به گزارش نما به عقیده کارشناسان غربی، سیاست خاورمیانهای آمریکا از جمله عقبنشینی از عراق و موضعگیری در برابر مبارک تحولاتی را به وجود خواهد آورد که یکی از پیامدهای آن برتری یافتن نقش ایران در منطقه به گونهای است که نقش کشورهای عربی را پوشش خواهد داد. هماکنون هیچ یک از سردمداران عرب در برابر تحولات عربی مصونیت ندارند، اگرچه آغاز آنها در تونس بنعلی را سرنگون کرد و در مصر به سقوط مبارک انجامید، در حال حاضر رژیمهای سلطنتی دیگری از جمله اردن، بحرین و عربستان و نیز مغرب با خطر سقوط روبهرو هستند.
شاید شاه اردن توانست با بعضی اقدامات هوشمندانه خود در سال 2012 در برابر انقلاب مردم مقاومت نماید، اما بازتابهای انقلاب عربی همچنان بر این کشور تاثیرگذار هستند و در نتیجه پیشبینی میگردد شاه اردن در سال 2013 ناچار به کنارهگیری یا به اصطلاح فرار شود. همچنین پیشبینی میشود همین وضعیت در مغرب نیز تکرار گردد.
رویدادهای کنونی مصر نوعی آزمون برای انقلابهای عربی به شمار میآید، چون این کشور همواره زمینه آزمون تحولات منطقه بوده، به گونهای که موجودیت اسرائیل با خطر روبهرو خواهد شد و ترکیه نیز دچار سرخوردگی خواهد شد. در این میان کشورهای عرب خلیج فارس از جمله عربستان شاهد ناآرامیهایی خواهند شد چون سردمداران این کشور عقیده دارند پیروزی و به ثمر نشستن هر یک از انقلابهای عربی به فروپاشی رژیمهای سلطنتی خلیج فارس سرعت خواهد بخشید و در نتیجه روند قرار گرفتن اسرائیل در سراشیبی سقوط شدیدتر خواهد گفت، چون سردمداران عرب خلیج فارس، اکنون همپیمانان جدید تل آویو میباشند. از سوی دیگر اکنون ثابت شده که آمریکاییها دچار اشتباه شدهاند و انقلاب عربی به همسویی کشورهای عربی با غرب نخواهد انجامید و امیدهای اوباما برای روی آوردن اعراب به سوی واشنگتن تنها یک رویای پیچیده است.
ملتهای منطقه اکنون چنان بازیگر تحولات شدهاند که آمریکا دچار سردرگمی شدیدی شده که در نتیجه نقش ایران تقویت خواهد شد، در حالی که ترکیه و اردوغان کوشش دارد جای آمریکا را اشغال نماید، اما به نظر نمیرسد کشورهای منطقه با کوششهای ترکیه موافق باشند، چون اردوغان را بازیگر کاخ سفید میدانند. اردوغان کوشش کرد نقش برجستهای در بحران خاورمیانه برعهده بگیرد و خود را برای اعراب یک امید نجاتبخش در برابر اسرائیل جلوه دهد، اما عربها هیچگاه دلخوشی از ترکیه عثمانی نداشتهاند و اکنون اردوغان را نمونه دیگری از سلاطین عثمانی میدانند. درعین حال تحولات اخیر مصر و امیدهای آمریکا و اسرائیل برای برعهده گرفتن نقش عمده در اقتصاد مصر، ثابت کرد پیشبینیهای واشنگتن و تل آویو ممکن است نتیجه بخش باشد، مشروط بر اینکه این کوششها جدیتر و پیگیرتر صورت بگیرد، به خصوص که اقتصادی کنونی مصر بهترین فرصت برای حضور آمریکاییان و اسرائیلیهاست.
از سوی دیگر پرزیدنت المرسی به این نتیجه رسیده که پشتیبانی مردم مصر از وی تنها به علت سرکوبی است که ملت در دوران مبارک با آن روبهرو بوده و نه طرفداری از اخوانالمسلمین. المرسی با سرمایهگذاریهای خارجی که بتواند اقتصاد مصر را زنده کند مخالفت نخواهد کرد به خصوص که قرارداد «کویز» میان مصر و اسرائیل همچنان پابرجاست و میتواند تکنولوژی اسرائیل را وارد بازار مصر گرداند.
منبع: مثلث