خدای ناکرده ما ایرانی ها نه فقط قدردان از دست دادگان باشیم. قدر شناسی یکی از سجایای ممدوح و توصیه های مکتب مقدسمان است. و خطرناک تر, بی حساب و مبنا سخن راندن. آنگاه می شود که مغرض و بی تفاوت با یکدیگر هم پیمان شده و درعمل همکار.
سخن آنکه درباره شخصیتی می نویسم که قریب به دوبرابر عمر امثال من در راه خدا مجاهدت کرده است. انسانی که در سایه اهل معرفت ابتدا به تهذیب و تربیت پرداخته , آنگه مخلصانه جهاد کرده است. فردی که سالهای متمادی از عمر خود را در زندان طاغوت به جرم حراست از حریم دین و مرجعیت گذرانده و پولاد گونه آبدیده گردیده است. آن روزگاری که سخن و عمل هزینه جان و آسایش از دست دادن داشت عمار گونه زبان و عملش و مشی و هدفش در خدمت مکتب مقدس بود. اساسا تمایز افراد در پس آزمون هاست و ماندگاری نیز ثمر جانفشانی ها. غلو نمی کنم و از سر تعلقات اعتباری قلم نمی زنم.
روزگاری که امامِ مرشدمان تنها بود و یاری اش پر خطر, حبیب الله عسگراولادی ها نا یاب بودند. کسانی که آرامش و آسایش را به کناری نهادند و به تأسی از یاران حسین بن علی (ع) مرجع خود را تنها نگذاشتند.
از موثقی شنیدم که مرحوم حاج احمد آقا به حضرات هیئت های مؤتلفه گفته بود یکی از وجوه علاقه ام به شما آن است , که روزگاری که امام تنها و در مظلومیت بود شما و تعداد اندکی دیگر گرد او را گرفتید و سربازی کردید.
از وجوه امتیاز این سرباز وفادار مکتب ,این است که همیشه در رکاب مرجعیت شیعی و سرباز مخلص ولی امر بوده , نشنیده ام غصه اعتباریات خورده و دغدغه نان داشته باشد.
خلاصه آنکه امروزه سخنانی در نقد این سرباز اصیل شنیده می شود که برخی از آنها بوی بی انصافی می دهد. دِین خود را در این کوتاه نوشت بر بیش از نیم قرن پاسداری مخلصانه از مکتب حقه از سوی او ادا می کنم.
کسی نیست که در وفاداری این سرباز اصیل شک کند و اگر کسی شک کرد از سر بی اطلاعی است.
نماینده امام ورهبری در نهادی که یتیم نوازی و افتادگان را یاری کردن را ,افتخار خودمی داند گواه اعتماد بر این کهنه سرباز فداکار مکتب است.