رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد در جشنواره شعر بهار با بیان اینکه اسفندیارم اما البته کینهای از رستم در دل ندارم گفت: با هم تاریخ کشور عزیزمان و ملت بزرگمان را میسازیم.
وی با بیان اینکه فصل حماسه، فصل پاک کردن کینهها و زدودن نفرتهاست، افزود: سوءتفاهم نشود که اگر به بهانه بهار از اسفند دعوت میکنند. اما یادم نرود که اسفند پشت به زمستان دارد و رو به بهار.
مشایی با طرح این سوال که برای خیلیها سوال است که چرا این همه تو را بهانه میکنند، ادامه داد: من با خود فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که گناه من این است که یار اسفندیم از قدیمالایام مردان و زنان ما به عادت کرده اند که چشم بد را با سوزاندن ما از خود دور می کنند.اما اینکه کسانی باشند تا بسوزند تا نگاه بد ساحت قدسی مردان پاک و آگاه و هوشیار و با بصیرت ایران عزیز اسلامی در امان بماند و مصونیت بیابد این افتخار بزرگی است.
مشاور رییس جمهور اظهار کرد: هر چه گفتیم که عنوان بهار خیلی خیلی بالاتر از آن است که از آن به یک عبارت و واژه سیاسی برای یک حزب و یک گروه تعبیر کنیم. ظرفیت بهار خیلی بالاتر از اینهاست.
مشایی اظهار کرد: انتخابات مهم است، حماسه مهم است، اهتزاز پرچم پرافتخار میهنمان مهم است نام والای سرزمین مهم است. سرزمین ایران ، مدفن پاک شهیدان است. همه اینها درست اما بهار یک حقیقت مجسم دارد. در عالم هستی، خدا بهار است و در عالم امکان وجود نازنین امام عصر (عج) مظهر بهار است.
مشایی تاکید کرد: اگر دوستانی هستند که مایلند همچنان از عنوان بهار برای تحقق منویات سیاسی بهره ببرند، مانع نیستم اما خواهشم این است که آن جایگاه رفیع بهاری یعنی وجود نازنین امام فراموش نشود. زنده باد بهار فرزندِ شجاع ملت در تریبون سازمان ملل فراموش نشود. راه قله های بلند تر برای فتح برخی از تپه ها به فراموشی سپرده نشود.
وی با بیان اینکه "در عالم خلق و امکان خداست که جلوهگری میکند"، افزود: همه مظاهر هستی جلوههای وجود خدا هستند. هستی جز خدا نیست، پرتویی از نور لایزال الهی است. هر خلقی جلوهای از خداست و افتخار انسان این است که می تواند خداگونه شود.شبیه خدا شود. خدا هم این را خواسته است. در حدیث قدسی در کتاب شهید مطهری در کتاب ولا و ولایتی خود آورده است که بنده من مرا اطاعت کن تا مثل من شوی یا من تو را مثل خودم کنم. من چشم تو شوم تا با چشم ببینی و گوش تو شوم تا با گوش بشنوی.
مشاور رییس جمهور ادامه داد: بارها گفتهام که خداوند به وجود انسان افتخار کرده است. فتبارک الله احسن الخالقین. من بسیار به این عبارت فکر کردهام. خدا میگوید این را این افتخار خداست قرآن هست.. شوخی نیست که خدا به این موضوع افتخار میکند هرکسیبه یه چیزی افتخار می کند باید چیزی خلق کرده باشد که در شانش باشد.یک استاد برجسته ریاضی دانشگاه به خاطر حل یک مسئله کوچک ریاضی به خودش افتخار نمی کند.فعل و فاعل باید در شان فاعل باشد. انسان بالاترین ظرفیت غیرخداست و تنها خدا نیست. خدا موجودی خلق کرده که آینه خودش باشد نه تمام نما.تمام نما برای خدا نمی شود.
وی تصریح کرد: هر موجود دیگری خدا نمی شود. در این مورد فکر کردم خدا تنها در یک صورت می تواند به خودش افتخار کند به خاطر خلق انسان که موجودی خلق کرده شبیه خودش. البته شبیه هیچ چیز دیگر غیر از خودش نیست.موجودات در کنار و پشت سرهم هم دارند خلق می کنند آفریدگاری می کنند.واسطه ایجاد هستند.
مشایی با بیان اینکه انسان بالاترین ظرفیت آفرینندگی و خلق را دارد، گفت: این افتخار انسان است و این افتخار را انسان از خدا بدست آورده است و به همین خاطر خداوند به خودش آفرین میگوید. هیچچیز دیگری به غیر از انسان نیست که خداوند نسبت به آن به خود تبریک بگوید. چون هیچ فعل دیگری نیست که خدا به خاطر آن به خودش آفرین بگوید. اما این یکی از جنس خودش است. یعنی میتواند با خودش خلوت کند. خداوند با انسان خلوت میکند، خلوت انسان با خداوند از همان طرف است و الا خداوند همیشه با انسان خلوت میکند. وقتی میگوید ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم یعنی خدا با انسان بیشتر از انسان با انسان خلوت میکند که البته خلوت کردن یکی از جلوههای بروز عشق و محبت است. محبت است که این پرده فروشی را به پایان برساند.محبت بود که حجاب را برداشت. خدا زیباست.
وی ادامه داد: جلوههای حقیقت متعالی در بخشهای مختلف جمال بروز و ظهور پیدا میکند. سطوح انسانی یک جاهایی با سطح حیوانی مشابهاتی دارد و فصل مشترک دارند. به همین دلیل است وقتی انسان را میخواهند توصیف کنند، میگویند انسان حیوانی متفکر و انتخابگر است.انسان حیوانی متعصب است. من این را رد نمیکنم این فصل مشترک انسان با حیوان است. حقیقت انسان از این فصل مشترک شروع میشود و این آغاز بودن انسان است و مرتبه انسانی از اینجا شروع میشود.
مشایی انسان را موجودی رو به تعالی معرفی کرد و افزود: انسان رو به تعالی است و وقتی ما به سمت آینده میرویم، یعنی انسان از فصل مشترک خود با حیوان فاصله میگیرد و ظرفیتهای الهی او که در سطح بالاری ظهور و بروز پیدا میکند و جلوههای بالاتر خدا در انسان متجلی میشود. عظمت الهی در آسمانها و زمین ظاهر شده ولی طبق روایات ائمه اطهار انسان موجودی بزرگتر از زمین و آسمان است. انسان میتواند این سیر را طی کند و در این سیر است که مفهوم انسان کامل معنا پیدا میکند. که امام و شهید مطهری در این موضوع تاکید دارد.
مشاور رییس جمهور همچنین با بیان اینکه "همچنان که بهار مظهر خلق و آفریدگاری است، نمایشی است از زایش، آفرینش و شعر هم مظهری از آفرینش و زایش است"، گفت: اساسا هنر و علم معرفت و محبت اینگونهاند. مهندس سطح نازل عالم امکان است. در آینده کانسان،انسانهای مصنوعی می سازد شبیه انسان.خیلی از کارهایی که الان انسان ها انجام می دهند دیگر انجام نمی دهند و به آنها می سپارند. و سراغ کارهای بالاتر می روند. اولین انسانی که ساخته میشود، مهندس است. من خودم مهندسم اما میخواهم بگویم که مهندسان سادهترین انسانها هستند و اگر بشر یک روز بخواهد در سطوح بالاتر یک انسان مصنوعی بسازد باید شاعر بسازد. آنجا که سخن از فهم بالاتر است، جایگاه هم بالاتر است. شاعری یک رده است، اگر باشد شاعری که قدر خودش را نشناسد، قدر خودش را نشناخته است. به این معنا نیست که قدر ندارد.
وی افزود:چه شد که جاذبه زمین را کسی نیفتاد مگر نیوتن تا حالا چیزی از دستش نیفتاده بود یا کسی قبل از آن چیزی از دستش نیفتاده و متوجه نشده که زمین جاذبه دارد یعنی فقط سیب این خط و به آدم می دهد انسانی هست که افتادن چیزی را تجربه نکرده باشد؟ چرا کسی درنیافت. به مباحث مکتب اهل بیت مراجعه کنید همه اینها روشن است.باید این نور تابانده شود. و شیر از بالا باز شود. یک انسانی که یه موسیقی در ذهنش خلق می شود. نغمه بر انسان نازل و تابانده می شود.حقایق عالم است.
مشایی خاطرنشان کرد: اگر کسی روبه خدا بیابد دریچه دلش را به سوی خدا باز کند حب خدا جا بگیرد خالق می شود. چقدر در کشور عالم داریم که درس ناخوانده عالم هستند.به خاطر عشق به اهل بیت به درجات بالا دست پیدا کردند.طهارت این است.جلوی حق تعالی عاشق می شود.نور آدم را روشن می کند.شعر حقیقت است و حقیقت در غزل می رقصد.
مشاور رییس جمهور اظهارداشت: پیغمبر حرف های فلسفی و عرفانی تخصصی نمی زد.پیغمبر سخنان خدا را ابلاغ می کرد. اگر عادت کنیم که سخن و منطق شبیه خدا باشد احساسمان احساسی باشد که اقتضای ایمان به خدا باشد نفرت جنگ ستیز و دشمنی حذف می شود.شعر آیات و نشانه های از خدا در زمین است.
وی در ادامه اظهارات خود گفت: از ما چه میخواهند اینکه اعراض نکنیم. همه ما حقگرا هستیم. وقتی حقگرایی در ما زنده است سخن حق را خوب می شنویم، و گرنه حزبگرایی، سیاسی بازی، زبانگرایی، قیافه گرایی و آدم را از خدا دور می کند. بهار در طبیعت یک فصل است اما در حقیقت جهان یک فصل نیست.یک حقیقت است.عالم امکام عالم خلق تعالی رشد و بالارفتن است. نزدیک خدا یک فرآیند و یک حرکت تعالی بخش است.با ایستادن لقا اتفاق نمی افتد..همه اینها یا روایت است یا آیات از خودم نمی گویم.البته روایت هم آیات است. بیایم بهاری باشیم.قرار است ما جلوههایی از حق باشیم، نه اینکه با اینها از حق فاصله بگیریم.
مشایی افزود: لقاء خدا اتفاقی نیست بلکه یک فرآیند و حرکت تعالیبخش است. چیزهایی که میگویم از علما شنیدهام و درس پس میدهم. روایتها هم اینها را میگویند. اصلا روایتها خود آیاتند، جلوههایی از آیات و تفسیر آنانند.
وی با بیان اینکه "بیایید بهاری باشیم و برای اینکه بهاری باشیم باید اهل خلق باشیم"، اظهار کرد: همین که اهل خلق و آفرینش شدیم، رنگمان رنگ خدا و بویمان بوی خدایی میشود. لبخند زدن خلق (آفرینش) است. دوست داشتن آفریدن است. نفرت و خشم از جنس خلق نیست.به قول شهید بهشتی جذب حداکثر و دفع به قدر لازم. نمیگویم نباید خشم باشد چرا گاهی اوقات لازم است آنجا که لطف و محبت و عشق در خطر است، خشم موضوعیت پیدا میکند اما خشم پوسته است و مغز نیست.
مشایی ادامه داد: وصلت نامیمون شیطان و انسانی که گوش خود را به او سپرده است، اقتضا میکند اعمال قدرت کند. برای اعمال ارادههای عدالتجو باید به موقع از بحث خشم مدد گرفت اما این همیشگی نیست. اصلا جنس انسان جنس مهر و محبت است، زیرا معرفت وقتی حاصل میشود که محبت باشد و اصلا محبت آن روی سکه معرفت است. نمیشود معرفت باشد و محبت نباشد. دوست داشتن آدمیان علامت ایمان و باور و اعتماد به خدا است. نگاه داشتن حرمت انسانها، نگاه داشتن حرمت خداست.
رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد اضافه کرد: همه کسانی که خداو خداگراین و خدا جویان را دوست میدارند، انسانها را دوست میدارند و عاشق برجستهترین انسانهای تاریخ هستند، بهار را باور کردهاند بهاران را می پسندند. و تلاش میکنند همیشه در فصل بهار زندگی کنند آرزوی تعالی م یکنم. همه شما با هر گرایش سیاسی و اخلاقی که در اینجا نشستهاید و فارغ از اینکه این را قبول دارید و آن را رد میکنید، بهاری هستید. میتواند اختلاف سیاسی، اختلاف رنگ و زبان وجود داشته باشد، اما قرار نیست اینها ما را از هم جدا کند،اینها شاخه یک درخت است که فرصت آویزان شدن میوه را می دهد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: قرار است همه این مسائل ما را به هم بشناساند و نزدیک کند. انسانها باید به هم برسند و همدیگر را بیابند. قرار نیست ما را ازهم جدا کنند.