BBC و شكار طلایی ایران؛ روایتی از یك شكست بی‌صدا

انتشار گزارشی در شبكه جهانی بی‌بی‌سی درباره فعالیت‌های جاسوسی خبرنگاران بریتانیایی سؤالات فراوانی را درخصوص انگیزه انتشار این گزارش و اعتراف ضمنی به این فعالیت‌ها ایجاد كرده است.

بخش فارسی‌زبان سرویس جهانی بی‌بی‌سی در هفدهم اسفندماه سال جاری مقاله‌ای را با عنوان «مأموران مخفی MI6» در رسانه‌های بریتانیا منتشر کرد.

این گزارش که در حقیقت ترجمه‌ای از یک گزارش داخلی توسط رادیو 4 بی‌بی‌سی است، به ظاهر مطلبی تحقیقی را درباره وقایع مرتبط با اتفاقات دوران جنگ سرد بیان می کند، اما با کمی دقت نکات جالبی در آن به نظر می رسد.

در این گزارش به صراحت تصریح شده است که "دستگاه اطلاعات خارجی انگلستان" موسوم به MI6 در دهه های شصت و پنجاه روزنامه‌نگارانی را در رسانه‌های بریتانیایی برای عملیات جاسوسی به استخدام خود درآورده بود.

روزنامه‌نگارانی که به ظاهر به عنوان فعال رسانه‌ای در مطبوعات بریتانیا فعالیت می‌کردند، اما در حقیقت وظایف دیگری را به عنوان مأموران نفوذی MI6 انجام می‌دادند.

*پیامی که از سردسیر آمد

در این گزارش آمده است که روزنامه روسی ایزوستیا در دسامبر سال 1968 سلسله یادداشت‌هایی را منتشر کرد که در آن چندین روزنامه‌نگار چند رسانه بریتانیایی همانند ساندی‌تایمز، آبزرور، دیلی‌میل، دیلی‌تلگراف و بی‌بی‌سی به طور مستقیم با سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا همکاری می‌کنند.انتشار این یادداشت‌ها در آن زمان موج وسیعی را در رسانه‌های بریتانیا به راه انداخت.

یادداشت‌های ایزوستیا شامل جداولی است که در آنها اسامی روزنامه‌نگاران، خبرنگاران و یا سردبیران با یک کد به رابط آنها در دستگاه اطلاعاتی بریتانیا ذکر شده بود، گرچه در همان زمان نیز انتشار این گزارش با تکذیب قاطع روزنامه‌نگاران و خبرنگاران انگلیسی روبرو شد.

*ما جاسوسیم

بی‌بی‌سی در این گزارش خود با اشاره به بخشی از فعالیت‌های این رسانه برای انتقال پیام‌های رمز به مأموران مخفی بریتانیا در زمان جنگ جهانی دوم به صراحت به این مسئله اشاره می‌کند که دست کم تعدادی از روزنامه‌نگاران و سردبیرانی که از سوی این روزنامه روسی نام آنها برده شده است با MI6 ارتباط داشتند. فیلیپ نایتلی خبرنگار ساندی‌تامیز در این گزارش با اشاره به این مسئله آورده است همه می‌دانستند که هنری برندون یکی از همکاران من که نامش در فهرست ایزوستیا آمده بود برای MI6 فعالیت می‌کرد.

سر آلیستار هورن مورخ و زندگی‌نامه نویس بریتانیایی در این گزارش به صراحت اعتراف می‌کند که در دهه 1950 و زمانی که برای روزنامه دیلی‌تلگراف فعالیت می‌کرد برای سازمان اطلاعات و امنیت بریتانیا فعالیت می‌کرد.

*چه کسی بند را آب داد

در ادامه این مطلب و طبق تحقیقات استفان دوریل نویسنده کتاب تاریخچه‌ای از MI6 این اطلاعات توسط جرج‌بلیک مأمور نفوذی KGB (کمیته فوق‌العاده مبارزه با خرابکاری) به دست روسها رسیده است.

بلیک در دهه 50 به عنوان مأمور کشیک شب در مقر مرکزی MI6 در لندن فعالیت می‌کرد و زمانیکه برای بازرسی به داخل ساختمان می‌رفت از حین عبور از راهروهای این مقر با دوربین کوچکی که داشت از هر مدرکی عکاسی می‌کرد و آنها را به دست KGB می‌رساند.

دوریل به این مسئله اشاره می‌کند که به احتمال زیاد، "کیم‌فیلبی" قائم‌مقام سازمان اطلاعات مرکزی بریتانیا که او نیز جاسوس نفوذی روسها بود در نحوه استفاده از این اطلاعات به روسها مشاوره داده بودند.

لازم به ذکر است که فیلبی پس از اینکه احتمال جاسوسی وی توسط رابین‌رایت افسر ارشد ضد اطلاعاتی دستگاه امنیت داخلی بریتانیا کشف شد، در سال 1963 به روسیه پناهنده شد.

*شغل؛جاسوس

گزارش بی‌بی‌سی درباره پذیرش این نکته که خبرنگاران و روزنامه‌نگاران بریتانیایی برای دستگاه اطلاعاتی مخفی بریتانیا فعالیت می‌کردند،اتفاق مهمی است که نمی‌توان بدون توجه به آن گذشت.

حقیقت آن است که پوشش روزنامه‌نگار و یا فعال رسانه‌ای همواره جزء علاقه‌مندی‌های دستگاه‌های اطلاعاتی غرب و به خصوص بریتانیا برای انجام عملیات‌های جاسوسی بوده است.

بسیاری از مطرح‌ترین فعالان دستگاه اطلاعاتی بریتانیا کار خود را به عنوان روزنامه‌نگار و یا وابسته مطبوعاتی سفارت متبوعه خود آغاز کردند و می‌توان رد آنها را به خوبی در کشورهای هدف این سازمان مشاهده کرد،ایران نیز یکی از جمله کشورهایی است که از این طرفند بارها از آن استفاده شده است.

*شبکه چهل ساله

سابقه فعالیت دستگاه اطلاعاتی بریتانیا در ایران را می‌توان به طور جدی در زمان ناصرالدین شاه و پس از تصرف هند توسط کمپانی هند شرقی ملاحظه کرد. در این فضای حساس مانکجی هاتریا به عنوان مأمور رزیدانت حکومت هند در بریتانیا برای فعالیت در تهران مستقر شد.

وی در پوشش نماینده پارسیان هند برای سرپرستی در طول چهل سال فعالیت خود شبکه اطلاعاتی وسیعی در ایران ایجاد کرد.

*از اردشیر تا شاپور

سه سال پس از فوت وی اردشیر جی‌ریپورتر به عنوان جانشین هاتریا در ایران معرف شد. همانگونه که از اسم وی پیداست عنوان اصلی کار وی در ایران روزنامه‌نگاری و خبرنگاری بود. در حقیقت همه وی را به عنوان خبرنگار روزنامه تایمز لندن در ایران و خاورمیانه می‌شناختند که البته گزارش‌های وی نیز زبانزد خاص و عام بود.

اما اردشیرریپورتر در حقیقت مستشار سفارت بریتانیا در تهران و مشاوره ویژه وزیر مختار بریتانیا در تهران محسوب می‌شد. اردشیر ریپورتر به عنوان خبرنگار سالها در ایران فعال بود و نقش بسیار مهمی در برکناری احمدشاه قاجار و ایجاد سلسله رضاخان داشت.

بعدها شاپور ریپورتر پسر خلف اردشیر ریپورتر که وی نیز به عنوان خبرنگار در ایران فعالیت می‌کرد جای وی را پر کرد. شاپور ریپورتر مهمترین وزنه دستگاه اطلاعاتی خارجی MI6 در ایران بود و نقش اصلی را در کودتای آمریکا-انگلیسی 28 مرداد ایفاء کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی مهمترین رابط بین محمدرضا پهلوی و دستگاه اطلاعات خارجی بریتانیا محسوب می‌شد.

*آنکه کاشت و آنکه درو کرد

واقعیت آن است که مطبوعات و عرصه رسانه‌ها در ایران همواره عرصه‌ای برای فعالیت کانون‌های خارجی بودند و دستگاه اطلاعاتی غرب به خصوص بعد از شهریور 1320 تلاش فراوانی را برای استفاده از این مسئله انجام دادند، بسیاری از مطبوعاتی که مانند قارچ می‌رویدند با پول و هدایت سفارتخانه‌های خارجی منتشر می‌شدند. اشخاصی همانند حشمت‌الدوله بالاتبار از سوی کانون‌های غربی در میان روزنامه‌نگاران پول توزیع می‌کردند تا از این طریق مطالب خود را منتشر کنند.

در دوران کودتای 28 مرداد نیز ایستگاه اطلاعاتی CIA از طریق عوامل خود که پیش از این توسط دستگاه اطلاعات امنیت خارجی بریتانیا اجیر شده بودند به ملتهب کردن فضا و ایجاد اختلاف بین ملیون و مذهبیون می‌پرداختند.

*حربه ای تکراری ولی موثر

با چنین سابقه‌ای در خصوص عمق نفوذ دستگاه اطلاعاتی بریتانیا در مطبوعات ایرانی به هیچ عنوان نمی‌توان این نکته را انکار کرد که چنین سیستمی همچنان به دنبال رها کردن نفوذ خود در بین مطبوعات و خبرنگاران باشد.

حربه‌ای که بارها از آن در طول مقاطع مختلف استفاده کرده است اما چه شده است که ناگهان بی‌بی‌سی به فکر اعتراف به فعالیت‌های روزنامه‌نگاران غربی در سیستم اطلاعاتی خود افتاده است.

این نکته کاملاً مشخص است که بی‌بی‌سی در حقیقت به دنبال نوعی فرار به جلو و مطرح کردن گزینه‌ای است که احتمال می‌دهد به زودی به صورت جدی گریبان وی را بگیرد.

دستگیری روزنامه‌نگاران مرتبط با دستگاه اطلاعاتی انگلیس تنها نکته‌ای بوده است که چنین ظنی را تقویت می‌کند که بی‌بی‌سی بنا به دلایلی منتظر طوفان جدیدی در خصوص رسوایی عوامل نفوذی خود است.

*هدف کجاست؟

دستگاه اطلاعاتی ایران طی دو ماه گذشته دست به دستگیری تعدادی از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران مرتبط با رسانه‌های خارجی از جمله بی‌بی‌سی زده است. به نظر می‌رسد این سلسله دستگیری‌ها با توجه به سوابق و سرمایه‌گذاری‌های دستگاه اطلاعاتی بریتانیا در این حوزه با استفاده از بازوی رسانه‌ای غرب سبب نوعی ترس در بین مدیران شبکه جهانی بی‌بی‌سی شده است.

این خود اعترافی بی.بی.سی به صورت سربسته نشان می‌دهد که وزارت اطلاعات موفق شده است خود را به شبکه اصلی جاسوسی رسانه‌ای بی‌بی‌سی در ایران برساند. شبکه‌ای که در جریان فتنه سال 88 توانست نقش اصلی را در تغذیه رسانه‌ای این شبکه ایفا کند.

*بی.بی.سی این بار نگران از "جورج بلیک" ایرانی

اشاره بی.بی.سی به این که یک نشت اطلاعاتی سبب انتشار اسناد مرتبط با جاسوسی روزنامه‌نگاران غربی شده است برخی اخبار شنیده شده را در زمینه موفقیت جدید وزارت اطلاعات در نفوذ به شبکه داخلی بی‌بی‌سی تایید می‌کند.

منابع موثق بر این نکته تاکید می‌کنند که دستگاه اطلاعاتی ایران موفق به نفوذ جدیدی در دستگاه تبلیغاتی و جاسوسی بی‌بی‌سی و MI6 شده و شکار تازه ای به دست آورده است که به زودی با پخش جزئیات آن نقش این رسانه انگلیسی در انجام عملیات جاسوسی افشا می‌شود.

*خودزنی یا تطهیر

اطلاعاتی که از این نفوذ جدید دستگاه اطلاعات ایران به بیرون نشت داده شده است به خوبی به این نکته اشاره می‌کند که بی‌بی‌سی نه به عنوان یک رسانه مستقل بلکه به عنوان ابزاری برای نفوذ و جاسوسی برای دستگاه اطلاعاتی غرب ایفای نقش می‌کند.

شاید بی.بی.سی خود آماده سناریوچینی جهت مقابله با رسوایی امنیتی همچون "جوروج بلیک" البته از نوع ایرانی آن می کند، تا خود را نه تنها از اتهام کارفرمایی برای دستگاه های اطلاعاتی غرب مبرا کند، بلکه خود را تنها یک رسانه حرفه ای معرفی کند که از آن سوء استفاده شده است.
منبع:فارس

۱۳۹۱/۱۲/۲۰

اخبار مرتبط