به گزارش نما به نقل از هفته نامه شما، گرچه وقايع صادق انقلاب اسلامي فراوان بوده است لاكن تاريخ انقلاب از وقايع كاذب نيز خالي بود و ميتوان نشاني از واقعههاي كاذب در آن يافت. از آن جمله انتخابات رياستجمهوري بني صدر بود، واقعهاي كه بسياري فريب ظواهر آن را خوردند و در معنا و باطن غافل شدند و خوش باوران آن را دنباله طبيعي وقايع صادق انقلاب انگاشتند. بني صدر نيز به اين باور دامن ميزد كه گويي به تنهايي مظهر واقعهاي است كه به مردم ايران عطا شده است غافل از آن كه، كذب اين واقعه از كذب رفتار و گفتار و نوشتار بني صدر آشكار بود. او مثل همه فريبكاران، چهرهاي حق به جانب به خود ميگرفت و چنين القاء ميكرد كه مظهر دانش واخلاف و قانونگذاري و خردورزي است و مخالفان او در جهت مقابل قرار دارند. او حرمت رهبر انقلاب؛ امام(ره) را به ظاهر نگاه ميداشت اما به مطبوعات جيرهخوار اين وظيفه را داده بود كه بدنامترين افراد و گاهي اشخاص سادهخوشنام را به هتاكي عليه امام(ره) و انقلاب وادارند و به نام آزادي، هرگونه تخريب كه ميخواهند به انجام برساند. بيهوده نبود كه پشتسر وي از نهضت آزادي آمريكايي گرفته تا مليگرايان وطن فروش و كمونيسمهاي غربگرا ومنافقان كوردل وجوانان فريب خورده قرار گرفتند.
شهيدبهشتي دراينباره ميگويد: «آقاي بني صدر خودشان را يك رهبر ميدانستند! يك رئيسجمهور كه رهبر است و با امام(ره) تعارف ميكردند.
عملاً در مقابل امام (ره) بود. نامههاي ايشان همهاش انشاءالله منتشر خواهد شد و نشان خواهد داد... فقط از نظر عاطفي مثلاً مرحمت ميفرمودند كه روبهروي امام(ره) علناً نايستند» و بعد اشاره ميكنند كه وي در يك نوار گفته است كه: «من بزرگترين انديشه معاصرم و كتاب تضادو توحيد من بزرگترين اثر قرن است» بعد ميفرمايند: «كسي كه اين قدر خود بزرگبين است، اين در راستاي امامت قرار ميگيرد؟ اين در طول امامت قرار ميگيرد؟ اين درعرض امام (ره) است. »
چگونگي مواجهه امام (ره) با اين جريان
در جدول روبهرو تأكيدات امام خميني(ره)درخصوص كلمات تفرقه، اختلاف و اختلافات و تأكيد به وحدت را در ادوار مختلف در سخنان ايشان ملاحظه مينماييد:
در مجموع از بيانات امام خميني(ره)آشكار است كه:
1-در ابتدا(از تاريخ 21/6/1358 تا 15/11/1358 قبل ازانتخابات) دو،سه بار از بني صدر نام ميبرند.
2-از تاريخ تنفيذ رأي ملت به بني صدر (15/11/1358) پانزده روز بعد به وي حكم فرماندهي كل نيروهاي مسلح را ميدهند.
3-از تاريخ مذكور تا 20/3/1360 دعوت امام (ره) به وحدت همه مسئولين و عدم تفرقه است و بهتدريج از بنيصدر ميخواهند خط خود را از اطرافيان نامناسب جدا كند.
4-ازتاريخ 25/11/1359 وي را از ايراد سخنراني منع ميكنند.
5-از تاريخ 20/3/1360(حدود 16 ماه پس از رياستجمهوري وي) او را از فرماندهي كل نيروهاي مسلح عزل ميكنند.
6-تذكرات و نصايح امام (ره) به بني صدر صريحتر ميگردد تا 1/4/1360 كه پس از رأي عدم كفايت سياسي مجلس، بني صدر را از رياستجمهوري عزل ميكنند.
7-پس از آن تذكر ميدهند به توبه و بازگشت وجداكردن خط وي از منافقين و همراهان.
8-امام (ره) در ابتدا همه را همراه بنيصدر ميخواهند كه اختلافي نباشد، سپس وي را يك فرد نشان ميدهند كه شخصاً قدرتي ندارد و بهتدريج وي را از جمع جدا ميكنند.
مراحل تبديل شدن جريان بني صدر به تهديد
لذا ميتوان گفت:
1-از ابتدا انقلاب 22/11/1357 تا 25/12/1359 (ظرف 25 ماه) بتدريج بني صدر تبديل به يك موضوع اجتماعي و عام با 11 ميليون رأي ميگردد.
2-از تاريخ مذكور كه بني صدر را از سخنراني منع ميكنند تا 20/3/1360(يعني سه ماه) ميتوان گفت موضوع در مراحل سياسي است.
3-از تاريخ مذكور كه وي را از فرماندهي كل نيروهاي مسلح عزل ميكنند تا 1/4/1360 كه وي را از رياستجمهوري عزل ميكنند(يعني 12 روز) موضوع امنيتي است تا وي فرار ميكند.
4-از 11 ميليون رأي اوليه در 15/11/1358 به بنيصدر كسي همراه او در تاريخ فرارش باقي نميماند.
5-در واقع امام خميني(ره)با تدبير و مديريت خود يك پديدهاي كه تبديل به تهديد شد رامديريت فرمود و الا كشور و نظام دچار بحران فوقالعاده ميشد. نمودار مراحل و روند اين تهديد را به شرح روبهرو ملاحظه ميكنيد.
مراتب تهديد جريان بني صدر
همانگونه كه ملاحظه گرديد جريان بني صدر بهتدريج مراتب زير را طي كرده است:
1-موضوع – در ابتدا بني صدر يك موضوع مثل ساير موضوعات بود.
2-مسئله – پس از آغاز انتخابات به يك مسئله تبديل شد.
3-مشكل – در جريان معرفي نخست وزير از سوي وي و تشكيل كابينه اين مسئله تبديل به يك مشكل گرديد و مذاكرات مختلف براي حل مشكل صورت پذيرفت.
4-معضل – با شروع جنگ تحميلي و سخنرانيها و مقالات آشوب برانگيز وي و طرفدارانش مشكل تبديل به يك معضل شد كه حضرت امام (ره) يك گروه هيأت حل اختلاف تشكيل دادند.
5-خطر – با بالا گرفتن معضل و جريان 14 اسفند، احساس خطر شد وامام (ره) وي را از فرماندهي كل قوا عزل كردند.
6-بحث – اين خطر تبديل به بحث روز مردم و رسانهها و مجلس شوراي اسلامي گرديد و بحث عدم كفايت سياسي او مطرح و به تصويب رسيد.
7-بحران – با پيوند بني صدر باگروهكهاي مسلح و اغتشاشات بهويژه منافقين و عزل وي از رياستجمهوري توسط امام، موضوع به بحران تبديل شد.
وي از كشور با خلبان شاه و سركرده منافقين(مسعود رجوي) به فرانسه گريخت و فاجعه انفجار 7 تير 1360 در دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي رخ داد.
لاكن اين موضوع كه تبديل به يك بحران شد با تدبير امام (ره) مديريت و هدايت گرديد و تبديل به يك فرصت براي انقلاب گرديد و خود سبب انسجام و وحدت ملي گرديد بهنحوي كه هيچ جمع و فرد قابل ذكري طرفدار وي نماند و در صورتي كه بنيصدر موفق ميشد از رأي دهندگان به خود (11 ميليون نفر) يك لشكر بسازد و به جنگ مجلس و امام (ره) و نظام برود، تصور كنيد چه بحراني در كشور ايجاد ميشد يا اگر امام خميني(ره) وي را در طول جريان عزل ميكردند يا دستور به بازداشت وي ميدادند چه بلوا و اغتشاشي بين طرفداران و مخالفانش روي ميداد؟
سنجش نوع و ميزان تهديد جريان بني صدر
1-توانمندي تهديد؛ ميتوانست بسيار بالا باشد، بهويژه با رأي 11 ميليوني بني صدر عليه نظام و امام (ره) و...
2-عمق تهديد؛ منافع بنيادي نظام را هدف گرفته بود شامل جايگزيني امام (ره) و استحاله نظام.
3-دامنه تهديد؛ به دليل نوع بازيگران، مردم و بنيصدر و طرفداران وي و سازمان مجاهدين خلق(منافقين) پيچيده، گسترده، منسجم بود.
4-زمان تهديد؛ به دليل ناآگاهيهاي سياسي مردم در ابتدا انقلاب، بيماري امام (ره)، عدم تشكيل اركان نظام وتثبيت آن، حضور منافقين مسلح و ساير گروههاي التقاطي و كمونيست و... تجزيهطلب در داخل، عدم كادرپروري نظام، حمله ارتش بعث عراق، جريان گروگانگيري از لانهجاسوسي، فقدان توان نظامي، خالي بودن خزانه و... بسيار حساس بود.
5-نوع تهديد؛ از لحاظ محتوا، سياسي – اجتماعي بود كه به نظامي گرايش يافت.
6-سطح تهديد؛ را ميتوان ملي ارزيابي نمود زيرا در سطح كشور وسعت داشت.
7-جغرافياي تهديد؛ داخلي بود هر چند در صورت تحقق آثار خارجي نيز داشت.
8-جنس تهديد؛ عيني بود نه ذهني.
9-انگيزه تهديد؛ عمدي بود نه سهوي واشتباهي و از روي غفلت
10-كار ويژه تهديد؛ واقعي و اصلي بود كه اصل نظام تغيير كند نه بهصورت ايذائي كه افكار را منحرف كند براي اقدام ديگر.
* اين متن تلخيصي از كتابي است با عنوان « عدم انسجام ملي از ديدگاه امام خميني (ره)» كه توسط دكتر عليرضا اسلامي چاپ شده است.