به گزارش نما حجت الاسلام نقويان در گفت و گو با ماهنامه خیمه (شماره 97) درباره شرايط منبر و منبري گفته است: اگر میخواهیم مردم پای منبر ما بنشینند باید به چند نکته دقت کنیم.
اول اینکه قرآن فرمود: ما ارسلنا رسوله الا بزبان قومه. انبیا با زبان قوم صحبت میکردند که من جایی به لطیفه گفتم که ما طلبهها به جای استفاده از زبان قوم از زبان قم استفاده میکنیم. ما امروز باید بتوانیم مثل عموپورنگ با کودکان حرف بزنیم بدون اینکه به انواع موسیقیهای مهیّج متوسل بشویم. و من این را خودم تجربه كردم. بعضیها را دیدم که برای کودکان سر و صدا میکردند و شلوغ میکردند و من اینها را نشاندم و بدون آهنگ و کار مطربی و فقط از روی صندلی برايشان برنامه اجرا كردم و گفتم اگر شما این هنر را داشته باشید میتوانید با بچهها ارتباط برقرار کنید.
قدرت منبر
وي هچنين با اشاره به خاطرهاي ادامه داد: اسدالله علم که ۱۱ سال وزیر دربار شاه بود و الان خاطراتش چاپ شده، در یکی از يادداشتهايش که فکر میکنم یادداشتهای سال ۴۸ است، كه عید آن سال با محرم تلاقی کرده بود، مینویسد که من زودتر کارهای کاخ را تمام کردم و به مدرسه سپهسالار رفتم پاي روضه شیخ محمدتقی فلسفی و بعد داخل پرانتز به صورت جمله معترضه توهینی به مرحوم فلسفی میکند و میگوید اگر یک هفته مملکت را دست این شیخ بدهند همه چيز را به هم میریزد. میگوید من که وزیر کشور بودم او را ممنوع المنبر کرده بودم ولی بعد از من آزاد شد و حالا خودش هم میگوید من میخواهم به منبر ایشان بروم.
پشيمان نيستم
حجت الاسلام والمسلمين نقويان همچنين درباره برخي حاشيههاي بوجود آمده در اين روزها گفت: ما به خاطر شكايت آقايان به دادگاه ویژه روحانيت احضار شدیم و قاضی محترم سوالاتی را پرسید و جوابهایی دادم. از جمله آن روز دادخواستی از طرف وزارت نفت آمده بود که ایشان به قصد تشویش اذهان عمومی مطالبی را گفته که من جواب دادم که این قصه برعکس است و بنده با سند و مدرک ثابت کردهام که در این کشور رشوههایی در این حد گرفته میشود و اسنادش هم موجود است و اگر کسی میخواهد این تومور را از جامعه خارج کند باید آن را عمل کند نه اینکه دکتر را بازداشت کند.
این از تاسفهای ماست و دعا میکنیم با جملهای که رهبر اخیرا فرمودند که من فعلا نصیحت میکنم، اینها بیدار شوند یا آن نصیحت به یک جراحی بینجامد و اگر کسی به درد دلهای مردم گوش بدهد مشکلات آنها را میفهمد و امروز وظیفه روحانیون است که این خبرها را درست منعکس کنند و به فکر جراحی باشند.
نقويان در ادامه در پاسخ به اين سوال كه آيا این شكايت و احضار به دادگاه شما را محافظهکارتر نمیکند؟ گفت: من نه تنها ناراحت و پشیمان نیستم، بلکه این را وظیفه خودم میدانستم. همان روزها بسیاری از سایتها و مجلهها و روزنامهها براي مصاحبه به من مراجعه کردند و من به هیچکدام روی خوشی نشان ندادم، که خدای نکرده مملکت را شلوغ نکنند.
این سخنان را چند سال پیش هم میگفتم اما چه شد که الان سر و صدا شد؟ فکر میکنم شیطنتی بود. من از زمان دوره دوم صدارت آقای هاشمي رفسنجانی انتقادی حرف میزدم. من سخنرانی در مسجد الرسول میدان رسالت تهران داشتم.
انتقادی حرف ميزدم كه کسی وسط منبر با صدایی لرزان زیر گوش من گفت که حاج آقا سخنرانیتان در حال ضبط شدن است. من رو به مردم گفتم مردم ایشان این را میگویند اگر من خلاف میگویم بگویید و اگر نه بنشینید و گوش کنید.
شايد به خاطر اين است كه آن روزها روحانی مهجوری بودم و الان شناخته شدهام. ضمن اینکه من یک آخوند سیاسی نیستم. همه هم این را میدانند و من شغلم معلمي دانشگاه است و در رسانهها در برنامههای مذهبی بودهام. با اینکه پستهای سیاسی نزدیک وزارت هم به من پیشنهاد شد و من نپذیرفتم. بارها نمایندگی مجلس پیشنهاد شد و اقدامی نکردم چون خودم را در آن عرصهها موفق نمیدانم. هر کسی را بهر کاری ساختند. من نه پشیمان هستم و نه نگران.