به گزارش نما، جوانآنلاین نوشت:
« کیروش هرچند در این گپوگفت تلاش کرد تا مباحث کاملاً فوتبالی و البته فنی را به زبان آورد، اما فقط نام بردن از پرسپولیس هم کفایت میکرد تا یکی مثل رویانیان که البته رابطهای حسنه هم با سرمربی تیم ملی ندارد، ادعای شکایت به فیفا را سر دهد. شکایتی که شاید در فدراسیون جهانی فوتبال مبدل به یکی از خندهدارترین شکایتهای تاریخ این فدراسیون شود.
مصاحبه کیروش به لحاظ محتوایی قطعا بینقص بود، اما آن چه حساسیتهای داخلی را در این زمینه بالا میبرد، نفس گپ زدن یک کارمند ایرانی با شبکهای است که بیشترین عناد خبری را با نظام جمهوری اسلامی داشته. تلاشهای سیاسی بی.بی.سی در تخریب چهره ایران تا حدی بوده که همین کیروش پیش از پذیرفتن پیشنهاد ایران و در حین مذاکرات اولیه با عباس ترابیان گفته بود: «شما چرا در تهران با شتر در خیابانها جابهجا میشوید؟ آیا در ایران خودرو به اندازه کافی وجود ندارد؟!» و البته کیروش نمیدانست وفور خودرو در تهران آن قدر هست که پایتخت ایران را به دودآلودترین و آلودهترین شهر دنیا بدل کرده. کیروش همان زمان سندی رو کرده بود:« وقتی انگلستان بودم این را در شبکههای خبری فهمیدم.» و برای مردی چون او که سالها در انگلستان زندگی کرده، بی.بی.سی به معنی مرجع اصلی خبری به حساب میآید.بیآنکه صاحب تحلیلی قوی از این شبکه و روابطش با ایران باشد!
کیروش روبهروی مجری ایرانی بی.بی.سی مینشیند و با او گپ میزند. شاید به این دلیل که توجیه نشده! او به شکل قراردادی که با فدراسیون فوتبال ایران بسته پایبند است. میزان مرخصیهایش از نرم ایدهآل خارج نمیشود. وقتی از او میخواهند برای احترام به موازین ایران از بستن کراوات در طول دوران مربیگریاش در ایران اجتناب کند، او حتی کت و شلوارش را کنار میگذارد و برخلاف همیشه، با یک شلوار گرمکن و کاپشن ورزشی روی نیمکت مینشیند. کیروش (با وجود همه بدخلقیهایش) مثل یک مربی حرفهای حتی برای سفر از تهران از رئیس اجازه میگیرید، پس چطور ممکن است در زمینه گفت و گو با رسانهای معاند سرخود عمل کرده باشد؟
به نظر میرسد سرمربی تیم ملی توجیه نیست! مردانی که امروز در مجلس شورای اسلامی صدای اعتراض خود را بلند کردهاند و به حق از حق مردم ایران حرف میزنند، البته همان جماعتی هستند که نیک میدانند این فدراسیون فوتبال از بهمن ماه سال ۹۰ تا امروز (یعنی یک سال) ریالی از وزارت ورزش بودجهای نگرفته و حتی حق خود را هم دریافت نکرده است! اما چرا هرگز صدای آنها را برای احقاق حق فوتبال تا امروز نشنیده بودیم؟ شاید این فریادها رساتر است. شاید این فریادها سودمندتر است!
کیروش را میتوان به خوبی توجیه کرد. میتوان به او فهماند که روابط سیاسی خاص ایران میتواند او را از هم کلامی با شبکههای محدودی منع کند. شاید کیروش علاقه وافری برای هم صحبتی با بی.بی.سی نداشته و این گپ را صرفا به واسطه پارسی زبان بودن این شبکه انتخاب کرده باشد، اما میتوان از همین حالا یک خط و مشی کلی را پیش روی او گذاشت و از سرمربی تیم ملی خواست در کنار رعایت تمام آن چه تا امروز بدان پایبند بوده، باز هم اصول اجتماعی ایران را رعایت کند. البته وقتی آقایان در مجلس از این اتفاق نهایت بهره تبلیغاتی را بردند و با فریاد زدن بر سر او، خودنمایی کردند!