نجات مادر
یکی دیگر از نجاتگران کوچک، دختر ۶ساله‌ای اهل خمینی شهر است که وقتی دید مادرش با مصرف قرص بیهوش شده با اورژانس تماس گرفت و کمک خواست. این کودک باهوش بدون ترس و وحشت با اپراتور اورژانس صحبت کرد و توانست به شکل حدودی نشانی خانه‌شان را بدهد و به این ترتیب چند دقیقه بعد وقتی امدادگران اورژانس در محل حاضر شدند مشخص شد که زن جوان به‌دلیل مسمومیت دارویی بیهوش شده که برای درمان به بیمارستان منتقل شد و از مرگ نجات پیدا کرد.
آموزش به کودکان برای مواقع اضطراری
وضعیت اضطراری هر موقعیتی است که در آن زندگی و حیات فرد تهدید شود و کمک فوری آتش‌نشانی، اورژانس، امداد و نجات و پلیس مورد نیاز باشد. آشنایی با شماره تلفن‌های ضروری، برای حفاظت از جان و زندگی بسیار مهم است. همه افراد باید از کودکی با این شماره‌ها و زمان تماس با آن را آموزش ببینند. مهم‌ترین مسئله‌ای که باید در شرایط اضطراری به آن توجه کرد این است که در کوتاه‌ترین زمان با شماره اضطراری تماس گرفته شود تا در کمترین زمان ممکن و بدون تأخیر به افراد حادثه‌دیده کمک و امدادرسانی شود.
شماره ۱۱۵برای اورژانس پیش بیمارستانی در زمان وجود مصدوم و مجروح و یا بیماری، شماره ۱۲۵برای مواقع آتش‌سوزی، شماره ۱۱۲برای حوادث غیرمترقبه و شماره ۱۱۰برای پلیس و مواقع تهدیدکننده استفاده می‌شود. در گام اول لازم است که به فرزندان خود در مورد شرایط اضطراری و خطر احتمالی که ممکن است در خانه یا در مکان‌های دیگر مثل مدرسه و خیابان اتفاق بیفتد آموزش دهیم. در گام دوم فرزندان باید آدرس خانه را بدانند. اسم خیابان، کوچه و پلاک را می‌توانید با بازی و نقاشی به او آموزش دهید. زیرا در مواقع تماس با شماره‌های اضطراری، ممکن است نیاز به اعزام تیم‌های امدادی باشد؛ بنابراین حتما کودکان باید نشانی خانه را بدانند. در گام بعد به فرزندان خود بیاموزیم که چگونه با شماره‌های اضطراری تماس بگیرند.
با توجه به سن کودکان می‌توان با نقاشی شماره تماس واحدهای امدادی و نصب آن بر دیوار و جلوی چشم کودکان، جریان آموزشی مداوم و یادآوری مکرر را ایجاد کنیم. همچنین پیشنهاد می‌شود با تلفن اسباب بازی یا تلفن قدیمی، نحوه تماس با نیروهای امدادی با کودکان تمرین شود. حتی پیشنهاد می‌شود ماهی یک‌بار این بازی تکرار شود. تمرین مکرر با کودکان باعث می‌شود که در هر شرایطی بتواند تا حد امکان خونسردی خویش را حفظ کند تا مناسب‌ترین رفتار را داشته باشد.
حتما و با تأکید باید به کودکان آموزش داده شود که هرگز از این شماره‌ها برای تفریح و سرگرمی و خنده استفاده نکنند و بیاموزند که تماس با این مراکز به جز برای کارهای ضروری و لازم، جرم است و پیگرد قانونی دارد و باعث می‌شود که جان بقیه افراد که نیاز به خدمات دارند به خطر بیفتد. حتما شماره‌های امدادی را روی کاغذ بنویسید و برای مواقع اضطراری کنار تلفن قرار دهید.
منبع: روزنامه همشهری
نجاتگران كوچكی كه ناجی والدین شدند
«پسر ۶ساله وقتی با حال بد و وضعیت وخیم پدرش روبه‌رو شد، گوشی تلفن را برداشت و با شماره ۱۱۵تماس گرفت و همین كار باعث نجات جان پدرش شد.
۱۴۰۱/۱/۳۰
