چند سالی میشود که گرد و غبار به شهرهای ایران میآید و حتی گاهی بسیاری از فعالیتها را نیز مختل میکند، اما هنوز مسئولان برای رفع این مشکل، اقدام قابل توجهی نکردهاند؛ برخی دستگاههای دولتی تلاش میکنند منشأ ریزگردها را کشورهای خارجی همسایه قلمداد کنند در حالی که بخشی از این ریزگردها، از داخل کشور نشات میگیرند.
به گزارش نمانیوز در روزهایی که گردوغبار به شدت کشور را فرا گرفته بود، این مسائل را جواد بداغ جمالی، مدیرکل دفتر بررسی آلودگی هوای سازمان محیط زیست و عضو هیئت علمی دانشگاه محیط زیست، در گفتگو با خبرآنلاین بررسی کرده است که بخشهای مهم این گفتگو را میخوانید.
گرد و غبار در کشور به یکی از مشکلات جدی برخی شهرهای کشور، بخصوص شهرهای غربی تبدیل شده است و این ذرات حتی به تهران هم رسیده و به مشکلات هوای پایتخت اضافه کرده است. هرچند تلاش شده با تشکیل کمیتههایی با حضور مسئولان سازمانهای مختلف و همچنین رایزنی با مسئولان کشورهای همسایه غربی، این مشکل برطرف شود اما نه تنها حضور ذرات ریزگرد مهمان در آسمان شهرهای کشور کم نشده، بلکه زیاد هم شده است. در سفری که کمیته ایرانی به عراق برای رایزنی داشت، چه تصمیمهای جدیدی در این مورد گرفته شد؟
اجازه بدهید برای پاسخ دادن به این سوال، پیشینهای در مورد وجود گرد و غبار در کشور بگویم. من فکر میکنم که قبل از همه باید بپذیریم که پدیده گرد و غبار یک پدیده طبیعی است. پدیدهای است که میتواند دچار تغییر و تشدید بشود. ایران در منطقهای از جهان قرار گرفته است که به عنوان کمربند خشک و نیمه خشک شناخته میشود و در آن کانونهای گرد و غبار به تعداد زیاد وجود دارد. نکته دوم این است که این پدیده با تمام این فرضها جدید است و به خاطر ویژگیهایی که دارد متفاوت از سایر گرد و غبارهای موجود در منطقه است. یکی از ویژگیهایش این است که تعداد ذرات با سایز کمتر از دو و نیم میکرون درصد بالایی دارد. نکته بعدی این است که زمان ماندگاری این ذرات زیاد است، ما گرد و غبارهای با مدت یک هفته یا ده روز هم در خوزستان داشتهایم در حالی که در دیگر نقاط جهان اینطور نیست.
همانطور که خودتان هم میگویید حالا این گرد و غبارها به استانهای بزرگ کشور مانند تهران هم راه یافته است. تعداد زیادی از شهروندان خوزستانی وجود دارند که میگویند ما سالها با این مشکل درگیر بودهایم و هیچ اقدامی برای بهتر شدن این وضعیت از سوی مسئولان صورت نگرفته است اما وقتی این گرد و غبارها به تهران رسید، تازه توجهها به آن جلب شد!
خب این موضوع تا حدی طبیعی است. این یک واقعیت مدیریتی است. مثلا وقتی یک اتفاق در یک شهرستان رخ میدهد، خبر آن در سطح همان شهرستان پخش میشود و خیلی وقتها به تهران هم نمیرسد. در سال 83 وقتی که دو استان درگیر گرد و غبار بودند چندان نیازی نبود که این موضوع در سطح ملی مطرح شود اما وقتی ابعاد این موضوع گسترده تر شد گفتند حالا باید این مسئله در سطح ملی مطرح شود. البته ویژگی بعدی این گرد و غبار این است که این پدیده فراملی است. منشا اصلی این گرد و غبار در عراق است و بعد از آن به ترتیب کشورهای سوریه، اردن، آفریقا و عربستان قرار دارند.
خب این مسلم است که اقدامات دولت برای بهتر کردن این وضعیت از وقتی شروع شد که این گرد و غبارها به تهران رسیده بود و بعد از آن کمیتههایی تشکیل داد و این موضوع را در سطح فراملی پیگیری کرد اما این مسلم است که نتوانست موفقیت چندانی در این مورد به دست بیاورد. فکر میکنید مهمترین دلایل این موضوع چه بود؟
به هرحال از همان زمان تا به حال، دولت چند اقدام اساسی را انجام داده است. یکی از مهمترین این اقدامات، تصویب آئیننامه گرد و غبار بعد از سالهاست. هرچند نواقصی هم داشت اما چون منشا این موضوع فرامرزی بود، وزارتخانهها مکلف شدند که کار منطقهای انجام بدهند و در این ارتباط ما حدود هفت نشست را در سطح وزرا و معاونان وزرا داشتیم و بعد از آن چند نشست چندجانبه با شرکت کشورهای عراق، سوریه و قطر داشتیم که در ترکیه و ایران برگزار شد. اما در جواب سوال شما باید بگویم که باید دید چرا این شرایط پیش آمد و آن موفقیتی که ما انتظارش را داشتیم حاصل نشد. تغییر اقلیم و کاهش بارش در منطقه یکی از این عوامل بود. ما گرمترین سال 180 سال اخیر را همین سال 2010 داشتیم، یعنی اقلیم جهان در حال عوض شدن است. این تغییر رفتار طبیعت بسیار تاثیرگذار بوده است. عامل دوم تغییر کاربری اراضی بوده است؛ کاربری اراضی عراق بسیار عوض شده و دیگر هیچگونه کشاورزی و کاشت درختان و یا بیایانزدایی در این کشور صورت نمیگیرد. نکته سوم جنگ است؛ جنگ و ناامنی باعث شده که این اتفاقات تشدید بشود. نکته چهارم تغییر مدیریت منابع آب در این کشور است. در حال حاضر تعدادی از مسیرهای رودخانهها در این کشور عوض شده است.
شما به همراه هیاتی به کشور عراق رفتید تا مذاکره در مورد مشکل گرد و غبار با مسئولان عراقی را از سر بگیرید. در این مذاکرات چه اتفاقی افتاد؟ آیا نتایج بهتری نسبت به مذاکرات قبلی حاصل نشد؟
این هیات بعد از حدود سه ماه رایزنی با وزارت امور خارجه و وزارت محیط زیست عراق موفق شد که وارد عراق شود. رئیس این هیئت آقای شاعری، معاون سازمان محیط زیست بود. همچنین نمایندههایی از دیگر وزارتخانهها مانند وزارت امور خارجه او را همراهی میکردند. ما نشستهای مشترکی با وزیر محیط زیست عراق، هیئتهای مختلف عراقی، سفیر جمهوری اسلامی در بغداد و استاندار کربلا برگزار کردیم. محور اصلی این سفر اجرایی شدن تفاهمات قبلی مانند آماده سازی عملیات کنترل بیابان برای یک میلیون هکتار در عراق بود. محور دوم، انجام عملیات مالچپاشی در کربلا برای 500 هکتار است که در این عملیات هم مالچ بیولوژیک به مالچ نفتی ترجیح داده شد که امیدواریم منابع مالی این عملیات از دولت عراق و دولت ایران در صورت پذیرش، تامین شود. یکی دیگر از محورهای تفاهم، تعهد ایران برای در اختیار قرار دادن تکنولوژیهای لازم برای انجام این عملیات در خدمت دولت عراق است.
آیا در این چند سالی که ایران درگیر گرد و غبار بوده است، ردیف مشخصی در بودجه سالانه برای این موضوع در نظر گرفته شده است؟
خیر در این سالها هیچ بودجه خاصی برای این مشکل وجود نداشته و به خاطر همین ما از رئیس جمهور خواستهایم که بودجهای را برای این مشکل در نظر بگیرند.
با این اوصاف و با توجه به اینکه هنوز این منبع مالی تامین نشده، فکر میکنید تا چند سال دیگر شهروندان ما باید درگیر این موضوع باشند؟ یعنی اگر این بودجه هم تامین بشود چند سال دیگر باید منتظر بود تا بالاخره این ریزگردها آسمان کشورمان را ترک کنند؟
من فکر میکنم که هنوز برای حل شدن کامل این مشکل نیاز به زمان وجود دارد ولی به شرط اینکه برنامهها اجرا بشوند و تامین اعتبار بشود در پنج سال آینده به میزان قابل توجهی کانونهای گرد و غبار مهار خواهند شد و این مشکل رفع خواهد شد. برای رهایی از گردوغبار چند سال زمان لازم است؟
محیط زیست - منشا اصلی این گرد و غبار در عراق است و بعد از آن به ترتیب کشورهای سوریه، اردن، آفریقا و عربستان قرار دارند.
چند سالی میشود که گرد و غبار به شهرهای ایران میآید و حتی گاهی بسیاری از فعالیتها را نیز مختل میکند، اما هنوز مسئولان برای رفع این مشکل، اقدام قابل توجهی نکردهاند؛ برخی دستگاههای دولتی تلاش میکنند منشأ ریزگردها را کشورهای خارجی همسایه قلمداد کنند در حالی که بخشی از این ریزگردها، از داخل کشور نشات میگیرند. در روزهایی که گردوغبار به شدت کشور را فرا گرفته بود، این مسائل را با جواد بداغ جمالی، مدیرکل دفتر بررسی آلودگی هوای سازمان محیط زیست و عضو هیئت علمی دانشگاه محیط زیست، مطرح کردیم که بخشهای مهم این گفتگو را میخوانید.
گرد و غبار در کشور به یکی از مشکلات جدی برخی شهرهای کشور، بخصوص شهرهای غربی تبدیل شده است و این ذرات حتی به تهران هم رسیده و به مشکلات هوای پایتخت اضافه کرده است. هرچند تلاش شده با تشکیل کمیتههایی با حضور مسئولان سازمانهای مختلف و همچنین رایزنی با مسئولان کشورهای همسایه غربی، این مشکل برطرف شود اما نه تنها حضور ذرات ریزگرد مهمان در آسمان شهرهای کشور کم نشده، بلکه زیاد هم شده است. در سفری که کمیته ایرانی به عراق برای رایزنی داشت، چه تصمیمهای جدیدی در این مورد گرفته شد؟
اجازه بدهید برای پاسخ دادن به این سوال، پیشینهای در مورد وجود گرد و غبار در کشور بگویم. من فکر میکنم که قبل از همه باید بپذیریم که پدیده گرد و غبار یک پدیده طبیعی است. پدیدهای است که میتواند دچار تغییر و تشدید بشود. ایران در منطقهای از جهان قرار گرفته است که به عنوان کمربند خشک و نیمه خشک شناخته میشود و در آن کانونهای گرد و غبار به تعداد زیاد وجود دارد. نکته دوم این است که این پدیده با تمام این فرضها جدید است و به خاطر ویژگیهایی که دارد متفاوت از سایر گرد و غبارهای موجود در منطقه است. یکی از ویژگیهایش این است که تعداد ذرات با سایز کمتر از دو و نیم میکرون درصد بالایی دارد. نکته بعدی این است که زمان ماندگاری این ذرات زیاد است، ما گرد و غبارهای با مدت یک هفته یا ده روز هم در خوزستان داشتهایم در حالی که در دیگر نقاط جهان اینطور نیست.
همانطور که خودتان هم میگویید حالا این گرد و غبارها به استانهای بزرگ کشور مانند تهران هم راه یافته است. تعداد زیادی از شهروندان خوزستانی وجود دارند که میگویند ما سالها با این مشکل درگیر بودهایم و هیچ اقدامی برای بهتر شدن این وضعیت از سوی مسئولان صورت نگرفته است اما وقتی این گرد و غبارها به تهران رسید، تازه توجهها به آن جلب شد!
خب این موضوع تا حدی طبیعی است. این یک واقعیت مدیریتی است. مثلا وقتی یک اتفاق در یک شهرستان رخ میدهد، خبر آن در سطح همان شهرستان پخش میشود و خیلی وقتها به تهران هم نمیرسد. در سال 83 وقتی که دو استان درگیر گرد و غبار بودند چندان نیازی نبود که این موضوع در سطح ملی مطرح شود اما وقتی ابعاد این موضوع گسترده تر شد گفتند حالا باید این مسئله در سطح ملی مطرح شود. البته ویژگی بعدی این گرد و غبار این است که این پدیده فراملی است. منشا اصلی این گرد و غبار در عراق است و بعد از آن به ترتیب کشورهای سوریه، اردن، آفریقا و عربستان قرار دارند.
خب این مسلم است که اقدامات دولت برای بهتر کردن این وضعیت از وقتی شروع شد که این گرد و غبارها به تهران رسیده بود و بعد از آن کمیتههایی تشکیل داد و این موضوع را در سطح فراملی پیگیری کرد اما این مسلم است که نتوانست موفقیت چندانی در این مورد به دست بیاورد. فکر میکنید مهمترین دلایل این موضوع چه بود؟
به هرحال از همان زمان تا به حال، دولت چند اقدام اساسی را انجام داده است. یکی از مهمترین این اقدامات، تصویب آئیننامه گرد و غبار بعد از سالهاست. هرچند نواقصی هم داشت اما چون منشا این موضوع فرامرزی بود، وزارتخانهها مکلف شدند که کار منطقهای انجام بدهند و در این ارتباط ما حدود هفت نشست را در سطح وزرا و معاونان وزرا داشتیم و بعد از آن چند نشست چندجانبه با شرکت کشورهای عراق، سوریه و قطر داشتیم که در ترکیه و ایران برگزار شد. اما در جواب سوال شما باید بگویم که باید دید چرا این شرایط پیش آمد و آن موفقیتی که ما انتظارش را داشتیم حاصل نشد. تغییر اقلیم و کاهش بارش در منطقه یکی از این عوامل بود. ما گرمترین سال 180 سال اخیر را همین سال 2010 داشتیم، یعنی اقلیم جهان در حال عوض شدن است. این تغییر رفتار طبیعت بسیار تاثیرگذار بوده است. عامل دوم تغییر کاربری اراضی بوده است؛ کاربری اراضی عراق بسیار عوض شده و دیگر هیچگونه کشاورزی و کاشت درختان و یا بیایانزدایی در این کشور صورت نمیگیرد. نکته سوم جنگ است؛ جنگ و ناامنی باعث شده که این اتفاقات تشدید بشود. نکته چهارم تغییر مدیریت منابع آب در این کشور است. در حال حاضر تعدادی از مسیرهای رودخانهها در این کشور عوض شده است.
شما به همراه هیاتی به کشور عراق رفتید تا مذاکره در مورد مشکل گرد و غبار با مسئولان عراقی را از سر بگیرید. در این مذاکرات چه اتفاقی افتاد؟ آیا نتایج بهتری نسبت به مذاکرات قبلی حاصل نشد؟
این هیات بعد از حدود سه ماه رایزنی با وزارت امور خارجه و وزارت محیط زیست عراق موفق شد که وارد عراق شود. رئیس این هیئت آقای شاعری، معاون سازمان محیط زیست بود. همچنین نمایندههایی از دیگر وزارتخانهها مانند وزارت امور خارجه او را همراهی میکردند. ما نشستهای مشترکی با وزیر محیط زیست عراق، هیئتهای مختلف عراقی، سفیر جمهوری اسلامی در بغداد و استاندار کربلا برگزار کردیم. محور اصلی این سفر اجرایی شدن تفاهمات قبلی مانند آماده سازی عملیات کنترل بیابان برای یک میلیون هکتار در عراق بود. محور دوم، انجام عملیات مالچپاشی در کربلا برای 500 هکتار است که در این عملیات هم مالچ بیولوژیک به مالچ نفتی ترجیح داده شد که امیدواریم منابع مالی این عملیات از دولت عراق و دولت ایران در صورت پذیرش، تامین شود. یکی دیگر از محورهای تفاهم، تعهد ایران برای در اختیار قرار دادن تکنولوژیهای لازم برای انجام این عملیات در خدمت دولت عراق است.
آیا در این چند سالی که ایران درگیر گرد و غبار بوده است، ردیف مشخصی در بودجه سالانه برای این موضوع در نظر گرفته شده است؟
خیر در این سالها هیچ بودجه خاصی برای این مشکل وجود نداشته و به خاطر همین ما از رئیس جمهور خواستهایم که بودجهای را برای این مشکل در نظر بگیرند.
با این اوصاف و با توجه به اینکه هنوز این منبع مالی تامین نشده، فکر میکنید تا چند سال دیگر شهروندان ما باید درگیر این موضوع باشند؟ یعنی اگر این بودجه هم تامین بشود چند سال دیگر باید منتظر بود تا بالاخره این ریزگردها آسمان کشورمان را ترک کنند؟
من فکر میکنم که هنوز برای حل شدن کامل این مشکل نیاز به زمان وجود دارد ولی به شرط اینکه برنامهها اجرا بشوند و تامین اعتبار بشود در پنج سال آینده به میزان قابل توجهی کانونهای گرد و غبار مهار خواهند شد و این مشکل رفع خواهد شد.