به گزارش نما و به نقل از ایران آنلاین، "اگر اسرائیلی ها بیایند، شاید من کشته شوم، اما بقیه هستند، خدا با من است"
این حرف را حنظله، کودک ۸ ساله فلسطینی اهل غزه، آبان ماه گذشته در بحبوحه حملات ارتش رژیم صهیونیستی، خطاب به سوال یک خبرنگار گفت.
حرفی که شاید خیلیها از کنارش ساده و راحت بگذرند و آن را ناشی از هیجانات جنگ بدانند، اما اهلش میدانند این تفکر ریشهاش در مادرانههایی است که جنگ غزه آن را پر رنگتر کرده است.
زنانی که قصه زندگیشان این روزها پر غصه است و لحظه هایی که از آنها تصویر میشود بار سنگین دفاع از خانواده را به رخ میکشد.
داستان زنان غزه اما فقط به رتق و فتق امور بچهها و محافظت از خانواده بر نمیگردد، سالهاست حد و حدود نگهبانی هایشان به مسجد الاقصی هم رسیده که آنها را به "مرابطین" مشهور کرده است.
نام مرابطین (مرابطون، مرابطان) برگرفته شده از دولتی است که از نیمه قرن پنجم به بعد در شمال آفریقا شکل گرفت. اصالتا مردمانی بودند که از یمن به دستور خلیفه چهارم به شام کوچ کردند و بعد به شمال آفریقا رفتند.
معنی لغوی مرابطین به قراولانی اطلاق میشد که اسبان خود را در مرزهای سرزمینی نگاه میداشتند و در مقابل هجوم دشمن در دفاع پیشگام بودند. یعنی آنهایی که وظیفه نگهداری و محافظت دارند، شبیه آن چیزی که مرز نشینان خودمان انجام میدهند.
تفکر مبارزاتی و حفاظت از فلسطین و خصوصا مسجد الاقصی آنقدر در بین مادران این سرزمین ریشه دوانده که امروزه جماعت نسوان با جلیقههای زرد بیشترین وظیفه را در حفاظت از این مسجد شریفه بر عهده دارند.
به زمان ۱۹۲۹ که میرسیم، همان سالهایی که مسجد الاقصی، اولین قائله خود را تجربه کرد و دیوار بُراق توسط یهودیان صهیونیست با پشتیبانی بریتانیا تصرف شد.
اواخر مارس آن سال یهودیان، بصراحت از حقوق جعلی خود در حرم قدسی و دیوار بُراق و وجوب بازسازی معبد هیکل سلیمان به جای مسجدالاقصی' دم زدند.
خاخام رومانی طی نامهای به مفتی مسلمانان اعلام کرد، باید مسجدالاقصی' را به یهودیان واگذار کند تا آنها بتوانند مراسم دینیشان را برگزار کنند!
از سوی دیگر، یهودیان در خفا آماده میشدند تا به تجاوزی مسلحانه علیه اعراب دست بزنند و بُراق شریف را بزور تصرف کنند.
این حساسیت سنجی از جامعه مسلمان، زمینه حضور زنان را پر رنگتر کرد. اولین اتحادیه زنان فلسطینی در سال ۱۹۲۱ به رهبری "زلیخا الشهابی" به همراه زنان فلسطینی تاسیس شد.
این اتحادیه سازماندهی کمیتهها و متحد کردن زنان در توسعه مبارزات اجتماعی و سیاسی زنان تلاش کرد؛ تا اینکه اولین کنفرانس این اتحادیه با حضور سیصد زن فلسطینی از مناطق مختلف در مخالفت با بریتانیا برای جلوگیری از مهاجرت صهیونیستها به فلسطین و مقابله با ظلمشان علیه شهروندان فلسطینی برگزار شد.
بعد از آنکه کشور فلسطین در سال ۱۹۴۸ طی جنگ توسط یهودیان مهاجر اروپا به فلسطین که راهکار کنگره جهانی صهیونیست بود، اشغال شد؛ هفتصد هزار فلسطینی و تشکیل دولت جعلی اسرائیل در فلسطین ناچار به یک کوچ اجباری شدند.
از آن پس بود که گروههای مقاومت برای مقابله با رژیم صهیونیستی تشکیل شدند. هر چند با روی کار آمدن جنبش آزادی بخش فلسطین (صاف) اتحادیه زنان منحل شد اما با تشکیل جنبش حماس توسط شهید شیخ احمد یاسین در سال ۱۹۸۷ م حضور زنان فلسطینی در جبهه مقاومت بُعد دیگرش را نشان داد.
زنان مقاومت، گاهي اوقات در عملياتهاي استشهادي شركت ميكردند و گاها در مسجد الاقصي نقش محافظين مسجد را داشتند، حضور این زنان در کنار مردان وسط میدان مبارزه برای صهیونیست ها هم کمی عجیب به نظر میرسد.
در میان صحبتهای زنان اسیر آزاد شده که در دست حماس بودند، آنها از حضور برخی زنان در تونلهای غزه گفتند و یا پرستاران زنی که در طول اسارات آنها در کنارشان بودهاند.
برخی تصاویر منتشر شده هم از زنان رزمنده مقاومت با شکل و شمایل نظامی در تبادل اسراء هم از حضور و نقش موثر آنها در روند عملیاتهای جبهه مقاومت حکایت دارد.
شهيده جميله الشنطي، یکی از این زنان است، پا به سن گذاشتهای ۶۶ ساله، که عنوان اولین و تنها زن عضو دفتر سیاسی جنبش حماس را با خود یدک میکشید.
او حتی در تأسیس جنبش مقاومت اسلامی حماس به عنوان یکی از اولین نسل بنیانگذاران جنبش در سال ۱۹۸۷ شرکت کرد و مدتی هم عضو شورای قانونگذاری فلسطین بود.
نامش در کنار نام خیلی از مردان این جبهه به دلیل وابستگی به جنبش حماس در لیست ترورهای اسرائیل قرار گرفت. شهیده جمیله الشنطی پس از مدتها فعالیت میدانی از پادشاهی عربستان سعودی بازگشت و در زمینه تدریس و آموزش، خود را وقف مبارزه سیاسی در نوار غزه کرد.
تا در نهایت اول آبان سال گذشته، بر اثر حمله هوایی هواپیماهای رژیم صهیونیستی به منزلش در غزه به شهادت رسید.
اگر امروز فرمانده جوان گروه بیشه شیران شهید ابراهيم نابلسي اسطوره است یا اگر شهید ناصر ابو حميد همراه چهار برادرش اسطوره شدند، دلیلش را باید در روحیه مادرانشان جستجو کرد. مثلا رژيم اشغالگر قدس چهار مرتبه بخاطر برادران ابوحمید، خانه اش را تخريب كردند اما او هربار رجز می خواهند و همچنان ایستاده.
جنس زنانگی و مادرانههای فلسطینیها این روزها رنگ و لعابش با همه جای دنیا فرق میکند، زنان در غزه كنار مردان به شيوه خود مي جنگند، مردان زير زمين و زنها روي زمين.
هر چند آنهایی هم جبهه زیر زمین را انتخاب کردهاند دست پرورده همين زنان هستند كه سينه به سينه به نسلهاي مختلف راه و رسم مقاومت را آموختند.
اينها زنان و مادراني هستند كه مقاومت را مي سازند كه امروز حتي فرزندان كوچكشان براي رژيم اشغالگر رجزخوانی میکنند و از شهادت ترسي ندارند. زنانی که تاریخ فلسطین مملو از مبارزات و شجاعت های آنان است معروفند به سازندگان و کارخانه شهدای مقاومت این سرزمین.
از ابتدای عملیات طوفان الاقصی و تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه آمار شهدای زن تا امروز بالغ بر ۱۰ هزار نفر است. آماری که روز به روز به تعداد آن هم اضافه میشود.
باشگاه اسرای فلسطین هم در گزارشی از اسارت بیش از ۱۶ هزار زن فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی در حد فاصل سالهای ۱۹۶۷ تا به امروز خبر داده است.
تاریخ مبارزاتی فلسطینی ها در خود فداکاری و استقامت زنان را در عرصه های مختلفی چون، اعتصاب در زندان های رژیم صهیونیستی، مبارزه نظامی با اشغالگری، مبارزه سیاسی و اجتماعی در خود دارد.
زنان غزه در شش ماه گذشته هر کدام عملکردشان پیامی را برای دوست و دشمن داشت، تا جایی که فرزندانشان به بمبهای ساعتی تشبیه شدند و برای کشتنشان برنامه ریزی میکنند.