به گزارش نما به نقل از العالم، به نقل از روزنامه الاخبار لبنان، واکنشهایی که به سخنران بشار اسد رئیس جمهوری سوریه نشان داده شد؛ فقط همانهایی نبود که از طریق رسانهها و بیانیههای علنی وزرای خارجه کشورهای جهان منعکس شد زیرا انتظار میرفت آمریکا، اتحادیه اروپا و ترکیه واکنشهای منفی بدان نشان دهند و اساساً کسی در دمشق انتظار نداشت سران کشورهای "دوستان مردم سوریه" از سخنرانی اسد استقبال کنند گویا آنها اعلام میکردند مردی را که طی دو سال گذشته عامل مشکلات میدانستند هم اکنون باید به عنوان قهرمان ارائه راهکار معرفی کنند.
فراتر از این مساله، تعیین زمان سخنرانی اسد از سوی وی و همپیمانان منطقهای و بینالمللی سوریه بسیار حساب شده بود زیرا محافل بینالمللی و هم چنین فضای داخلی سوریه برای یافتن راهکار به شدت به این سخنرانی نیاز داشت .
بیشترین اعتبار این سخنرانی نیز، در برآورد محافل بینالمللی مشترک مانند امریکا، چین، روسیه و کشورهای اروپایی است که ماه مارس آتی را زمان مهمی برای انقضای موعد بینالمللی اعلام کردهاند و گذر از آن را ناکامی محافل جهانی در ارائه راهکار برای حل بحران میدانستند که هزینه گزافی نیز به منطقه خاورمیانه و منافع این کشورهای فرامنطقهای وارد خواهد کرد .
پیش از طرح سخنرانی اسد، آمریکا و روسیه درماه گذشته از سویی و ایران، اخضر ابراهیمی از یک سو و ترکیه از سوی دیگر و روسیه، چین و همچنین امریکا در محوری دیگر با یکدیگر تماسهایی داشتند.
یک منبع دیپلماتیک به روزنامه "الاخبار" درخصوص مسائل پشت پرده سخنرانی اسد گفت: چرخش موضع محافل بینالمللی، کاملاً به نفع بحران سوریه است.
اما برجستهترین نکته این سخنرانی برگزاری انتخابات پارلمانی آزاد و نامزدی اسد برای انتخابات ریاست جمهوری سوریه در سال 2014 در کنار نامزدهای احتمالی دیگر است.
اما ابراهیمی که گویی نبض جدید محافل بینالمللی را به خوبی نمیشناسد شرایط برگزاری انتخابات را زیر سئوال برده و ایران نیز در پاسخ به این موضع او گفته «ما راهکار را مطرح میکنیم زیرا مساله مورد بحث ما این نیست که آیا این بند اجرا میشود یا خیر؟
»
اما پشت پرده بحران سوریه سئوال درباره زمان طرح ابتکار ایران است و تنها پاسخی که میتوان بدان داد این است تهران طرحی با سقف بالا و به نفع حکومت مطرح میکند اما در مقابل راهحل واشنگتن مبنی بر رفتن اسد از صحنه سیاسی است که به محض تعیین سطح بالا برای مقابله دو طرف – ایران و آمریکا، اینجاست که ابتکار روسیه (توافقات ژنو) به جریان میافتد.
اما سخنرانی اسد عامل مساعدی برای پایان نقاط اختلاف در راهکار ارائه شده روسیه مربوط به فرایند انتقال قدرت از طریق صندوقهای رای و نه تصمیمات از پیش تعیین شده کشورهای خارجی است.
بر اساس گزارش یک منبع مطلع؛ بحران سوریه هم اکنون در مرحله مرتب کردن موضع اعضا و گروههاست است؛ زیرا نظام برنامه مشخصی ارائه داده و منتظر تایید محافل بینالمللی است، مخالفان نیز دیدگاه های خاص خود را دارند اما شناخت اسامی احزاب و اشخاصی که دور میز مذاکره برای یافتن راهکار مینشینند به تدریج و پس از مذاکرات پیچیده مشخص خواهد شد.
در بعد دیگر باید به جنگ قدرت روسیه و آمریکا در نشست دوبلین میان لاوروف و هیلاری کلینتون با حضور اخضر الابراهیمی اشاره کرد که به سطح مشخصی رسیده است. یک منبع دیپلماتیک روسی به روزنامه الاخبار گفت: طی این نشست دو طرف بر تضمینهای متقابل با یکدیگر به توافق رسیدند لاوروف به کلینتون اطمینان خاطر داده زرادخانه سلاحهای شیمیایی سوریه در مکان ایمنی قرار دارد و ارتش سوریه این سلاحها را از مکانهای خطرناک و قابل دسترس که احتمال دست یافتن مخالفان بدان وجود دارد؛ انتقال داده است.
وی تاکید کرد این سلاح نه استفاده و نه به گروهی خاص – منظور حزبالله لبنان - انتقال داده خواهد شد. لاوروف گفت: سفارت روسیه در دمشق روزانه با مقامهای مسئول سوریه در خصوص ادامه نظارت مشترک دو طرف بر زرادخانه شیمیایی هماهنگیهای لازم را به عمل میآورد.
منابع آگاه سوریه نیز اعلام داشتند واشنگتن پیش از نشست دوبلین در مذاکرات خود با روسیه مساله سلاح شیمیایی را از دو زاویه بررسی کرده و از اینکه این سلاح در اختیار حزبالله و بدتر از آن در اختیار گروههای مسلح وابسته به القاعده قرار گیرد، ابراز نگرانی کرده و مساله دوم که از پنج ماه پیش مطرح شده مربوط به اطلاعات نیروهای سازمان ناتو و ترکیه مبنی بر این که نظام سوریه حزب کارگران کردستان را که بر برخی مناطق سوریه تسلط دارند را با میزان اندکی از این سلاح تجهیز کرده است.
درمقابل نیز کلینتون به لاوروف اطمینان خاطر داده که راهکار حل بحران سوریه نه نظامی بلکه باید سیاسی باشد.
واقعیت این است که تعیین سقف تضمین میان مسکو و واشنگتن زمینهای را فراهم میسازد تا فضا برای بررسی ترتیب راهکارهای حل بحران سوریه باز شو د و طیفهای مورد قبول داخلی و خارجی شکل بگیرد.
این منبع گفت نشست دوحه که شاهد اولین مداخله آشکار امریکا در فعالیتهای مخالفان بود منجر به بازسازی ساختار آنان شد اما سخنرانی اسد که ناشی از دیدار دو هفته پیش فیصل المقداد با همتای روسی خود در مسکو بود و ابتکار ایران برای یافتن راهکار معتدل و میانه، منجر به بازسازی موقعیت نظام در یافتن راه حل بر اساس توافقات اصلاح شده ژنو یعنی ژنو دو بود.
اما احتمال دارد سخنرانی اسد سه نتیجه داشته باشد اول اینکه گروههای ائتلاف سوری و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها با ملتهب کردن فضا و به بهانه اینکه وی در سخنرانی خود هیچ اشارهای به کناره گیری خود نداشته، آن را ناکافی بدانند.
اما به نظر میرسد واشنگتن در بحران سوریه اولویتهایی خاصی دارد که کنترل اوضاع از جمله آنهاست تا اعضای گروههای مسلح فعال در سوریه نیز مانند مبارزان افغانی برای خود جایگاهی پیدا نکنند در غیر این صورت، امریکا مانور فشاری را برای دور کردن اسد از فرایند سیاسی به عنوان فرصت آخر اجرا خواهد کرد.
دومین نتیجهای که این سخنرانی میتواند داشته باشد تلاش گروههای افراطی سلفی در تشدید اقدامات نظامی خود است که 70 درصد از عملیات نظامی رابر عهده دارند تا بدین ترتیب راهکارهای بینالمللی را که اولین قربانیش خود آنها هستند را بیاثر کنند که بدین ترتیب کشتارهایی را به راه انداخته و افراد مختلفی و در راس آن بشار اسد را ترور خواهند کرد.
سومین نتیجه مورد انتظار نیز این است که بند میثاق ملی در ابتکار اسد به دلایل مختلف مورد اختلاف واقع شود که برجستهترین دلیل آن نیز این است که گروههای سلفی موجود در ائتلاف مخالف به ویژه اخوانالمسلمین معتقدند گنجاندن این بند اشارهای به نقش اخوان المسلمین مصر برای ایجاد دولتی مدنی است که میتواند خود به نوعی نقشه راه اخوان سوریه را در صورت رسیدن به قدرت ترسیم کند.
واقعیت این است که هدف از تهیه میثاق ملی که تعیین کننده هویت ثابت و نقش نظام سوریه است پیش از تصویب قانون اساسی، این است که سوریه جدید از اصول خود در قانون اساسی تخطی نخواهد کرد و از آنجائی که دولتی غیر مذهبی است و به تنوع مذاهب اهمیت میدهد و از نقش خود به عنوان کشوری عربی و مدافع از قضایای اصلی، شانه خالی نخواهد کرد.