در اردیبهشتی که گذشت، شاهد اتفاقی در ورزش کشور بودیم که توجه به آن ضروری است. بهمن نصیری، یکتا جمالی، پریسا جهانفکریان و متین بالسینی ملی پوشانی بودند که خبر مهاجرتشان رسانه ای شد. در واکنش به این موضوع وزیر ورزش و جوانان عنوان کرد: «چرا سایر ورزشکاران را بد نام میکنید؟ اگر قرار است در کشور دیگری زندگی کنید یا اینکه یکسال به کشور دیگری بروید یا اینکه برای تحصیل به کشور دیگری مهاجرت کنید چرا در قالب تیم های ورزشی به اینکار دست میزنید و سایر ورزشکاران را بد نام میکنید؟»
البته مهاجرت ورزشکاران مورد انتقاد سعید معروف ستاره سابق تیم ملی والیبال کشور هم قرار گرفت. او در نشست خبری پس از قهرمانی تیم پیکان در باشگاه های آسیا گفت: "من از طرف آن آدمها نمیتوانم نظر بدهم و نمیدانم چه چیزی باعث این اتفاق میشود. شنیدهام کسانی که این کار را میکنند، در نهایت پشیمان شده اند و اعلام کرده اند تصمیم درستی نبوده است. یکی از سختترین کارها بازی کردن برای پرچم کشوری دیگر است و هیچ ورزشکاری این را دوست ندارد. آنقدر تعدادشان زیاد نیست که خیلی مهم جلوهاش بدهیم، شاید کمتر از تعداد انگشتان دست باشد، اما قطعا آن آدمها هم دوست دارند در شرایط و زندگی بهتر در کشور خودشان زندگی کنند، اما باید قبول کنیم الان شرایطی وجود دارد که شاید مردم از نظر اقتصادی و زندگی در سختی باشند که شامل تمام صنوف از جمله ورزشکاران است و امیدوارم شرایطی پیش بیاید که این موضوع برطرف شود."
اما پرسشی که ما به آن پرداخته ایم این است که آیا فقط شرایط اقتصادی منجر به این می شود که یک ورزشکار تصمیم به مهاجرت بگیرد و با پرچم کشوری دیگر در عرصه های جهانی مسابقه دهد؟
هادی ساعی رئیس فدارسیون تکواندو که خود سال ها قهرمان المپیک بوده است در واکنش به مهاجرت ورزشکاران در اردیبهشت امسال می گوید: «مدیریت ضعیف مهم ترین عامل برای خروج نخبگان ورزشی از کشور است.»
همچنین آذرماه سال گذشته کریم صفایی رئیس پیشین فدراسیون تیروکمان ایران با اشاره به مهاجرت ورزشکاران گفته بود: «سرنخ دیگر این ماجرا را باید در رقبای سیاسی ایران از جمله دشمنان ایران همچون اسرائیل جستجو کرد. اسرائیل دانشمندان ما را هدف میگیرد، اما در خصوص ورزشکاران نمیتواند به واسطه علاقه مردمی دست به چنین کاری بزند، چرا که با خشم و انزجار یک ملت روبرو میشود. بنابراین ترور را به روش دیگری اجرا میکند که نامش پناهندگی با چاشنی بدگویی از نظام است. باید بپذیریم در ۱۰ سال اخیر ورزشکاران خود را به دست افرادی سپردهایم که خط را از کشورهای بیگانه میگیرند. طبیعتاً ورزشکار پناهنده ما هم برای دریافت امکانات از کشور مقصد باید دست به اقدامی خلاف دیدگاه و نظر خود بزند.»
به اعتقاد او، اگر مسأله فشارهای اقتصادی در دهه اخیر را کنار بگذاریم، دلیل دوم در مهاجرت ورزشکاران ما حضور مسئولان ناکارآمد در ورزش است که در ۱۰ سال اخیر تعدادشان بیشتر هم شده است. متاسفانه در این مدت افراد بیخاصیت اما مطیع به بدنه ورزش تزریق شدند که کارشان دلسرد کردن قهرمانان بوده است.» فارغ از نظرات متفاوت درباره این پدیده، پایگاه خبری بصیرت نیز برای تحلیل دلیل مهاجرت ورزشکاران با هادی عامل پیشکسوت و گزارشگر کشتی به گفتگو نشسته است.
این پیشکسوت ورزش کشتی به خبرنگار بصیرت می گوید: «هر ورزشکاری که وارد ورزش قهرمانی می شود اولین هدفش این است که برای مملکتش افتخار کسب کند. موضوعات متفاوتی باعث می شود که یک ورزشکار از وطن خود مهاجرت کند؛ اما راهکار چیست؟ نخست اینکه در عرصه ورزش باید عدالت را محور کار خود قرار دهیم و مقرراتی ثابت را برای همه تعیین کنیم. عدالت بالاتر از مصلحت اندیشی است و این برای همه رشته های ورزشی صدق می کند. باید مقرراتی یکسان برای پوشیدن پیراهن تیم ملی برای همه وضع شود تا مربی، رئیس فدراسیون، نماینده مجلس و .... نتوانند دخالت کنند، همه تابع یک سری قوانین یکسان باشند تا در شرایط برابر بتوانند به هدف خود که پوشیدن پیراهن تیم ملی است، برسند.»
وی می افزاید: «در میانه راه اگر مصلحت اندیشی هایی صورت بگیرد انگیزه های ورزشکار بعدی از بین می رود که در راستای آن یا مهاجرت می کنند یا حذف می شوند. ورزشی مثل کشتی را در نظر بگیرید. وقتی یک کشتی گیر قهرمان المپیک بوده و جهان در سال گذشته شده اما امسال در کشتی انتخابی فرد دیگری را به جای او به مسابقات می برند، انگیزه های لازم را از دست می دهد، یا کنار می رود یا اگر در سطح خوبی باشد و کشوری دیگر او را بخواهد، می رود. مثل علی ارسلان که به صربستان مهاجرت کرد یا سامان طهماسبی که در گذشته رفته بود و حالا برگشته است.»
عامل با بیان اینکه فقط مهاجرت نیست که ورزشکاران را از ورزش ملی دور می کند گاهی شاهد بوده ایم که به دلیل بی توجهی ها و سو مدیریت ها ورشکاران به اعتیاد یا راه های دیگری کشده شده اند تصریح می کند: «این اتفاق از مهاجرت بدتر است به جای اینکه ورزشکار به یک فرد مفید برای جامعه تبدیل شود جامعه و خانواده خود را دچار مشکل می کند. بنابراین تبیض ها و بی قانونی ها تنها منجر به مهاجرت ورزشکار نمی شود بلکه ممکن است او را به بیراهه بکشاند.»
این پیشکسوت عرصه ورزش عنوان می کند: «در فدراسیون کشتی چرخه قانونی را وضع کرده اند که خیلی خوب است هرچند که ایرادات قانونی هم داشته باشد اما بهتر از بی قانونی است و مانع از این است که یک سرمربی در انتخاب ورشکار سلیقه ای عمل کند چون مسلما سلیقه ای برخورد کردن مربیان عاملی برای بی انگیزه شدن عده ای است که در نهایت تصمیم به ترک کشور خود می گیرند.»
این گزارشگر با سابقه کشتی یادآور می شود: «قاسم رضایی که قهرمان المپیک 2012 و سوم المپیک 2016 شد، در شرایطی این نتایج را به دست آورد که در هیچ مسابقه ای حضورش ندادند اما وقتی تست دوپینگ بابک قربانی و امیر علیاکبری مثبت شد، او را به تمرینات آوردند و در نهایت دو دوره پیاپی مدال آور المپیک شد. قاسم رضایی هم در تلاش بود که به آذربایجان مهاجرت کند اما شرایط مهیا نشد چون انتخابی برگزار نشده بود که انتخابی بگیرد که در نهایت با این اتفاق برای این دو کشتی گیر، توانست طلای المپیک را کسب کند. بنابراین بسیاری از استعدادها را با بی عدالتی می توانیم به بیراهه بکشانیم.»
عامل با تاکید بر این موضوع که باید عدالت محور باشیم و شایسته سالاری را مدنظر قرار دهیم اذعان می کند: «برای تحقق این امر به قوانین و مقررات ثابت برای همه نیازمند هستیم. قانون بد بهتر از بی قانونی است وقتی یک ورزشکار نداند چه زمانی مسابقه انتخابی دارد یا در چه شرایطی باید پیراهن تیم ملی را به تن کند دست به تصمیمات این چنینی می زند. در چرخه فعلی ورزش کشتی مشخص است که ابتدا باید قهرمانی کشور باشد بعد جام تختی و بعد مسابقات آسیایی است. بر اساس جدول این مسابقات و معدل عملکرد، ورزشکار موقعیت خود را می شناسد و می داند از چه مسیری باید وارد شود تا پیراهن تیم ملی را به تن کند.»
وی در ادامه می افزاید: «این شرایط ارجح است به اینکه یک مربی خود بر اساس سلیقه شخصی یک نفر را برای تیم ملی انتخاب کند هرچند که دید خوبی داشته باشد و ورزشکاری که انتخاب کرده، طلا هم بگیرد اما همین اتفاق باعث از بین رفتن انگیزه ها می شود و مشکلاتی را از لحاظ روحی و روانی ایجاد می کند که دو نتیجه به دنبال خواهد داشت یکی مهاجرت و دیگری به بیراهه کشیده شدن قهرمانان.»
این پیشکسوت کشتی در بخش دیگر از سخنانش توضیح می دهد: «ورزش در کشور ما دو شاخه است : یکی ورزش همگانی و دیگری ورزش قهرمانی. در ورزش همگانی به جز وزارت ورزش نهادهایی مثل شهرداری باید کمک کنند تا جامعه سلامت باشد اما ورزش قهرمانی دنیای دیگری دارد. ورزش قهرمانی یک ورزش تنها نیست در المپیک جدول مدال ها نمود رشد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورهاست و کشورهادر تلاش هستند در بالای جدول المپیک و مسابقات قاره ای قرار بگیرند. ما هم برای بازی های المپیک و آسیایی باید برنامه ریزی چهارساله داشته باشیم. نمایندگان در مجلس هم باید بودجه ای را برای حمایت از مقام آوران در نظر بگیرند که قهرمان بداند وقتی پس از ماه ها تلاش در عرصه ای مثل المپیک مدال آورده آینده اش تامین است و از حداقل یک زندگی برخوردار خواهد بود نه اینکه مدال آوران ما برای گذران امورات خود دستفروشی کنند.»
عامل می گوید: «پس از اجرای عدالت نیاز است که برای قهرمانان خود برنامه داشته باشیم یعنی وقتی ورزشکار در چارچوب عدالت پیراهن تیم ملی را بر تن کرد، مدال گرفت، دل مردم را شاد کرد و غرور ملی مردم ایران را بالا برد در همین نقطه فراموش نشود سایر ورزشکاران باید بدانند که اگر یک نفر به این مرحله رسید یک سری از حداقل ها را برای او در نظر می گیرند. طبیعی است که وقتی یک ورزشکار ببیند در یک کشوری امتیازاتی را برای ورزشکاران قائل هستند که در کشور ما در نظر گرفته نمی شود برای تامین آینده خود به راحتی فریب می خورد.»
وی در پاسخ به این سوال که چرا ورزشکارانی همچون کیمیا علیزاده که پس از کسب مدال المپیک از سوی مسئولان و مقامات کشوری مورد توجه بود، دست به مهاجرت زد و کشور دیگری را برای ادامه ورزش حرفه ای خود انتخاب کرد، تصریح می کند: «این تعداد از ورزشکاران از استثنائات عرصه ورزش کشور هستند. درمواردی هم شاهد بوده ایم ورزشکاران علی رغم حمایت هایی که صورت گرفته، با مشاهده زندگی در کشورهای دیگر، تصمیم به تغییر سبک زندگی خود می گیرند و مهاجرت را انتخاب می کنند خیلی از افراد هم بوده اند که مثل سامان طهماسبی و جمشید خیرآبادی در پروسه ای چند ساله برای کشوری دیگر کشتی گرفته اند اما باز به کشور خود برگشته اند که این معنای علاقه به کشور است وگرنه برنمیگشتند.»
وی می افزاید: «گاهی مواردی را شاهد بوده ایم که رئیس یک فدراسیون به ورزشکار زور گفته یا توهین کرده در نهایت ورزشکار از شدت ناراحتی دست به مهاجرت زده است. بنابراین سرخوردگی ها ناشی از رفتار یک مربی یا رئیس فدراسیون چنین مسائلی را رقم زده است. بار دیگر تاکید می کنم بی قانونی بی عدالتی به بار می آورد اگر قانون تعیین و حداقل آینده ای برای ورزشکار در نظر گرفته شود در بسیاری از جهات پیش خواهیم بود.»
عامل در پایان سخنانش تاکید می کند: «امروزه در بسیاری از کشورها امر مهاجرت میان ورزشکاران رواج دارد. دنیا به یک دهکده تبدیل شده و در حد کم را نمی توان خرده گرفت اما به هر حال باید در عرصه های مختلف به خصوص ورزش سرمایه های کشور را حفظ کرد.»
منبع: سایت بصیرت