نفوذی های تازه در میان اپوزیسیون

به گزارش نما، کیهان در ویژه های خود نوشت:

متهم رديف اول تقلب براي انتخابات آزاد قمپز در كرد!

مصطفي تاج زاده مي گويد اگر بيرون زندان بود كمپين دفاع از انتخابات آزاد راه مي انداخت.
او در ادامه نوشته هاي خود كه از زندان به گردانندگان سايت هاي كلمه و جرس و نوروز ارسال مي شود، نوشته است: من باز هم بر اين اصل اصرار مي ورزم كه راه نجات كشور انتخابات آزاد است و اگر بيرون زندان بودم بزرگترين كمپين را براي دفاع از انتخابات آزاد كه امري قانوني و مشروع است، برپا مي كردم. در واقع انتخابات آزاد، استراتژي اصلاح طلبان ايران است و هم چنان كه جنبش سبز با انتخابات شكل گرفته، پيروزي آن هم در گرو برپايي انتخابات آزاد است و در آن صورت هركس كه راي بياورد مورد احترام همه است. در هياهوي اخير نبايد ترسيد و بايد قاطع و همه جانبه از انتخابات آزاد دفاع كرد. به گونه اي كه در ايران يا انتخابات آزاد برگزار شود يا خداي ناكرده انتخابات رسوا.
تاج زاده همچنين نوشته است: وقتي كه با بازجوها در مورد انتخابات 88 بحث مي كرديم، مي گفتم كه انتخابات 92 تكليف را روشن مي كند كه آيا انتخابات را آزاد برگزار مي كنيد يا فرمايشي و مهندسي شده. اگر آزاد برگزار كنيد، معلوم است واقعا اعتقاد داريد در انتخابات 88 تخلف و تقلب نشده و راي اكثريت مردم با شماست اما اگر فرمايشي يا مهندسي شده برگزار كرديد و مانند بار قبل كودتاي انتخاباتي كرديد، روشن مي شود كه نه تنها در اقليت هستيد و مورد اعتماد مردم نيستيد بلكه خود نيز به اين حقيقت واقفيد و به آن اشراف داريد.
عضو حزب مشاركت با انتقاد از انزواي خود و طيف متبوع وي مي نويسد: اصولگرايان حاضرند با همه گفتگو كنند و در قبال شان كوتاه بيايند الا در برابر اصلاح طلب ها و سبزها. آنها مطرح مي كنند «انتخابات آزاد رمز فتنه است». معناي اين حرف اين است كه انتخابات فرمايشي و شاهنشاهي از نظر اصولگراها انتخابي درست است!
خاطرنشان مي شود تاج زاده در ويدئويي كه از وي منتشر شده و هم اكنون در اينترنت موجود است، تصريح مي كند من با توجه به تجربه برگزاري انتخابات كه دارم، مي دانم كه 11ميليون تقلب در انتخابات امكان ندارد. آنچه درباره تجربه ويژه تاج زاده قابل توجه است، اظهارات چند هفته پيش محسن هاشمي پسر ارشد آيت الله هاشمي رفسنجاني- كسي كه اصلاح طلبان سر او قسم ياد مي كنند- مي باشد. محسن هاشمي در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي بهار مشخصا مجريان اصلاح طلب انتخابات مجلس ششم (تاج زاده و تيم زير نظر وي در معاونت سياسي و ستاد انتخابات وزارت كشور) را متهم به تقلب عليه آقاي هاشمي و نخواندن آراي وي كرد. بنابراين تاج زاده به عنوان «آقاي تقلب» و شخصيت نشاندار و منحصر به فرد اين عرصه، به جاي پرگويي هايي نظير عبارات بالا بايد درباره آن رسوايي منحصر به فرد توضيح بدهد. با اين وصف، ترجمه عبارت «اگر بيرون زندان بودم، كمپين دفاع از انتخابات آزاد را برپا مي كردم» به زبان صريح و سليس مي شود «كمپين تقلب و كلاهبرداري برپا مي كردم».
درباره مدعاي تن دادن به نتيجه انتخابات آزاد نيز شايان ذكر است كه به تصريح آقاي هاشمي، موسوي به وي گفته بود كه اگر تمام دنيا هم بگويند انتخابات [سال 88] سالم است، من مي گويم تقلب شده است! به همين دليل هم موسوي در حالي كه هنوز زمان اخذ راي تمام نشده بود مصاحبه كرد و خود را پيروز انتخابات دانست و با وجود ادعاي اينكه «براساس آراي ريخته شده در صندوق من پيروز شده ام»، حاضر به بازشماري رندومي برخي صندوق ها نشد چرا كه هدف از آوردن وي ايجاد آشوب و به هم زدن بازي دموكراسي به هر بهانه اي بود و نه حضور قانونمند در انتخابات. با اين وصف تصور كنيد سران فتنه و آشوب را به انتخابات آتي راه مي دادند و از خيانت هاي آنها مي گذشتند، آن وقت آدم جرزن فاقد اختيار و مقيد به تمهيد فضا براي گروهك ها چرا بايد خيانت خود را تكرار نكند و تن به لوازم انتخابات آزاد بدهد؟
برخي محافل ضد انقلاب به غلط درباره سلسله مكاتبات تاج زاده با سايت هاي اينترنتي كه از پاريس و لندن به روزرساني مي شوند معتقدند كه تسهيل اين ارتباط از سوي مقامات امنيتي، اقدامي تعمدي براي بي اعتبار كردن اپوزيسيون توسط كسي است كه حتي برخي همراهان طيف هاي مخالف نظام نيز از او به عنوان مرد تقلب ياد مي كنند.


آوارگان پادگان اشرف نفوذي هاي تازه در ميان اپوزيسيون؟!

پس از گزارش پنتاگون درباره فعاليت نيروهاي اطلاعاتي ايران، سرويس هاي جاسوسي اروپا نگران شبكه مأموران جمهوري اسلامي هستند كه در ميان اپوزيسيون نفوذ كرده اند.
يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون خارج نشين ضمن انتشار اين خبر مدعي شد شماري از اعضاي سازمان منافقين پس از خروج از پادگان اشرف به ايران رفته و از آنجا پس از توجيه توسط نهادهاي اطلاعاتي براي نفوذ در ميان اپوزيسيون به اروپا فرستاده شده اند.
وب سايت راديو كوچه با ذكر برخي اسامي اپوزيسيون و نفوذي خطاب كردن آنها نوشت: سازمان هاي اطلاعاتي كشورهاي اروپايي بايد با شبكه تازه اي از مأموران ايران دست و پنجه نرم كنند. اين شبكه از بخشي از عوامل جدا شده از سازمان مجاهدين خلق تشكيل شده است. با سازماندهي و گسترش اين شبكه اطلاعاتي- عملياتي در اروپا، جمهوري اسلامي قادر است كه نه تنها در برابر سازمان مجاهدين، نيرويي كارآمد در اختيار داشته باشد، بلكه مي تواند از اين پس امنيت گروه هاي ديگر اپوزيسيون را بطور جدي به خطر بياندازد.
اين گزارش مي افزايد: نگراني از اين شبكه جديد رژيم در خارج كاملاً موجه به نظر مي رسد. بيشتر اعضاي پيشين سازمان مجاهدين در درازاي سال هاي گذشته در عراق، از آموزش هاي نظامي، چريكي، اطلاعاتي و امنيتي برخوردار بوده اند، اين جداشدگان پس از استخدام توسط جمهوري اسلامي بي ترديد مي توانند دردسرآفرين باشند.
گزارشگر اين وب سايت در ادامه با مرور برخي اسامي اپوزيسيون و متهم كردن آنها به اينكه مأمور وزارت اطلاعات هستند، نوشت: اين گروه در تجمعات مخالفان در خارج كشور به صورت كاملاً طبيعي اقدام به تهيه تصوير و گزارش و ارسال آن به ايران مي كنند. آنها گروه هايي را هم در پوشش كمك به پناهندگان درست كرده اند. شماري از اين افراد نيز ندانسته به خدمت وزارت اطلاعات درآمده اند. اين گروه داراي سايت و نشريه و شبكه و انجمن و گروه هستند.
راديو كوچه در پايان هشدار داده كه «برپايي اپوزيسيون جعلي مي تواند كلاف سردرگم اپوزيسيون را بيشتر سردرگم كند».

مشاور بوش:هرچه مي كشيم از دست سپاه پاسداران ايران است

يك مشاور سرخورده دولت آمريكا در دوره بوش از مقامات كاخ سفيد خواست فعاليت هاي خود عليه سپاه پاسداران را شدت بخشند.
دانيل پايپس از نومحافظه كاران آمريكايي است كه به هنگام اشغال عراق هشدار داده بود برگزاري انتخابات در عراق موجب روي كار آمدن متحدان ايران خواهد شد، بنابراين آمريكا بايد حكومت نظاميان را در بغداد ايجاد كند. با اين حال كابوسي كه وي و شمار ديگري از سياستمداران آمريكايي از آن مي ترسيدند، بر سر شان آمد و دوستان ايران با رأي ملت مسلمان عراق روي كار آمدند. آمريكايي ها در همان سالها گفتند كه علت اصلي همدلي ميان گروه هاي شيعه و كرد و جريان هاي معتدل سني را نقش آفريني نيروي قدس سپاه پاسداران مي دانند.
دانيل پايپس با اين سابقه ذهني، ضمن مقاله اي كه در واشنگتن تايمز نوشته، از دولت آمريكا خواست از تاكتيك هاي جنگ سرد عليه ايران به ويژه سپاه پاسداران استفاده كند. وي با اشاره به كتابي از آبراهام موفائر (عضو مؤسسه نومحافظه كار هوور و مشاور حقوقي وزارت خارجه آمريكا) نوشت: واشنگتن از زمان سقوط شاه در دوره كارتر تاكنون، واشنگتن در واكنش به اقدامات تهاجمي ايران، تحريم هاي بي تأثير، انتقادها و هشدارهاي توخالي ارائه كرده است و از سال 1988 تاكنون دولت آمريكا هيچ توجهي به يك نيروي نظامي ايران كه بگونه ويژه اي از نظام اسلامي اين كشور حمايت مي كند و غالباً حملاتي را عليه اهداف خارج از ايران اجرا مي كند، نداشته است. اين نيرو در فارسي به نام «پاسداران» يا «سپاه» خوانده مي شود، و در انگليسي از آن سپاه پاسداران انقلاب ايران يا «آي آر جي سي» ياد مي شود. اين نيروي متشكل از نخبگان نظامي كه حدود 125 هزار عضو دارد، نقش بزرگي در حيات سياسي ايران ايفا مي كند. پايپس در اين تحليل تصريح مي كند: سپاه پاسداران از نيروي زميني، دريايي و هوايي برخوردار است و برنامه هاي موشكي بالستيك را اداره مي كند. اداره «بسيج» كه اعمال اصول سختگيرانه اسلامي را برعهده دارد نيز به دست سپاه صورت مي گيرد. روزنامه آمريكايي در ادامه نوشته است: حدود 15 هزار نيروي «قدس» سپاه نيز وظيفه گسترش انقلاب (امام) خميني به خارج ايران را برعهده دارد.
در ادامه تحليل واشنگتن تايمز آمده است: اين نيرو نقش مهمي در حمله به آمريكايي ها، متحدان واشنگتن و منافع آنها بويژه با همكاري شركايي مانند حزب الله، حماس و جنبش مقتدا صدر ايفا كرده است. دستاوردهاي سپاه شامل انفجار قرارگاه نيروي دريايي آمريكا در لبنان در سال 1983 و تأمين موشك حماس در جنگ سال 2012 با اسرائيل است كه تسليح مجدد آن همچنان ادامه دارد.
دانيل پايپس مي نويسد: به طور كلي، حملات سپاه باعث مرگ بيش از يك هزار نفر از نظاميان آمريكايي شده است.
واشنگتن تايمز به نقل از جيمز دابينز فرستاده ويژه آمريكا در افغانستان مي نويسد: بايد در ارتباط با ايران از سياست هايي كه در جنگ سرد مؤثر و منجر به انحلال پيمان ورشو و اتحاد مجدد اروپا شد استفاده شود كه شامل تنش زدايي و تحديد نفوذ، مذاكره در صورت امكان، و مواجهه به هنگام ضرورت است. ما با شوروي و چين نيز به مذاكره نشستيم و در هر دو مورد، مذاكرات دوجانبه در روسيه و چين نظام اين كشورها را تغيير داد و نظام ما تغيير نكرد. اكنون زمان آن رسيده كه با ايران نيز بدون قيد و شرط و البته جامع مذاكره كنيم.
واشنگتن تايمز در اين تحليل خاطرنشان مي كند: سوفائر نيز مانند «چستر كروكر» ديپلمات سابق آمريكا، ديپلماسي را «موتوري كه مواد خام و قدرت هاي ملموس را به نتايج معنادار سياسي تبديل مي كند» مي داند. او انتظار دارد كه مواجهه و مذاكره همزمان فشار بيشتري بر تهران وارد كرده و به تغيير رفتار وادار كند و احتمالاً منجر به تعطيل شدن برنامه هسته اي ايران مي شود.

نقش بندر بن سلطان در تجهيز گروهك تروريستي النصره

يك نشريه تخصصي در امور استراتژيك دخالت شاهزاده سعودي در تاسيس گروهك تروريستي النصره را فاش كرد.
به گزارش العالم، نشريه «اينتلجنس آنلاين» كه معمولا اطلاعات خود را از منابع اطلاعاتي غرب به دست مي آورد، نوشت: سازمان اطلاعات عربستان سعودي به رياست بندر بن سلطان بن عبدالعزيز آل سعود در تاسيس گروه «النصره» نقش آفريني مي كند.
در ادامه اين گزارش آمده است: با حمايت هاي مالي سازمان اطلاعات عربستان و پشتيباني هم پيمانان اين سازمان در لبنان، گروه النصره به سرعت مسلح شد و توانست به نيروهاي ارتش سوريه حمله كند. عناصر اين گروه در عمليات انفجاري و انتحاري در عراق تجربه داشتند. آنها در 16دسامبر به اردوگاه پناهندگان فلسطيني در اليرموك حمله كردند.
پيش از اين چندين پايگاه اينترنتي در اطلاعاتي كه آنها را «اسناد محرمانه فاش شده» از وزارت كشور عربستان توصيف كرده بودند، از فعاليت يك مسئول نظامي سعودي خبر دادند كه عهده دار رساندن پول و سلاح به گروه هاي مسلح در سوريه است. يكي ديگر از سايت ها نيز از عفو و بخشش صدها تن از مجرمان محكوم به اعدام در عربستان به سبب ارتكاب جنايت هايي از قبيل قاچاق مواد مخدر و قتل و تجاوز خبر دادند كه از آنها خواسته شده در قبال آزادي، در چارچوب ارتش آزاد سوريه با دولت اين كشور بجنگند.
منابع رسانه اي بندر بن سلطان را گرداننده گروه النصره معرفي كرده است.

اولش اتاق فكر بوديم بعدا كارمان زوزه كشيدن شد!

ارگان حلقه لندن معتقد است فتنه گران «زوزه مي كشند اما كاري نمي كنند.»
جرس در مطلبي خطاب به يكي از بازيگران ميدان فتنه نوشت: واقعا فقط كار ما شده حسرت از دست داده ها. نه جرئت داريم قدم برداريم و محكم و با سينه اي ستبر فرياد بزنيم و نه ساكت جايي مي نشينيم.
نويسنده جرس مي افزايد: براي اينكه نگويند ساكت بوديم چند خط سياه مي كنيم و دوباره مي خزيم و در گوشه خودمان گم مي شويم. ديگر خسته شده ام. هي زوزه كشيدن و كاري نكردن آدم را كسل مي كند و از هيجان مي اندازد.
جرس توسط تيمي مركب از مهاجراني، سروش، كديور، عبدالعلي بازرگان و... در بحبوحه فتنه سبز راه اندازي شد تا به خيال خود اتاق فكر آشوب در خارج كشور باشد اما به مرور با آشكار شدن انهدام سازمان فتنه، مهاجراني و سروش كنار كشيدند و كديور با چند تن از عناصر سرخورده وابسته به حزب مشاركت و نهضت آزادي تنها ماند. جرس مدتي نيز مطالب دروغي را جعل و تحت عنوان سند عليه جمهوري اسلامي منتشر مي كرد كه آن هم راه به جايي نبرد تا... اينكه اكنون اذعان مي كنند مشغول زوزه كشيدن هستند.

۱۳۹۱/۱۰/۲۶

اخبار مرتبط