به گزارش نما، کیهان در ویژه های خود نوشت:
سوءاستفاده اجباري از كارمندان به عنوان سياهي لشكر انتخاباتي
سازمان ميراث فرهنگي با اختصاص بودجه هنگفت از بيت المال و با استفاده ازكاركنان دستگاه هاي مختلف، ميتينگي را در استاديوم صد هزار نفري آزادي برگزار مي كند.
به گزارش رجانيوز، طبق برنامه ريزي رئيس سازمان ميراث فرهنگي، اين ميتينگ در روز پنجشنبه 29/1/92 با حضور بيش از يكصد هزار نفر از اعضاي سازمان ها و دستگاه هاي مختلف سراسر كشور تحت عنوان جشن و مراسم تقدير از دست اندركاران سفرهاي نوروزي برگزار خواهد شد. انتخاب پوشش تقدير از برگزاركنندگان سفرهاي نوروزي در حالي است كه براساس برنامه ريزي هاي انجام شده، قرار است كه ازكانديداي انتخاباتي جريان انحرافي نيز با وجود اينكه مسئوليت كنوني او هيچ ارتباطي به اين همايش ندارد، رونمايي شود!
رجانيوز كه سالها از دولت حمايت مي كرد و پس از عملكرد حلقه انحرافي، به صف منتقدان پيوسته مي افزايد: كليه هزينه هاي مربوط به ساخت جايگاه، نور، صدا، تصويربرداري، دعوت از هنرمندان، موسيقي، مجري، قاري، تبليغات محيطي، چاپ كارت هاي دعوت و هزينه هاي مرتبط از محل يكي از مراكز وابسته به سازمان ميراث تأمين شده كه حدود بيش از 800 ميليون تومان برآورد شده است.
از سوي ديگر براي پر كردن ورزشگاه بزرگ آزادي، براي تمام استان ها و سازمان ها سهميه مشخص شده است تا با حضور پرسنل و مرتبطين خود استاديوم آزادي را پر كنند كه از جمله مي توان به سهميه هاي اختصاصي زير اشاره كرد؛ هلال احمر 30 هزار نفر، سازمان ميراث فرهنگي 20 هزار نفر، سازمان حمل و نقل و راهداري 10هزار نفر، وزارت كشور(فرمانداران، بخشداران، شهرداران و...) 10 هزار نفر، آموزش و پرورش (دانش آموزان و كادر استان هاي تهران، البرز، قزوين، قم و...) 10 هزار نفر، بخش خصوصي و گردشگري 10 هزار نفر و... پرسنل سازمان ميراث فرهنگي هم براي حضور در مراسم به همراه خانواده هاي خود (حداكثر تا 10نفر) توجيه شده اند.
همچنين گفته مي شود در پي هماهنگي با وزير ارتباطات مقرر شده است كه شركت رايتل وابسته به سازمان تأمين اجتماعي، مسئوليت پذيرايي (بسته هاي پذيرايي و ناهار روز مراسم) را به سبك هواپيمايي و توسط كترينگ هواپيمايي ماهان تهيه و آماده و در ميان مدعوين توزيع كند كه براي اين كار هزينه هر نفر 40 هزارتومان برآورد شده است.
سازمان ميراث فرهنگي مبالغي را تحت عنوان هزينه هاي سفر نوروزي به استان ها به منظور هزينه حمل و نقل و پذيرايي بين راهي مدعوين اختصاص داده است كه جمعاً حدود 6 ميليارد تومان تخمين زده مي شود.
اين گزارش حاكي است: برخي از مدعوين مراسم روز 29 فروردين از نحوه جمع آوري ليست افراد و حضور در مراسم و فيلم و عكس برداري و... ابراز نگراني كرده و احتمال مي دهند كه پس از سپري شدن اين مقطع، در آينده با مشكلات جدي مواجه شوند، بنابراين تمايل چنداني براي حضور در مراسم ندارند. برخي از مدعوين نيز از نحوه هزينه كردها و مخارج اين مراسم كه منشأ آن نامشخص و شبهه ناك است ابراز نگراني كرده و عقيده دارند حضور در اين مراسم صحيح نيست.
انتظار مردم از دستگاه هاي قضايي و اطلاعاتي كشور آن است كه در شرايط اقتصادي حساس كنوني و در حالي كه اقشار كم درآمد با شرايط معيشتي سختي دست به گريبانند، اجازه ندهند چند ميليارد تومان از كيسه بيت المال براي تبليغات انتخاباتي حلقه انحرافي هزينه شود.گفتني است كه از دستگاه هاي قضايي و اطلاعاتي كشور پذيرفته نيست كه بعد از وقوع واقعه و اتلاف ميلياردها تومان از بيت المال فقط در حد گزارش ماجرا بسنده كنند.
استعفاي مدير عامل رايتل در اعتراض به حلقه انحرافي
منابع آگاه از استعفاي حميدرضا فرنگ مديرعامل شركت رايتل در اعتراض به فشار حلقه انحرافي براي بهره برداري انتخاباتي از امكانات اپراتور سوم خبر دادند.
به گزارش نداي انقلاب اين استعفا زماني صورت گرفت كه اعلام شد رايتل پشتيبان مالي تجمع بزرگ انتخاباتي حلقه انحرافي در ورزشگاه يكصد هزار نفري آزادي را برعهده گرفته است.
براين اساس، بعد از روي كار آمدن مديرعامل شركت شستا و پس از ماهها فشار حلقه انحرافي براي در اختيار گرفتن اپراتور رايتل اكنون قرار است يكي از اعضاي هيأت مديره رايتل كه مورد اعتماد حلقه انحرافي است جايگزين وي شود.
پيش از اين نداي انقلاب در خبري از نفوذ حلقه انحرافي در يكي از اپراتورهاي كشور و پيامك شعار اصلي اين طيف يعني «زنده باد بهار» براي شماري از مردم خبر داده بود كه البته اين سامانه پيامكي توسط دستگاه قضايي توقيف شد.
لوموند: ايستادگي رهبر ايران به كابوس غرب تبديل شده است
يك روزنامه فرانسوي تصريح كرد مذاكره با ايران به كابوسي براي قدرت هاي غربي و مايه افسردگي آنان تبديل شده چرا كه نمي توانند رهبر ايران را بترسانند.
لوموند در گزارشي نوشت: از چند سال پيش قدرت هاي غربي، خطر دچار شدن به افسردگي و گفت وگوهاي كابوس آميز را به جان مي خريدند بي آن كه بتوانند نتيجه اي بگيرند چرا كه نمي توانند آيت الله خامنه اي را بترسانند. او هم جلوي آنان مي ايستد.لوموند اضافه كرد: مقاومت ايران، محك آزمايش جهان چند قطبي است. شركت كنندگان كنفرانس آلماتي مي گويند ما دور خودمان چرخيديم و حتي تاريخ جديد مذاكره تعيين نشد.
لوموند مي افزايد: راههاي موازي براي نزديك كردن ايران و آمريكا نمي تواند كارساز باشد چرا كه دعوت آمريكا به مذاكره ديگر اعتباري ندارد و ايران نيز در اين دوران پيش از انتخابات نمي تواند از جهت گيري هاي ملي گرايانه دوري جويد.
ترور شخصيت توسط تروريست هاي اجاره اي
يك سايت حق العمل كار كه در خدمت محافل فتنه گر و گروهك هاي ضدانقلاب فعاليت مي كند، در اقدامي انتحاري به تخريب و ترور شخصيت دكتر باقري لنكراني مدير اسبق بهداشت پرداخت.
سايت «ب» توسط شماري از عناصر جدا شده از يك سايت (وابسته به محسن رضايي) اداره مي شود. اين گروه ابتدا خود را اصولگرا جا مي زدند اما بعدها، به آلت دست محافل فتنه گر تبديل شدند و هم اكنون توليدات آنها در خدمت عمليات رواني رسانه هاي بدنامي نظير راديو فردا، كلمه، جرس و بي بي سي قرار دارد.
سايت ياد شده با حمله به خانواده (!) دكتر لنكراني مدعي شده كه خانواده وي در دوران رژيم شاه در حكومت جايگاه داشته و پدر او از سلطنت طلبان تند بوده و در ساواك نيز مسئوليت داشته است.اين سايت همچنين مدعي شده كه دكتر لنكراني زندگي تجملاتي دارد و همسر او هر ماه با سفر به دبي، خريدهاي خود اعم از پوشاك و لوازم خاص را از دبي خريداري مي كند.
اين سايت حق العمل كار عمله جريان نفاق پس از انجام ترور شخصيت، به خاكستري سازي! خبر خود پرداخته و نوشته است: لازم به ذكر است كه از نظر منطقي، نه فرزند در برابر اعتقادات و عملكرد پدر مسئول است و نه زندگي مرفه داشتن و خريدهاي ماهانه از دبي جرم تلقي مي شود. بلكه روي سخن با اين گروه خود عمار پندار است كه دست از ظاهرگرايي و تخريب رقيب تحت پوشش ارزشها دست برداشته و براي نقد عملكرد، شاخصهاي اصلي را مد نظر قرار دهند.
در پي اين حركت سايت حامي فتنه سبز، دكتر لنكراني در مصاحبه با صابرنيوز و درباره خانواده خود گفت: مرحومه مادرم، سيده اي بودند مهربان و دلسوز و از هيچ كوششي در جهت تعليم و تربيت صحيح ما دريغ نمي كردند. انشاءالله خداوند حق ايشان را بر من حلال فرمايد و در اين ايام سوگواري حضرت زهرا سلام الله عليها، روح همه مؤمنين و مؤمنات و ايشان را قرين رحمت واسعه خود فرمايد.
پدر بنده در صنعت آلومينيوم فعال بود و آن زمانها، صنعت آلومينيوم در ايران تازه تأسيس و نوپا بود. اما با توجه به مصارف مختلف اين فلز سبك و دير اكسيده شدن آن، به سرعت مورد استقبال و مصرف در صنايع مختلف قرار گرفت. ابتدا پدرم با كار در اين صنعت شروع كرد و مدت ها بعد، توانست با تلاش و پشتكار كارگاه و كارخانه اي را راه اندازي كند. ايشان قبل از انقلاب هيچ گونه مسئوليت و سمت دولتي نداشتند.
وي درباره همسر و وضعيت زندگي خويش گفت: الحمدلله در دوران دانشجويي توفيق شامل حال بنده شد، و خداوند توفيق ازدواج با همسر مورد نظرم را عطا كرد و بسيار از زندگي ام راضي هستم. بعد از پايان دوره چهار ساله وزارت از تهران به شيراز برمي گشتيم عمده وسايلي كه از تهران آورديم كه قبل از آن آنها را از شيراز به تهران برده بوديم، كتابهاي بنده بود وگرنه بقيه وسايل ما در يك وانت جا مي شد.
لنكراني افزود: ما از ابتدا كه زندگي مشتركمان را شروع كرديم سعي كرديم يك زندگي ساده و مؤمنانه اي داشته باشيم و در زندگي قانع و شاكر باشيم. حقيقتاً افتخار مي كنم كه همسرم يك خانم قانعي است، ايشان از اول هم اين چنين بودند و تا الان هم يك زندگي همراه با قناعتي را گذرانده ايم. ما زماني كه بعد از پايان دوره چهار ساله وزارت از تهران به شيراز برمي گشتيم عمده چيزهايي كه از تهران آورديم كه قبل از آن آنها را از شيراز به تهران برده بوديم، كتابهاي بنده بود وگرنه بقيه وسايل ما در يك وانت جا مي شد.
وي در پاسخ اين سؤال چرا بعد از دوره وزارتتان به شهرستان برگشتيد؟ مي گويد: بنده بعد از دوره وزارت ترجيح دادم به شيراز برگردم و درس و بحث و تحقيقات علمي را در كنار طبابت و درمان در شيراز دنبال كنم. يكبار يادم هست توفيقي حاصل شد خدمت رهبر معظم انقلاب روحي فداء رسيدم، اين موضوع را خدمت ايشان عرض كرده و كسب تكليف نمودم، ايشان به اين مضمون فرمودند كه «اين اموري كه شما مي گوييد، كارهاي خوبي است، اما در كنار آنها، امور اجتماعي را هم دنبال كنيد».
عرض كردم: حضرت آقا، كار سختي است، هم فعاليت اجتماعي و هم طبابت و هم تحقيقات. رهبر انقلاب به بنده فرمودند: «كار سختي است اما مي شود!» بالاخره بنده از ايشان كسب تكليف كردم و در شيراز به تحقيقات علمي، طبابت و درمان و سياست و امور اجتماعي در حد توان پرداختم. انشاءالله خداوند از ما راضي و لبخند رضايت بر لبان مبارك رهبري معظم و مردم مؤمن و قدرشناس قرار گيرد.
گاردين: ياغي آمريكاست نه ايران كه تأييد 120 كشور را با خود دارد
آمريكا از ادبياتي نظير محور شرارت، دولت ياغي و شبيه آن براي ديگر كشورها استفاده مي كند اما بيش از ديگران، خود داراي اين ويژگي هاست.
روزنامه گاردين با انتشار اين مطلب خاطرنشان كرد: دولتي كه صدها سلاح هسته اي دارد، به تهديد دولت كره شمالي مي پردازد كه تنها چند سلاح هسته اي دارد يا ايران را تهديد مي كند كه اصلاً سلاح هسته اي ندارد. اما عمق دورويي بيش از اينهاست. وقتي بحث كره شمالي مطرح مي شود، پذيرفته نيست كه اين كشور آمريكا را به حمله هسته اي تهديد كند.
پس چرا زماني كه آمريكا، ايران را تهديد مي كند در صورت عدم توقف برنامه هسته اي اش، مورد حمله واقع خواهد شد، مشكلي پديد نمي آيد؟ در واقع، هم كره شمالي و هم آمريكا مايل به توسل به زور هستند. كار هر دوي آنها نيز برخلاف حقوق بين المللي خواهد بود.
گاردين همچنين به ادعاي انزواي ايران در جامعه بين المللي پرداخت و نوشت: بياييد اندكي فراتر برويم و تصور موهوم وجود يك «جامعه بين المللي» را نيز- دست كم در تعريف غربي آن كه شامل ايالات متحده و دوستانش است- كنار بگذاريم. به همين نحو، تعريف نادرستي كه از «انزوا» وجود دارد را نيز بايد اصلاح كرد. وقتي در ماه اوت سال گذشته رهبران 120 كشور به منظور تاييد رياست ايران بر جنبش عدم تعهد به تهران سفر كردند، خنده دار است كه مقامات آمريكايي هنوز از «يك دولت ياغي» سخن مي گويند.
همچنين در واشنگتن و لندن، ممكن است اين گزاره كه جامعه جهاني بايد به مسلح كردن مخالفان دولت بشار اسد در سوريه اقدام كند، بديهي به نظر برسد؛ اما هند (بزرگ ترين كشور دمكراتيك جهان) و همچنين بيشتر دموكراسي هاي آفريقا و آمريكاي لاتين، آفريقاي جنوبي و برزيل چنين ديدگاهي ندارند. وقتي رهبران اين كشورها به همراه چين و روسيه در نشست گروه بريكس گردهم آمدند، بر مخالفت خود با هرگونه نظامي كردن درگيري ها تأكيد كرده و خواهان راهكارهاي سياسي شدند.
اين روزنامه تصريح كرد: البته نشست جنبش عدم تعهد و نيز بريكس، در رسانه هاي آمريكايي بازتاب چنداني نيافتند. اين يك تكنيك معمول سركوب واقعيت است كه از سوي دولت آمريكا مورد استفاده قرار مي گيرد. يك نويسنده لبناني تحصيلكرده در آمريكا اشاره مي كند كه پوشش موضوع ايران در رسانه هاي آمريكا، «بر پايه فرضيات، ترس ها، نگراني ها، اتهامات و انتظارات است و هرگز اسناد معتبري درباره آنها ارائه نمي شود.»
گاردين مي نويسد: نكته جالب درباره ايران اين است كه در گفت وگوهاي اخير با گروه 1+5، اين ايران بود كه يك نقشه راه با چشم انداز مشخص را ارائه داد: پذيرش حق غني سازي اورانيوم توسط ايران، همچون ديگر امضاكنندگان معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي. به عبارت ديگر، اين موضوع، مسئله اي مربوط به شأن و حاكميت ملي است. در عين حال، هر كاري كه ايران بكند، ايالات متحده وعده اي براي برداشتن تحريم ها به ايران نمي دهد.