به گزارش نمابه نقل از ايسنا، ولی نصر در مطلبی که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد، با ادعای این که تحریمهای اقتصادی و وضعیت سوریه بر استراتژی ایران تاثیرگذاشته است، نوشت: آمریکا باید به جای تقویت تحریمها چیزی را به ایران ارائه دهد، مذاکرات را به صورت مستقیم آغاز کند و چشمانداز لغو تحریمها به صورت یک به یک را به عنوان برگه چانه زنی روی میز قرار دهد.
وی افزود که آمریکا باید از تلاش برای تهدید ایران تغییر موضع داده به سمت تلاش برای رسیدن به توافق برود. تحریمها اهرمی را در اختیار آمریکا قرار داده است و باید برای یک توافق که در نهایت توان ایران برای توسعه برنامه هستهییاش را محدود سازد،تلاش کند نه این که فشار را به امید رسیدن به یک توافق گستردهتر در حال حاضر یا تسلیم شدن در زمان بعدتر افزایش دهد.
مشکل سرسختانه ایستادن این است که ممکن است جواب معکوس بدهد. اگر ایران فکر کند آمریکا سختگیر است امکان دارد برنامه هستهیی را تشدید کند و سرعت آن را افزایش دهد تا از نقطه بدون بازگشت بگذرد.
نشانههایی از پیشرفت در دور مذاکرات در ماه گذشته در قزاقستان مشاهده شد. آمریکا که به همراه روسیه، چین و انگلیس و فرانسه و آلمان مذاکره میکند فقط گامهای کوچکی را پیشنهاد کرد که محدودیتهای تحمیلی توسط آمریکا را اندکی رفع می کند ( به ایران اجازه میدهد بار دیگر به تجارت طلا و نقره بپردازد و قطعات یدکی هواپیماهای غیر نظامی را دریافت کند) و در عین حال بر درخواستها مبنی بر این که ایران از توانایی خود برای غنی سازی اورانیوم با درجه بالا دست بردارد، تاکید شد. ایران اعلام کرد که از این پیشنهاد استقبال میشود اما کافی نیست و ظرف چند هفته به آن پاسخ خواهد داد. این در تضاد با رفتار پیشین بود که پیشنهادات طرف دیگر را رد میکرد.
در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ ایران علامت دیگری فرستاد در قالب پیشنهادی که با برزیل و ترکیه روی آن کار شده بود و اعلام شد که ممکن است با صادرات بخش عمدهای از اورانیومی با غنای بالای خود در ازای انجام غنی سازی در سطحی مناسب برای برق هسته یی و مصارف پزشکی موافقت کند. اما آمریکا و شرکایش این پیشنهاد را تبلیغاتی خوانده و آن را نپذیرفتند. دلیل عمده آن این بود که ایران این پیشنهاد را مستقیم ارائه نکرد و در این صورت هم همچنان سوخت کافی در اختیار میداشت.
نویسنده مقاله افزود که آمریکا باید در دور بعدی مذاکرات پیشنهادات جدیدی را ارائه کند تا مشخص شود که ایرانیها چقدر جدی هستند.
از سال ۲۰۰۳ تاکنون واشنگتن برای کشاندن ایران بر سر میز چانهزنی بینالمللی بر تحریمها متکی بوده است. اما دولتهای بوش و اوباما بیش از آن که به مذاکره بپردازند به تحریم پرداختند. زیرا فشار بر ایران در آمریکا محبوبتر است در حالی که معامله با ایران اینطور نیست.
نویسنده مقاله، تحریمها را شمشیر دو لبه خواند و افزود: هر قدر اعمال فشار بیشتر شود تردید مقامات ایران دربارهی نیات واقعی آمریکا بیشتر میشود. هر قدر تردیدها بیشتر شود آنها بیشتر خواستار توسعه برنامه هستهیی میشوند و هر قدر بیشتر به اهداف هستهییشان نزدیک شوند بیشتر برای مقاومت در برابر فشار جدید احساس توانایی میکنند.
ولینصر با اشاره به این که مقامات ایران تردید دارند که هدف واقعی آمریکا تغییر رژیم جمهوری اسلامی ایران باشد و با اشاره به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که در آن صدام " حقوق بینالملل را با توسل به تسلیحات شیمیایی نقض کرد و هرگز برای آن مجازات نشد " افزود که مقامات ایران به این نتیجه رسیدند توافقات بینالمللی هیچ حمایتی نخواهد کرد.
وی پیشنهاد کرد که ۵ کشور دیگر عضو ۱+۵ که دستورکارهای متفاوتشان چانه زنی را دشوار کرده است باید آمریکا را برای مذاکرات رودررو با ایران تنها بگذارند. واشنگتن باید به جای ارائه وعدههایی مبهم مبنی بر این که ممکن است مصالحههای جدی روزی با برداشتن همه تحریمها به صورت کلی پاداش داده شود پیشنهاد کند که تحریمهای خاصی را کم کم در ازای مصالحههای خاصی از جانب ایران لغو میکند.