بانكيمون كه در آن سفر معاون امريكايياش نيز او را همراهي ميكرد ضمن آرزوي رفع حصر و آزادي سران داخلي فتنه به زعم خود به مسئولان كشورمان گوشزد ميكند كه «بسيار مهم است كه در انتخابات آينده رياست جمهوري ايران صداي مردم ايران» را بشنود.
روزنامه فايننشال تايمز نيز در تاريخ ۸ دي ۱۳۹۱ به صراحت اعلام ميدارد كه يك موضوع حائز اهميت براي ايران و هم از جهاتي حائز اهميت براي امريكا، برگزاري انتخابات رياست جمهوري ايران در ژوئن سال آينده (خرداد ۹۲) است كه نتيجه آن كاملاً غيرقابل پيشبيني، به خصوص اگر اپوزيسيون بتواند سازماندهي مؤثري براي انتخابات داشته باشد. نتيجه هرچه باشد، احتمال بروز اعتراضات و خيزشهاي مردمي نظير اتفاقاتي كه در انتخابات سال ۲۰۰۹ روي داد، ميرود.
طبيعي بوده و هست كه آرزوي غرب تنها در هدف باقي نمانده و آنها تمامي ظرفيتهاي موجود خود را در قالب اعمال فلجكنندهترين و بينظيرترين تحريمهاي تاريخ (آنگونه كه خود اذعان ميكنند) در ماههاي اخير براي تحقق اين سناريوها به كار گرفته و البته در آستانه انتخابات نيز بر آن افزودهاند. مضاف بر اينكه با قطع شبكههاي ماهوارهاي ايران و كمك روزافزون به شبكههاي ماهوارهاي مخالف ايران تلاش دارند كه بر فضاي رسانهاي ايران غلبه كرده و با جنگ رواني و اقتصادي در اراده مردم ايران در ادامه راه انقلاب اسلامي ايجاد خلل كنند و به زعم خود زمينه تغيير ساختار نظام را فراهم سازند.
هفته گذشته «گلوبال سرچ» با اشاره به تصميم اخير كنگره امريكا براي تصويب پيشنويس قوانين سنا و امضاي آن توسط اوباما در اواخر اين ماه، بار ديگر بر اين راهبرد امريكا اشاره ميكند كه: اوباما راهبردي مشابه دولتهاي قبلي امريكا را در پيش گرفته كه اين رويكرد بر مبناي ايجاد مشكلات اقتصادي براي مردم به اميد براندازي حكومت ايران است. در يك برآورد كلي از راهبرد غرب براي اثرگذاري بر فرآيند انتخابات ايران، اهداف چندگانهاي را ميتوان براي دستگاههاي رسانهاي غرب و البته مخالفان داخلي براي انتخابات آينده پيشبيني كرد.
۱- برجستهكردن ناكارآمديهاي نظام اسلامي از طريق تشديد تحريمها براي ايجاد بحران مشروعيت. در اين روند تلاش ميشود كه اشكالات و ضعفهاي دولت دهم به پاي نظام و تفكر اصولگرايي نوشته شود.
۲- زمينهسازي براي ايجاد آشفتگي اجتماعي
۳- بهرهگيري از آن به عنوان بستري براي تغيير ساختار نظام، آنگونه كه در فتنه سال ۸۸ همه ظرفيتهاي خود را به صحنه آورده و حتي براي مديريت صحنه داخلي ايران بودجه مستقيم براي پنتاگون (وزارت دفاع امريكا) تصويب كرد.
اما به رغم سرمايهگذاريها و شبكهبندي بيروني و داخلي، آنچه طي ماههاي اخير و به ويژه در آستانه انتخابات، غرب و پادوهاي داخلي آنها را سردرگم و متحير كرده است، عدم دريافت پاسخ مناسب از اين راهبردهاست، به گونهاي كه اكنون ديگر مراكز نظريهپردازي امريكا و حتي وزارت خزانهداري امريكا اذعان ميكنند كه غرب تاكنون در اين تحريمها و فشارها ناموفق بوده و تحريمها نه تنها نتوانسته ايران را وادار به تسليم كند، بلكه اراده ايرانيها را براي استقامت و ادامه راه مستحكمتر كرده است كه در آخرين نمونه آن ميتوان به گزارش نشريه فايننشال تايمز اشاره كرد كه در آن اذعان ميكند هرچه فشار غرب بيشتر ميشود مقاومت ايران نيز بيشتر ميشود. در كنار روحيه ايستادگي و مقاومت مردم ايران در برابر اين فشارها كه نماد آن را ميتوان در بصيرت عمومي مردم در شناخت زمينههاي فشارها و سختيها و حضور در عرصههايي نظير راهپيمايي ۲۲ بهمن ملاحظه كرد اما دلايل ديگري را نيز براي چرايي سردرگمي غرب در تحليل شرايط كنوني و به ويژه در آستانه انتخابات در نظر داشت از آن جمله:
۱- سردرگمي عوامل داخلي و زمينهسازان فتنه گذشته در نوع تصميمگيري براي حضور يا عدم حضور در عرصه رقابتها.
۲- ناتواني سرپلها و عوامل داخلي براي ايجاد فتنه جديد و اذعان نخبگان آنها به حركت اشتباه در فتنه گذشته.
۳- تلاش عوامل فتنه براي گشودن راهي براي بازگشت به درون قدرت در نظام از طريق توصيه به حضور در رقابتهاي انتخاباتي.
۴- رقابت زودهنگام نامزدهاي انتخاباتي و تكثر موجود در آنها كه بهرغم آفات آن، خلأ حضور سرپلهاي غرب را جبران كرده است.
۵- فقدان تحليل رسانههاي اصلي دشمن نسبت به فضاي انتخابات كه اگر معدود تحركات حلقه انحرافي براي تأمين خوراك تبليغاتي براي رسانههاي وابسته به دشمن نبود، آنها حرفي براي گفتن نداشتند.
مجموعه شرايط گذشته و حال فضاي سياسي كشور، اهميت راهبرد مقام معظم رهبري در انتخاب شعار سال و چشمانداز روشن تحقق «حماسه سياسي» را آشكار ساخته است؛ حماسهاي كه از هماكنون به كابوسي براي نظام سلطه و پادوهاي داخلي آنها تبديل شده است. منبع:روزنامه جوان