به گزارش نما، کیهان در ویژه های خود نوشت:
سناتورها آمريكا را سيبل مي كنند؟!
79 نماينده دموكرات و جمهوري خواه سناي آمريكا به دنبال تصويب طرحي هستند كه دولت آمريكا را ملزم مي كند در صورت حمله اسرائيل به ايران، از نظر سياسي، اقتصادي و نظامي كنار اين كشور قرار گيرد.
در شصت و پنجمين سالگرد اشغال فلسطين، كميته روابط خارجي مجلس سناي آمريكا طرحي تهيه كرده كه براساس آن اگر اسرائيل مجبور شود براي دفاع از خود دست به عمليات نظامي عليه ايران بزند، آمريكا موظف است از لحاظ سياسي، اقتصادي و نظامي به اسرائيل كمك كند.
به گزارش دويچه وله به نقل از جروزالم پست روبرت مندنز رئيس كميته روابط خارجي سناي آمريكا و سناتور ليندزي گراهام از حاميان اين طرح هستند كه توسط يك گروه 79 نفره از هر دو حزب جمهوريخواه و دموكرات تهيه شده است.
كميته روابط خارجي سنا در پيامي رسمي اعلام كرده: «اين كميته پيامي روشن و فوق العاده مهم براي همبستگي با اسرائيل عليه برنامه تهديدآميز اتمي ايران كه اسرائيل، آمريكا و امنيت جهاني را به خطر مي اندازد، ارسال كرده است.»
يادآور مي شود اسرائيل در دنيا به عنوان سگ زنجيري آمريكا تلقي مي شود و جمهوري اسلامي پيش از اين اعلام كرده بود كه خبط و خطاي كذايي رژيم صهيونيستي را پاي آمريكا مي نويسد و تلافي مي كند. اكنون طرح مورد نظر سناتورها، به موضع ايران سنديت مي بخشد. امضاي متقابل آن اين خواهد بود كه ايران تلافي حماقت رژيم صهيونيستي را بر سر نيروها و پايگاه هاي آمريكا در منطقه درمي آورد.
در واقع سناي آمريكا در صورت تصويب چنان طرحي سند رسمي دست جمهوري اسلامي و مراجع بين المللي مي دهد كه واشنگتن مسئول رسمي تمام اقدامات رژيم صهيونيستي است و طبعا بايد هزينه هاي گزاف آن را نيز به جان بخرد؛ با اين فرض مثلا در صورت تكرار جنگ لبنان يا غزه، نيروها و مراكز آمريكايي نيز آماج حملات نيروهاي مقاومت در جهان خواهند بود.
دموكراسي خواهي خنده دار آل سعود!
همكار مشترك راديو فردا و راديو فرانسه مي گويد ايران و عراق براي ارسال محموله نظامي به سوريه توافق كرده اند كه بغداد از هواپيماهاي خالي از محموله بازرسي كند.
پيش از اين آمريكا با طرح اين مسئله كه احتمال دارد ايران از طريق عراق به سوريه سلاح بفرستد، خواستار بازرسي هواپيماهاي ايراني در بغداد شده بود. اين موضع گيري غلط انداز و اغواگرانه براي زوم كردن افكار عمومي روي ايران در حالي است كه سوريه به واسطه كمك هاي كلان رژيم هايي نظير آمريكا، انگليس، فرانسه، عربستان، قطر و... به تروريست ها و گروه هاي مسلح وارداتي تبديل به زرادخانه بزرگ تسليحات و مهمات شده است.
با اين وصف حتي اگر ايران اقدام به ارسال سلاح به سوريه نيز مي كرد، نمي توانست مورد انتقاد آمريكا واقع شود ضمن آن كه ارسال سلاح براي دولت يك كشور اقدامي كاملاً قانوني است ولي ارسال سلاح براي تروريست ها و به منظور مقابله با يك دولت قانوني، فقط در قاب جنايت قابل ارزيابي است.
صرف نظر از اصل اين موضوع كه نوعي فرار به جلو و نعل وارونه است رضا-ت همكار مشترك راديو فرانسه و راديو فردا در تحليلي، خواسته آمريكا از دولت عراق را كه متحد جمهوري اسلامي است به استهزا گرفته و نوشت: دشوار نيست كه ايران پيش از انجام پرواز هواپيماهاي باري خود به مقصد سوريه، بغداد را از نوع محموله آنها مطلع ساخته و از اين راه دست دولت مالكي را براي انجام بازرسي هاي ظاهراً تصادفي باز بگذارد.
به اين ترتيب هم ايران به ادامه ارسال محموله هاي نظامي در بين پروازهاي باري بر فراز عراق قادر گرديده و هم بغداد مي تواند نظارت مورد درخواست آمريكا را در جهت بازرسي از پروازهاي مشكوك هواپيماهاي باري ايران به موقع اجرا بگذارد.
وي مي افزايد: مسير هوايي ايران به سوريه از راه عراق كوتاه ترين خط پرواز از تهران به دمشق است. كشيدن خط لوله گاز طبيعي از ايران به سوريه نيز در همين مسير مستقيم انجام مي شود. با توجه به نزديكي مناسبات تهران با دولت مالكي از يك سو و از سوي ديگر تمايل دولت شيعي عراق براي پيشگيري از روي كارآمدن يك دولت معارض در سوريه، بغداد از تمام توان خود براي قرار گرفتن در كنار جمهوري اسلامي و كمك به رژيم اسد استفاده مي كند.
گفتني است جان كري وزير خارجه آمريكا چندي پيش با سفر به بغداد خواستار جلوگيري از كمك هاي ايران به سوريه شده بود. اين در حالي است كه سوريه از يك ارتش قوي و مسلح به انواع تسليحات برخوردار است و آنچه شكست معارضين تحت حمايت آمريكا، اتحاديه اروپا و اسرائيل و كشورهاي عربستان و قطر را در پي داشته است، اراده مردم سوريه براي مقابله با يك توطئه استكباري و شناخت آنان از ماهيت معارضين و حاميان آنها بوده است. امروزه در ميان مردم سوريه، ادعاي دموكراسي خواهي آل سعود به يك «جوك» تبديل شده كه در ميان مردم، دهان به دهان و با تمسخر نقل مي شود.
تحريم يكسويه به جايي نمي رسد آمريكا با ايران مصالحه هسته اي كند
36 مقام سابق آمريكايي در گزارش 84 صفحه اي اعلام كردند فشار تحريم ها به بن بست خورده و آمريكا بايد با يك همكاري قابل اثبات با ايران، به يك معامله هسته اي دست بزند.
اين گزارش كه در قالب گزارش جديد «پروژه ايران» تهيه شده، تاكيد مي كند دولت باراك اوباما بايد در تلاش براي به دست آمدن نتيجه رضايت بخش بر سر برنامه هاي هسته اي ايران، تاكيد بيشتري بر ديپلماسي داشته باشد.
دست كم 36 مقام نظامي، ديپلماتيك و اطلاعاتي آمريكا از اين گزارش حمايت كرده و خواستار توازن مجدد استراتژي دو سويه آمريكا در قبال تهران شده اند.
به گزارش ديپلماسي ايراني، به نقل از جيم لوب مي نويسد: بنابراين گزارش كه تازه ترين گزارش «پروژه ايران» است توصيه هاي مشخصي براي كاهش تنش ها بر سر برنامه هاي هسته اي ايران و فراهم آوردن زمينه مناسب براي مذاكرات دارد. از جمله اينكه؛ از طريق فشار، اقدامات زيادي صورت گرفته اما نتيجه آن پايين تر از سطح توقع ها بوده و اين پيامد ناخواسته ريسك هايي را ايجاد كرده است. اين در حالي است كه گزارش هاي پيشين پروژه ايران بيشتر بر هزينه ها و فايده هاي اعمال تحريم ها و اقدام نظامي عليه ايران متمركز بود.
در اين گزارش 84 صفحه اي آمده است: شايد فشارها اقتصاد ايران را ضعيف كرده باشد يا روند توسعه برنامه هاي هسته اي جمهوري اسلامي را كندتر كرده باشد، اما دستاوردي نظير يك مصالحه يا كاهش نفوذ منطقه اي ايران به همراه نداشته است. علاوه بر اين، روند فشارها، مقاومت ايران در برابر آن را افزايش داده، فضاي داخلي را سنگين تر كرده و به تنش هاي منطقه اي نيز دامن زده است.
اين گزارش به امضاي شماري از چهره هاي سرشناس سياست خارجي از جمله برژينسكي، مشاور امنيت ملي سابق، ريچارد لوگار، مقام سابق سنا، و توماس پيكرينگ رسيده كه يكي از اعضاي اصلي پروژه ايران به شمار مي رود. گزارش اينگونه برآورد مي كند كه تقويت روند ديپلماتيك شامل تعهد به تعديل تحريم ها در مقابل همكاري قابل اثبات ايران مي تواند به بن بست خاتمه داده و به يك معامله هسته اي منجر شود.
اين گزارش در حالي منتشر مي شود كه ترديدها در مورد آينده مذاكرات هسته اي گروه 1+5 با ايران با توجه به بي نتيجه ماندن مذاكرات اخير در آلماتي، رو به افزايش است.اين در شرايطي است كه عدم پيشرفت در مذاكرات، با پيشرفت هاي ايران در نصب سانتريفيوژهاي پيشرفته تر در تاسيسات هسته اي نطنز و فردو همراه بوده است.گزارش مورد اشاره خواستار توازن و تعادل ميان فشار و ديپلماسي به جاي فشار و تحريم يك سويه شده است.
تايم: انقلاب هاي خاورميانه ميدان جنگ نيابتي ايران با آمريكاست
يك مجله آمريكايي مواضع آمريكا در قبال تحولات خاورميانه را متناقض توصيف كرد.هفته نامه تايم با اشاره به ادعاي آمريكا مبني بر حمايت از تغييرخواهي و انقلاب هاي منطقه خاورميانه نوشت: موضوعي كه اين مسئله را متناقض و پيچيده مي كند، اين است كه اوباما مخالفتي با سركوب فريادهاي دموكراسي خواهان در يمن و بحرين ندارد.
تايم افزود: آمريكا از خلوت ها حاكم بر اين كشورها حمايت مي كند و تصورش بر اين است كه ايران جنبش هاي مردمي را در كشورهاي منطقه تقويت مي كند.تايم تصريح كرد: انقلاب در كشورهاي عربي كه از سال 2011 آغاز شده ميدان جنگ نيابتي ايران با آمريكاست. اين نبرد همچنان ادامه خواهد داشت.
سيانيوز: اصلاح طلبان به دو علت نبايد نامزد معرفي كنند!
«اصلاح طلبان در 4 سال اخير با بحران هويت روبرو شده اند. آنها كه همان خط امامي ها و چپ هاي سابق اند از روز اول انقلاب هم در پي جاه و مقام به اين درگاه آمده بودند».سايت گويا نيوز كه رابطه خود با سازمان «سيا» را انكار نمي كند و به همين علت در ميان اپوزيسيون به «سيانيوز» شهرت دارد. با طرح اين سوال كه «اصلاح طلبان مي خواهند چه بكنند»؟
نوشته است «وقتي امروزه از اصلاح طلبان سخن مي گوئيم، دقيقا نمي دانيم منظورمان چيست؟ و از كدام جبهه با كدام هويت حرف مي زنيم» گويانيوز با دعوت از جبهه اصلاحات براي شفاف سازي مواضع و اعلام هويت واقعي خود به سوابق آنها اشاره كرده و با توجه به تغيير مواضع 180 درجه اي آنان طي سه دهه گذشته و همراهي جبهه اصلاحات با اپوزيسيون نظام در جريان انتخابات 88- بخوانيد فتنه آمريكايي اسرائيلي 88- مي پرسد؛ مگر چه اتفاق جديدي افتاده است كه در پي معرفي نامزد براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم هستيد؟!
گويانيوز با تقدير از فعاليت براندازانه اصلاح طلبان كه همراه با ساير گروههاي اپوزيسيون نظام صورت گرفته بود، از آنان مي خواهد كه با معرفي نامزد انتخاباتي، هويت واقعي خود را كه در فتنه 88 آشكار كرده بودند، پنهان نكنند و مي نويسد اكنون سوال افراطيون اصولگرا(!) از اصلاح طلبان اين است كه اگر اصلاح طلب هستيد چرا با اپوزيسيون نظام هم پيمان شده بوديد؟
گويانيوز در ادامه به بحران هويت و سرگرداني اصلاح طلبان پرداخته و بعد از اشاره به چند نمونه كه نشانه شفاف نبودن هويت آنهاست مي نويسد؛«حالا مجموعه اين مشكلات باعث شده است كه اصلاح طلبان نتوانند براي انتخابات رياست جمهوري آينده تصميم بگيرند.
آنها كنار ماندن و به كار مدني قانع شدن را هم، نه مطلوب مي دانند و نه كاري است كه اساسا در آن تجربه اي داشته باشند. گواه اين ادعا هم نقدهايي است كه هر از چند گاهي به دوران اصلاحات وارد مي كنند و مي گويند اي كاش در آن دوران به جاي آن كه تخم اصلاحات را در ساختار سياسي بكاريم در ميان جامعه و مردم مي كاشتيم»!
گويانيوز در پايان به انتقاد از ادعاي اصلاح طلبان درباره محبوبيت خاتمي پرداخته و مي نويسد؛ آن دوران سپري شده و خاتمي در افكار عمومي جايگاه سال 76 خود را از دست داده است و با طرح دوباره اين سوال كه «اصلاح طلبان مي خواهند چه كنند»؟ و مي پرسد؛ «اگر رژيم حتي به اندازه يك دهم آنچه ادعا مي كند به برانداز بودن اصلاح طلبان اعتقاد داشته باشد آيا مي تواند اجازه بدهد كه دوباره آش همان آش و كاسه همان كاسه باشد»؟ و به اصلاح طلبان توصيه مي كند كه به همان موضع «اپوزيسيون نظام» كه در سال 88 داشتند، بازگردند.
گفتني است گروههاي اپوزيسيون و مخصوصا گروهها و جرياناتي كه مانند «گويانيوز» مواضع آنها مي تواند موضع سازمان هاي اطلاعاتي بيگانه باشد، تلاش اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات را عمدتاً از دو جهت به زيان اپوزيسيون مي دانند اول آنكه شركت آنان در انتخابات، ادعاي قبلي اصحاب فتنه و حاميان بيروني آنها درباره تقلب در انتخابات را بي اساس نشان داده، و نفي مي كند و دوم اينكه معتقدند: با توجه به اين واقعيت كه اصلاح طلبان فاقد پايگاه اجتماعي و مردمي هستند، نامزد معرفي شده از سوي آنان با اقبال مردم روبرو نمي شود و از اين روي، ادعاي اصلاح طلبان درباره برخورداري از پايگاه مردمي در اين وزن كشي به شدت رنگ مي بازد.