محضر ارجمند حضرت آیت ا... صادق آملی لاریجانی
ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامیایران شَیدا... ارکانه 30بهمن1390
با سلام و تکریم میخواستم جسارت نموده و در خصوص صدور احکام اعدام برای متهمین پرونده معروف به اختلاس 3000 میلیاردتومانی نکاتی را معروض دارم. زمانی که دادگاه بدوی در آبان ماه سال جاری احکام اعدام پنج متهم ردیف نخست را صادر نمود، مطبوعات نوشتند که آقای مه آفرید امیرخسروی متهم ردیف اول، پنجاه صفحه دفاعیه به دادگاه تقدیم داشته. افزون بر آن، سی صفحه هم خطاب به حضرتعالی مکتوب نموده.
بنده یادداشتی در روزنامه آرمان نوشتم و در آن مطرح نمودم که با توجه به حجم گسترده مطالبی که علیه آنان از زمان بازداشت و در طول محاکمه مطرح میشود، منصفانه میبود اگر افکار عمومی از پاسخ متهم ردیف اول نیز در قبال آن اتهامات آگاهی مییافت.
بدنبال درج آن مقاله، برادر مه آفرید امیرخسروی به دانشگاه تهران آمد و 50 صفحه دفاعیات مشارالیه را در اختیار بنده قرار داد. حضرت آیت ا...، اگر ثلث آنچه که متهم در آن 50 صفحه نوشته است حقیقت داشته باشد، در آن صورت معلوم نیست که گناه یا گناهان او دقیقاً کدامین بوده؟ مه آفرید امیرخسروی انسانی بسیار باهوش و با استعداد است.
او که از اوایل دهه 1370 فعالیتهای اقتصادیاش را شروع میکند، در کمتر از دو دهه موفق میشود نزدیک به بیست شرکت بزرگ تولیدی- تجاری را راه اندازی نماید. به هنگام دستگیری در سال 90، قریب به 18 هزار پرسنل، حقوق بگیر داشته است. فعالیتهای وی در بخشهایی همچون کشاورزی، ساختمان، کشیدن راه آهن، تولید مواد غذایی و فولاد بوده است. رقم 3000 میلیارد تومان که متاسفانه در افواه به غلط از آن به عنوان اختلاس به متهم این پرونده نسبت داده شده، از همان ابتدا هم درست نبود و بدهیهای گروه امیر منصور خسروی حدود هزارو هشتصد میلیارد تومان بیشتر نبوده در حالی که حجم داراییهای آن چندین برابر این مقدار میشود. کسی که چندین شرکت دولتی زیان ده را خریداری نموده و آنها را سود آور مینماید، دهها کیلومتر خط آهن احداث میکند، پیشرفتهترین تکنولوژی ذوب آهن و تولید فولاد را از ایتالیا به ایران وارد میکند، و یک دوجین فعالیتهای تولیدی مشابه اینها را به راه انداخته، چگونه و بر اساس کدام منطق ممکن است قصد «اخلال و افساد اقتصادی» داشته بوده باشد؟
با کدام استدلال و منطق کسی که موجب اشتغال 18000 نفر شده را میتوان متهم به «اخلال در نظام اقتصادی کشور» نموده و به این اتهام وی را محکوم به اعدام نمود؟ ریاست محترم قوه قضائیه، بنده خوف آن را دارم که در جریان دادرسی و صدور حکم اعدام برای مه آفرید امیرخسروی، بیش از آنچه که کشف حقیقت و اجرای عدالت مد نظر رسیدگی کنندگان به این پرونده مطرح بوده باشد، متاسفانه ارضای افکار عمومی مطرح بوده است که اصطلاحاً محاکمه متاثر از افکار عمومی نامیده میشود. به عنوان مثال، اعدام زورگیرها که اخیراً صورت گرفت، محکومیت شهرام جزایری و قبلتر از آن اعدام فاضل خداداد مع الاسف مصداق بارز چنین محاکماتی بودهاند.
حضرت آیت ا...، به عنوان یک دوستدار صدیق نظام، استدعای عاجزانه از محضر بزرگوارتان دارم که دستور اعاده دادرسی این پرونده را صادر بفرمایند. قضات شریف، پاکدامن و مستقل که خیلی در قید و بند ملاحظات سیاسی نیستند، خوشبختانه در قوه قضائیهمان کم نمیباشند. اعاده دادرسی که به دور از جار و جنجالها و حب و بغضهای سیاسی که لازمه دادرسی منصفانه میباشد، میتواند کمک به کشف حقیقت نموده و جلوی اعدام افرادی که به جز اتهام کلی و مبهم «اخلال در نظام اقتصادی کشور»، واقعاً معلوم نیست که گناهشان چیست را بگیرد. جسارتم را به بزرگواری و سعه صدرتان عفو بفرمایید.
الامرو الیکم
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
منبع: روزنامه قانون