فیلترینگ سفید یا دولتی

عکس خبري - فيلترينگ سفيد يا دولتي

فیلترینگ در تمام دنیا به انواع مختلفی اتفاق افتاده است، اما در بعضی كشورهای توسعه‌یافته، پیشنهاد فیلترینگ سفید مطرح شده است.


فیلترینگ سفید به کاربر اجازه می‌دهد که خود عمل فیلترینگ را انجام دهد، به این معنا که مثلا بعضی شرکت‌های بخش خصوصی، علاقه‌مندند که کارمندان‌شان فقط به تعداد محدودی از سایت‌ها متصل شوند، پس فقط آن چند سایت را باز نگاه داشته و مابقی سایت‌ها را می‌بندند یا در بعضی از منازل خانواده‌ها تعداد معدودی از سایت‌ها را فقط در دسترس کودکان خود قرار می‌دهند و این حق طبیعی و قانونی هر شهروندی است که بتواند در زندگی خصوصی یا کسب و کار خود، روشی برای فیلتر کردن سایت‌های مختلف، با انگیزه‌های متفاوت داشته باشد. مثلا کسبه با این انگیزه که نمی‌خواهند کارمندشان در زمان کار، به سایت‌های مختلف مشغول شود و بازده کاری‌اش پایین بیاید و همچنین خانواده‌ها برای مصون نگه داشتن کودکان‌شان از آسیب‌ها، این کار را انجام می‌دهند.

نوع دیگر فیلترینگ؛ فیلترینگ دولتی است که دولت‌ها به نمایندگی از مردم و با قوانین خاص یا بعضا با سلیقه بعضی از مدیران و مسئولان، اقدام به فیلترینگ می‌کنند که آنها نیز باید توجیه لازم برای انجام کار خود را به صورت قانونی، یا به صورت توضیحی داشته باشند. به خصوص بدانند که در فیلترینگ باید نهایت دقت صورت گیرد، تا عوارض منفی حاصل از فیلترینگ ارزش بیشتری از ارزش مثبت آن پیدا نکند. یعنی طوری نشود که آنقدر سایت‌های مختلف را بی‌دلیل فیلتر کنند که دیگر ارزش بازدارنده خود را از دست بدهد.

در ایران متاسفانه هیچ‌گونه توضیح قانع‌کننده‌ای توسط هیچ مسئولی در هیچ زمانی به مردم در حوزه فیلترینگ داده نشده است و همیشه موضوع فیلترینگ از دید کاربران ناشناخته بوده است. ما اصلا نمی‌دانیم به چه علتی سایت‌ها فیلتر می‌شوند.

یکی دیگر از دلایل اعتراض مردم از این نوع فیلترینگ، آن است که به قوانین احتمالی موجود آگاه نیستند. ممکن است در کشور قوانینی وجود داشته باشد که بی‌اطلاعی مردم از آن، باعث اعتراض شده است، بنابراین بهترین حالت در حوزه فیلترینگ این است که قوانین کاملا مشخص شود و تمام سایت‌های کشور به آن آگاه باشند .

این قوانین باید به صورت روشنی تبیین شود تا خطا تا حد ممکن اتفاق نیفتد. عموما سایت‌هایی که فیلتر شده‌اند، مدعی هستند که هیچ‌گونه خطایی نداشته‌اند، البته با مراجعه به مقام‌های مسئول و توضیح آنها ممکن است قانع شوند که خطایی انجام داده‌اند، چون بحث جرائم رایانه‌ای، به صورت روشن مشخص نشده است. در حال حاضر هیچ قانون و مصداقی در خصوص فیلترینگ وجود ندارد، خود من که در زمینه آی‌تی فعالیت می‌کنم، نمی‌دانم چه جرم‌هایی باعث فیلتر می‌شود. یا اینکه یک خبرنگار مطلبی را با قصد مثبت می‌نویسد، اما یکی ممکن است خوشش نیاید و این سایت را فیلتر کند. این قوانین باید به‌صورت روشن مطرح شود و اطلاع‌رسانی در این خصوص صورت بگیرد. به نظرم حتی لازم است کلاس‌ها و کارگاه‌هایی در این حوزه‌ها برگزار شود، تا اطلاع‌رسانی روشنی انجام شود. اگر اطلاع‌رسانی شد و آموزش‌های لازم داده شد و بعد کسی خطا کرد در آن صورت می‌تواند مجرم تلقی شود.

یکی از مهم‌ترین دلایل به وجود آمدن پلیس سایبر، این بود که تا حد ممکن بتواند محیط فضای مجازی را امن کند و مردم را نسبت به جرائم سایبری و اینترنتی آگاه کند. اما متاسفانه آنطور که باید، اتفاق نیفتاده، اگرچه نمی‌توان زحمات و تلاش‌های آنان را نادیده گرفت.
در این چندروزه شاهد فیلتر شدن سایت تابناک به عنوان سایت خبری با حجم زیاد مخاطب بودیم. یکباره شنیدیم که این سایت فیلتر شد و زمانی هم که رفع فیلتر شد، کسی متوجه نشد اصلا علت فیلترینگ چه بوده است. اگر توضیح می‌دادند این جرم چه بوده، تا دیگران این جرم را مرتکب نشوند، افکار عمومی با این حجم از سوالات بی‌پاسخ روبه‌رو نمی‌شد.

علی‌الظاهر و به گفته رسانه‌ها، سایت تابناک به دلیل چند کامنت، در ذیل یک خبر، فیلتر شده است. این خود مصداق دقیقی برای اثبات گفته‌های من است؛ مخاطب هم نمی‌داند چه چیزهایی از دید قانونگذار جرم محسوب می‌شود که آن را اعمال کند. اگر جرم‌ها مشخص شده باشد و اگر جرمی هست، معرفی بشود تا تکرار نشود و می‌توانیم جرم و جرائم را کنترل کنیم. تعیین نشدن مصداق‌ها و نبود آموزش و اطلاع‌رسانی متاسفانه موجب بروز این‌گونه اتفاقات می‌شود.

۱۳۹۱/۱۱/۲۵

اخبار مرتبط