به گزارش نما به نقل از آفتاب، خاطرات شخصیتهای سیاسی و مذهبی میتواند برای علاقهمندان به تاریخ و سیاست ایران بسیار جالب توجه باشد. یکی از این سیاستمدارن ناطق نوری است.
رئیس سابق مجلس شورای اسلامی که عهده دار رئیس دفتری بازرسی نهاد مقام معظم رهبری است در خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، به شرح چگونگی استیضاح عبدالله نوری در مجلس پنجم پرداخته است.
رئیس سابق مجلس شورای اسلامی میگوید:
وقتی آقای شیخ عبدالله نوری، قبل از وزیر شدن وارد مجلس پنجم شد، جناح اقلیت همه نیروهایش را برای این که ایشان رییس شود، بسیج کرد. در انتخابات ریاست موقت مجلس، فاصله آرای ایشان و من بسیار کم بود، شاید ده تا پانزده رأی من بیشتر آوردم. در انتخابات دایمی رییس مجلس هم ایشان کاندید شد، کارگزاران و جریانهای طرفدار ایشان خیلی تلاش کردند تا رأی بیاورد، ولی این بار، فاصله آرای من با ایشان بیشتر شد. سپس به عنوان وزیر در دولت آقای خاتمی، معرفی شد و رأی آورد. هر چند مجلس مخالف وی بود، ولی به خاطر مصالح مملکت که خارجیها نگویند چوب لای چرخ دولت جدید میگذارند، علی رغم میل خود به وی رأی دادند.
در دوره چهارم، نمایندگان مجلس، در زمان آقای هاشمی، طی نامهای از ایشان خواستند تا آقای عبدالله نوری را به عنوان وزیر کشور معرفی نکند، من هم مدارکی خدمت آقای هاشمی دادم و خواستم که عبدالله نوری به مجلس معرفی نشود که ایشان هم پذیرفتند، اما آقای خاتمی در انتخاب وزاریش با من، هیچ مشورتی نکرد.
آقای عبدالله نوری مدتی وزارت کرد، چندین مرتبه هم از او در مجلس سوال شد. معمولا وقتی وزیر پاسخ یک سؤال را میدهد، مینشیند تا نمایندهها بیایند نزد او هم حرف بزنند، اما آقای عبدالله نوری یک بار که برای پاسخ به مجلس آمده بود، به محض تمام شدن حرفش، سرش را پایین انداخت و بیرون رفت. این رفتار به خیلی از نمایندهها برخورد که این خیلی بیاعتنا حرف زد و بیرون رفت.
روز استیضاح ایشان، وقتی صحبتش تمام شد، من را نگاه کرد و گفت: «حالا امروز باید بنشینم یا بروم»، من گفتم: «نه اتفاقا امروز، روز رفتن است». بعد روزنامهها تحلیل کردند که رییس مجلس از اول میدانست که آقای نوری رأی نمیآورد، لذا گفت: « امروز، روز رفتن است».
من در صحبتی گفتم: «این که من گفتم امروز، روز رفتن است». نه به این معنا که وزیر نشوی، منظور این بود که امروز دیگر بعد از صحبت نباید بنشینی، چون رأیگیری است و در رأیگیری خود وزیر نباید بنشیند». تفسیر مطبوعات چنین بود که آقای ناطق از اول میدانسته و سناریو به رهبری او تنظیم شده بود. شعارهایی علیه مجلس و شخص من داده شد از جمله: «مجلس استبداد، مجلس زوری» یا «مجلس زوری نمیخواهیم، ناطق نوری نمیخواهیم».
جالب است که اخیرا آقای شریعتمداری چیزی درباره مجلس گفت که صدای همه در آمد که «چرا مجلس را تضعیف میکنی». آن زمان اینها نمیگفتند که چرا مجلس را تضعیف میکنی؟! عدهای از آنهایی که مجلس را تضعیف میکردند، حالا مجلس ششم خودشان مجلس شدند.