بررسی چرایی نشست حماس در دوحه

به گزارش نمابه نقل از قدس آنلاین، فارغ از دلایل چرایی انتخاب مجدد مشعل به این سمت آن هم درحالی که ماه ها قبل محافل سیاسی و رسانه ای به شدت از وجود گزینه های جدیدی برای تصدی این سمت و کناره گیری مشعل سخن می گفتند، آنچه در این میان مهم است مکان انعقاد این نشست مهم داخلی است.
براساس اعلام قبلی در این نشست قرار است پست و وظایف موجود در دفتر سیاسی میان اعضا تقسیم شود و پیرامون برنامه های آینده این جنبش نیز گفتگو شود. از این رو انتخاب قطر به عنوان میزبان این نشست علامت سؤال هایی را در ذهن بر می انگیزد.
تا پیش از تیره شدن روابط حماس با دمشق و تعطیلی دفاتر این جنبش در دمشق در سال گذشته، بسیاری از اعضای دفتر سیاسی آن در این کشور به سر می بردند و فعالیت های سیاسی خود را از آنجا راهبری می کردند. اما پس از حوادث سوریه و نقش کلیدی قطر و حاکمان آن در ایجاد نا امنی ها و حمایت از آن، این حماس بود که با قول مساعدت آل ثانی، بخشی از دفتر خود را به قطر منتقل نمود و پس از سال ها مبارزه و مقاومت جانانه علیه دشمن صهیونیستی عملا به صف کشورهای ضد محور مقاومت مانند قطر و ترکیه پیوست.
مواضع سازشکارانه قطر با اسرائیل و تأکید بر کلیدی بودن مسئله سوریه به جای فلسطین در اجلاس اخیر سران عرب در دوحه که با خشم جوانان فلسطینی و آتش زدن آدمک امیر قطر در کرانه باختری مواجه شد زنگ خطر جدی را برای آینده و اعتبار حماس به صدا در خواهد آورد. به ویژه آنکه نقش قطر در حوادث سه ساله اخیر منطقه نه تنها با انتقادات شدید برخی کشورها مواجه شده بلکه توده های مردمی این کشورها نیز اکنون قطر را به عنوان عامل اجرای طرح های غرب در منطقه می شناسند.
در این شرایط افکار عمومی جهان عرب در حال نظاره کردن اقدامات رهبران یک جنبش مقاومت اسلامی است که سال ها در قلعه مقاومت اعراب یعنی سوریه و در سایه حمایت نظام آن از خود رژیم صهیونیستی را به هراس افکند اما اکنون در دام توطئه چینی شبه جزیره کوچک آل ثانی گرفتار شده است.
رهبران حماس باید به این شناخت روشن برسند که هرگونه بازی با طناب پوسیده کشوری که روابط علنی با رژیم اشغاگر قدس دارد می تواند لطمات جدی را با آینده آنان و مقاومت وارد کند.
درافتادن با سوریه به عنوان کشور حامی مقاومت و خروج از این کشور به عنوان نخستین اشتباه حماس می توانست به تنهایی موضوعی قابل اغماض و بخشش باشد اما افتادن در دام کشوری که همدست غرب در طرح های استعماری علیه کشورهای اسلامی و عربی است گناهی نابخشودنی است.
حماس باید درک کند که حمایت قطر از وی و میزبانی از آنان با هدف جدا کردن این گروه از بدنه محور مقاومت، ایجاد اختلاف میان اعضای دفتر سیاسی آن، کم اعتبار کردن گروههای مقاومت در جهان اسلام و رهبران آن و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی است.
در این بین نقش جمهوری اسلامی ایران در ممانعت از افتادن حماس در دام دشمنان مقاومت و تلاش برای تصحیح برخی اشتباهات صورت گرفته توسط آن بسیار مهم قلمداد می شود. هر چند جنبش مقامت اسلامی فلسطین بخشی از بدنه جماعت اخوان المسلمین به شمار می رود و نزدیکی قطر به اخوان و موضع این گروه در حوادث سوریه در مواضع آن تأثیر گذار بوده است اما حماس به عنوان پرچم دار مقاومت علیه صهیونیست ها و پشتیبانی گسترده توسط ایران، این ظرفیت را داراست تا بار دیگر مواضع خود را در این خصوص مورد بازنگری قرار دهد و همچنان خود را به عنوان سکان دار مقاومت فلسطین مطرح کند.