بیداری اسلامی بدنبال خاورمیانه بدون اسرائیل

به گزارش نما، مشروح مصاحبه نسیم با احمد نادری را در ادامه می خوانید:

- از نظر غرب و محور سلطه، دست بلند ایران از شمال به جنوب و از شرق به غرب باید قطع شود.

- امروز ترکیه و عربستان در تلاش برای گسترش حوزه نفوذ خود هستند.

- دلیل اول اقدام علیه سوریه، قطع دست و نفوذ ایران است.

- تا پیش از سال 2003، با وجود اینکه ایران از طریق کردستان عراق می‌توانست با سوریه و گروه‌های مقاومت ارتباط داشته باشد اما به طور مستقیم این امکان میسر نبود و یک خلاء ارتباطی میان ایران و سوریه و مقاومت وجود داشت.


- پس از 2003 و با سقوط صدام، برخلاف میل کشورهای غربی و عربی، عراق مستقیما زیر نفوذ ایران قرار گرفت و خلاء ارتباط مستقیم با سوریه و مقاومت از بین رفت.

- غربی‌ها ارتباط ایران با سوریه و مقاومت را برای حفظ سلطه خود در منطقه و موجودیت اسرائیل بسیار خطرناک دانسته و می‌دانند.

- موضوع دوم در وقوع بحران در سوریه، "جنگ تمدن‌ها" است که موضوعی جهانی و ایران نیز جزئی از این پازل است.


- پس از فروپاشی شوروی، هانتینگتون اعلام کرد که درگیری‌های آینده جهان، جنگ میان دولت‌ها نیست بلکه جنگ میان تمدن‌هاست. وی می‌گوید؛ تمدن اسلامی و تمدن کنفوسیوسی بزرگترین دشمان تمدن غرب هستند و غرب باید تمام راه‌ها برای همکاری این دو تمدن را ببندد .اکنون تمدن ارتودوکس به محوریت روسیه نیز وارد جنگ با تمدن غرب شده است. سوریه از نظر هانتینگتن خط گسست تمدن غرب با تمدن‌های اسلام، کنفوسیوس و ارتودوکس است و لذا این کشور باید تحت کنترل غرب قرار گیرد.


- ایران به عنوان محور تمدن اسلامی معرفی می‌شود چون تا پیش از سقوط صدام سه غول سنی مصر، عراق و عربستان سعودی در برابر ایران قرار داشتند که عراق و مصر سقوط کردند و فقط خاندان ضعیف عربستان باقی مانده‌اند که اکنون به دلیل اختلافات داخلی، اعتراضات مردمی و انقلاب بحرین دیگر نفوذ سابق را ندارد.

- برخی می‌خواهند ترکیه سنی را در مقابل ایران شیعی به عنوان محور تمدن اسلامی معرفی کنند اما ترکیه به دلایل مختلف نمی‌تواند این نقش را ایفا کند.

- اکنون تمدن اسلام، کنفوسیوس و ارتودکس در سوریه با تمدن غرب در حال مبارزه هستند.

- پس از تحولات سوریه، نظام جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد و محور تک قطبی غرب تغییر خواهد کرد.

- سوریه با پشتیبانی لجستیکی و سیاسی ایران، روسیه و چین در حال ادامه نبرد است. تحولات کنونی این کشور بر روی زمین رخ می‌دهد و تا زمین تصرف نشود اتفاقی نمی‌افتد.

- زمین در حال حاضر در اختیار بشار اسد و محور مقاومت است.


- ارتش سوریه یک ارتش ملی است و ارتش مزدوری نیست که تحت فرمان آمریکا یا کشور دیگری باشد و همچنان با قدرت در حال مقاومت است.

- اکنون گروهی به نام ارتش آزاد فعالیت می‌کنند که تنها چند درصد از ریزش‌های ارتش سوریه است.

- اقلیت‌های دینی سوریه شاهد هستند که با وجود حاکمیت بشار اسد بر کسور،گروه‌های تروریستی در حال کشتار آنان هستند و با خود می‌گویند که اگر بشار اسد برود چه اتفاقی برای آنان خواهد افتاد؟

- در ابتدا مردم سوریه به خیابان‌ها آمدند و خواستار یک سری اصلاحات از سوی دولت شدند. اما این خواسته‌ها به انحرافی شدید تبدیل شد و بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای وارد صحنه شدند و سوریه به مکانی برای تحریف انقلاب‌ها تبدیل شد.


- تحولات کنونی سوریه، نه تنها انقلاب نیست بلکه توطئه‌ای بزرگ است.

- از بیش از 30 کشور جهان، تروریست در سوریه حضور دارد. از همه کشورهایی که در آن بنیادگرایان اسلامی با تفکرات سلفی وجود دارد در سوریه هستند.

- اکنون جنگ رسانه‌ای نیز در سوریه در جریان است که یک فراواقعیت از تحولات این کشور منتشر می‌کنند. در محور عربی، الجزیره و العربیه و در محور غربی، همه رسانه‌ها در حال خلق فرا واقعیت هستند.

- پس از وقوع بیداری اسلامی و انقلاب‌های عربی که نشات گرفته از انقلاب اسلامی ایران و برآیند آن، تضعیف محور سلطه و قوی شدن محور ایران است، نفوذ این کشور در حال گسترش است.


- بیداری اسلامی با نظم نوین جهانی مرتبط است و به سوی خاورمیانه بدون اسرائیل در حرکت هستیم و شکی وجود ندارد که خاورمیانه اسلامی شکل خواهد گرفت.

- در روابط بین‌الملل هیچ کشوری با کشور دیگر، دوست یا دشمن مطلق نیست. اما دشمن دائمی بودن اسرائیل برای ایران، موضوعی ایدوئولوژیک و یک استثنا است.


- اگر جنگی علیه ایران رخ دهد، موشک‌های ما به آمریکا نمی‌رسد اما می‌توانیم اهداف این کشور در منطقه را مورد حمله قرار دهیم، اسرائیل را هدف قرار دهیم، پایگاه‌های نفتی کشورهای متحد آمریکا را نابود کنیم، تنگه هرمز را ببندیم که قیمت نفت به بیش از 500 دلار خواهد رسید.

- آینده سوریه توسط تحولات داخلی و دخالت‌های بین‌المللی تعیین خواهد شد.