گونهشناسي مدل رقابت در انتخابات رياست جمهوري از منظر قوام جمهوريت در نظام اسلامي ما مهم است.
دموكراسي در غرب بويژه در اروپا و آمريكا براساس يك مدل رقابت تعريف شده كه بيش از 200 سال است پاسدار نظامهاي سكولار و لائيك است. گونهشناسي مدل رقابت در طي سه دهه اخير بويژه دهه چهارم انقلاب از اين باب مهم است كه بتوانيم از باب صيانت از نظام اسلامي "ريخت" رقابتها را با يك طراحي درست سامان دهيم.
اولين دوره انتخابات رياست جمهوري از آن زمان جدي شد كه بني صدر پس از ملاقات با امام (ره) در قم اعلام نامزدي كرد. بخشي از روحانيت و نخبگان به دليل اينكه فكر ميكردند او به روحانيت و اسلام و امام پايبندي دارد به وي پيوستند. جلالالدين فارسي نامزد اصلي بخش ديگري از روحانيت به دليل يك شبهه فني از دور رقابتها كنار رفت و عملا يك رقابت يك قطبي برگزار شد. بني صدر پس از انتخاب، نقاب از چهره برداشت و معلوم شد علاقهاي به اسلام و نظام و بويژه ولايت فقيه ندارد. همان كساني كه به او پيوسته بودند به سرعت از او جدا شدند و مشروعيت او زير سئوال رفت. شرارت بني صدر با همكاري منافقين و طيف ليبرال بالا گرفت و در خرداد 60 مجلس راي به عدم كفايت او داد و او همراه با رفيق خود مسعود رجوي به پاريس فرار كرد. او در پاريس ماند اما رجوي به بغداد رفت تا در جنگ تحميلي غرب عليه ملت ايران صدام را ياري دهد.
طبيعي بود بعد از اين حادثه برترين چهره رجل سياسي و مذهبي كشور يعني شهيد رجايي مورد توجه مردم قرار گيرد. لذا انتخابات دور دوم رياست جمهوري باز هم با رقابت تك قطبي شكل گرفت اما كمتر از دو ماه شهيد رجايي موفق به ماندن در اين پست نبود. تروريستهاي منافق و ليبرال او را در يك انفجار تروريستي به همراه شهيد باهنر نخستوزير مظلوم جمهوري اسلامي به شهادت رساندند.
آيتالله خامنهاي كه با آغاز فصل ترورها اولين فردي بود كه مورد هدف ترور منافقين قرار گرفت مورد توجه مردم قرار گرفت. آيتالله خامنهاي يك روز قبل از حادثه دردناك هفتم تير در يكي از مساجد تهران هدف يك بمبگذاري قرار گرفت و به شدت مجروح شد و خداوند خواست او را به عنوان يك ذخيره الهي و انقلابي براي نظام نگه دارد بدين ترتيب انتخابات دور سوم و چهارم رياست جمهوري به دليل اينكه اين مقام در شخص آيتالله خامنهاي متعين بود مدل رقابتي هم تك قطبي شد.
با رحلت حضرت امام (ره) و انتخاب آيتالله خامنهاي به عنوان رهبري نظام و مرتبت ولايت فقيه، آقاي هاشميرفسنجاني كه آن زمان دومين چهره پس از آيتالله خامنهاي در منظر خواص و عوام بود با حضور در انتخابات دور پنجم تنها گزينه و قطب مطرح بود و در مورد انتخاب ايشان نوعي اجماع وجود داشت. با پايان دور پنجم، در دور ششم با نامزدي آقاي احمد توكلي رقابت از حالت تك قطبي درآمد و يك مدل دو قطبي به خود گرفت. در اين رقابت بخشي از سياستهاي دولت آقاي هاشمي زير چكش نقد قرار گرفت.
با پايان دوره رياست جمهوري آقاي هاشمي انتخابات دوره هفتم رياست جمهوري شكل رقابت جدي به خود گرفت و اولين رقابت دو قطبي شكل گرفت. آقايان ناطقنوري و سيد محمد خاتمي هر كدام يك جريان فكري از روحانيت را در كشور نمايندگي ميكردند. با آنكه برآوردهاي اوليه حكايت از پيروزي آقاي ناطق ميكرد اما نهايتا آقاي خاتمي در يك رقابت آزاد، سالم و قانونمند به رياست جمهوري انتخاب شد. اولين كسي كه به او تبريك گفت رقيب اصلي او آقاي ناطقنوري بود. ادب عدم توفيق در انتخابات و احترام به راي مردم در اين رويكرد براي رايدهندگان در داخل و ناظران خارجي قابل توجه و دقت بود.
آقاي خاتمي در رقابتهاي دور هشتم يعني دور دوم خود نيز با انبوهي از رقباي خود روبهرو بود. رقبايي كه خود را براي دور بعد آماده ميكردند اما هيچكدام مورد توجه مردم قرار نگرفته و آقاي خاتمي در دور دوم خود موفقيت خوبي به دست آورد.
مدل رقابت در انتخابات دور هفتم دو قطبي و در دور هشتم چند قطبي بود و اين تجربه را ما در جمهوريت نظام به خوبي پشت سر گذاشتيم. در انتخابات دور نهم براي اولين بار در مرحله اول، رقابت چند قطبي بود و در مرحله دوم به دو قطب رسيد.
آقاي احمدينژاد از ميان توفان اين دو مرحله رقابت به عنوان رئيسجمهور انتخاب شد. انتخاب او در حالي كه دولت در دست رقباي او بود نشان داد انتخابات سالم برگزار شده است.
اما رقباي او دست بردن به آراء و تقلب را در اين دوره زمزمه كردند. آقاي كروبي دبير كل مجمع روحانيون مبارز، وزير كشور موسويلاري را كه او هم عضوي از اعضاي مجمع روحانيون مبارز بود متهم به عدم امانتداري كرد. آقاي هاشمي و اطرافيان او هم تلويحا يك چنين تلقي را در رسانههاي وابسته به اصلاحطلبان مطرح كردند.
انتخابات دور دهم با آنكه به ظاهر يك رقابت چند قطبي و چند ضلعي را واتاب ميداد اما در واقع يك رقابت دو قطبي بود. برخي مدعيان و معترضان اين دوره از رقابتها با آنكه آراءشان كمتر از آراي باطله بود اما همچنان معترض به نتايج آرا بودند و زير بار آراي حقيقي مردم نرفتند. كساني كه اين اعتراض را نمايندگي ميكردند و عملا جمهوريت نظام را هدف قرار داده بودند در جريان دولت اصلاحات اسلاميت نظام را بيشرمانه مورد هدف قرار داده بودند. مردم فكر ميكردند اين جريان با سرمشق قرار دادن نجابت ناطقنوري به رقيب تبريك ميگويد و نتايج را ميپذيرد اما در كمال شگفتي معلوم شد آنها اصلا با رقيب كاري ندارند و آرمانهاي امام، نظام،انقلاب و رهبري را هدف قرار دادهاند. لذا حوادث تلخي در روز قدس، 13 آبان، 16آذر و عاشوراي سال 88 رخ داد كه تاريخ از نگارش آن شرم دارد. شورش عليه جمهوريت نظام و فحاشي و هتاكي عليه اسلاميت نظام باعث شد يك ضلع رقابتها كه عملا از سال 1376 در سپهر سياست ايران درخشش داشت از مشروعيت مردمي بيفتد و در اندازه اپوزيسيون نظام ظاهر شود. لذا مردم در قيام تاريخي 9 دي با اين جريان وداع كردند و در رقابتهاي داخلي به دنبال گروهها و جريانهايي هستند كه خود را در درون نظام تعريف ميكنند و سَر و سِّري با بيگانگان ندارند.
مردم از شوراي نگهبان انتظار دارند در دور جديد رقابتهاي رياست جمهوري كساني كه آزمون خود را در عدم پايبندي به قانون و نيز عدم التزام به نظام و انقلاب، امام و اسلام نشان دادهاند هرگز در معرض احراز صلاحيت قرار ندهد و با انجام تكاليف قانوني خود هزينههاي جمهوريت را به حداقل كاهش دهند.
اكنون با نگاهي با اشكال حضور رجال مذهبي و سياسي در اين دوره از رقابتها معلوم ميشود مدلهاي 76، 84 و 88 جواب نميدهد. مدلي از رقابت در حال شكلگيري است كه اگر خوب طراحي و عملياتي شود ميتواند تا سالها امنيت مردم و مباني جمهوريت نظام را صيانت كند.چند گانههاي ائتلاف كه براي حفظ جمهوريت و اسلاميت نظام رقابت ميكنند و براي تحكيم اصولگرايي تلاش ميكنند ميتوانند مدلي از رقابت را تعريف كنند كه متضمن پيشرفت كشور و خدمت به مردم باشد و مداخله بيگانگان در رقابتهاي داخلي را براي هميشه پايان دهند و اصالت جمهوريت نظام را در مرعي و منظر جهانيان به نمايش درآورند.