اخیرا شورای نگهبان قانون اساسی در چارچوب ضوابط انتخاباتی اقدام به دادن هشدارهایی درباره تخلف بودن هرگونه استفاده از امکانات دولتی در عرصه تبلیغات انتخاباتی کرده است. صدور چنین اطلاعیههای رسمی که جزو وظایف ذاتی آن شوراست موجب شده اصلاحطلبان به انجام سلسله تبلیغات دروغین به هم پیوستهای در جهت مخدوش نشان دادن انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری در خرداد 1388مبادرت ورزند.
1- در همین ابتدا گفتنی است پس از رسوایی دروغ «تقلب» بیپایه بودن استناد صحنهگردانان جریان اصلاحات به استدلال سست یادشده فوق، حداقل برای اثبات «تخلف» در انتخابات دوره گذشته یا استفاده از امکانات دولتی از سوی دولت نهم بر کسی پوشیده نیست. این طیف منزوی که هیچ الزامی به رعایت تقوای سیاسی و اخلاق انتخاباتی ندارد و اتفاقا ید طولایی در سوءاستفاده از امکانات دولتی در مقاطع انتخاباتی را در پرونده قطور خود دارد، آنان را واداشته با سوءاستفاده از فضای پیش آمده به جای استغفار سیاسی– دینی از مواضع غلط و دشمنپسند گذشته یا ارائه برنامه انتخاباتی، صرفا به تخریب مشروعیت انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری همت گمارند. قهرا از منظر عمومی توسل سران اصلاحات به چنین استنادات مغرضانه نادرست، آسیبهايی جدی بر پسمانده وجاهت سیاسی آنان وارد خواهد کرد.
2- در حقیقت به این ادعا از سوی اصلاحطلبان در حالی دامن زده میشود که شخص محمد خاتمی عمده پیروزیاش در انتخابات 76 را مدیون دولت دوم رفسنجانی است که بهواسطه تشکیل حزب كارگزاران سازندگی توسط دولتمردان و اطرافیان رفسنجانی و متعاقبا سوءاستفاده گسترده و غیرقانونی آنان از امکانات دولتی برای تبلیغ خاتمی، زمینه پیروزی او را فراهم کردند. عموما تشکیل مجلس ششم وابسته به اصلاحطلبان نیز چنین وضعی داشت.
3- طبق ارزیابیهای دقیق اجتماعی و نظرسنجیهای میدانی صورت گرفته از سوی اصلاحطلبان، هیچیک از کاندیداهای وابسته به جریان اصلاحات از جمله هاشمیرفسنجانی و خاتمی شانسی برای موفقیت در انتخابات پیش رو ندارند. بهطور عمومی عامه مردم و نخبگان جامعه تمایلی به این جریان آلوده به اغراض دشمنان نظام ندارند، به همین واسطه نتیجه نهایی انتخابات پیش رو هیچ موضوعیت یا جذابیتی برای اصلاحطلبان و سران دخیل در فتنه 88 ندارد. تنها بازسازی سیاسی با پیگیری سیاستهای فتنهجویانه سال 88 مانند اصرار بیمبنا بر وجود تقلب در انتخابات 88 یا دامن زدن به شایعه استفاده از امکانات دولتی توسط دولت نهم آن هم مبتنی بر مصادیق مضحک اما توهینآمیز نسبت به شعور سیاسی مردم مانند «جلب آرای 24 میلیون ایرانی با توزیع سیبزمینی از سوی دولت نهم» برای آنها دارای اهمیت است.
4- اصلاحطلبان مدعی هستند احمدینژاد در سال 88 نیز با استفاده از امکانات دولتی پا به میدان رقابت گذاشته است و به همین دلیل انتخابات یادشده را دارای اشکال قانونی میدانند. این ادعاي غیرقابل مسموع صرفا تبلیغاتی در شرایطی پرداخت تبلیغاتی میشود که احمدینژاد در آن مقطع رئیسجمهور کشور بوده است. طبعا وي به عنوان رئیسجمهور مستقر- همانند روسایجمهور ادوار گذشته- ناچار بوده است مطابق ضوابط امنیتی و اداری برای آمد و شد ولو جهت تبیین برنامههای تبلیغاتی خویش یا انجام مسافرتهای کاری آن مقطع در چارچوب مقررات از امکانات دولتی بهره گیرد. در حقیقت نمیتوان به رئیسجمهوری که تا آخرین لحظات پایان مهلت قانونی دولت رئیسجمهور محسوب میشود ایراد گرفت که چرا برای خوابیدن در فلان استان از امکانات استانداری بهرهمند شده یا استاندار به استقبال وي آمده یا هزینه سفر او از محل اعتبارات نهاد ریاستجمهوری پرداخت شده است. اگر چنین موضوعی محل اشکال بود قانونگذار برای شرکت رئیسجمهور در انتخابات دوره آتی پیششرط استعفا را لحاظ میکرد. استفاده رئیسجمهور مستقر از امکانات دولتی برای دیدار با مردم یا ارائه گزارش عملکرد 4 سال فعالیت دولت مطلقا نمیتواند مفهوم سوءاستفاده از امکانات دولتی را تداعی کند اما شکی وجود ندارد که هرگونه استفاده دولت از امکانات دولتی برای معرفی یا حمایت از کاندیدای دیگر در پایان خدمت دولت یادشده از ابعاد گوناگون محل اشکال و ایراد قانونی است و دولت فعلی نیز از این موضوع مستثنا نیست.
5- برای نمونه در پایان دولت اول هاشمیرفسنجانی ایشان نیز با استفاده از امکانات دولتی به سفرهای متعدد انتخاباتی میپرداخت و کسی هم نمیتوانست ایرادی بر این رفتار ایشان وارد کند. همچنین محمد خاتمی نیز در پایان دولت اول خویش از چنین شرایطی برخوردار بوده است اما در اواخر دولت دوم هاشمی جمعی از وزرا و اطرافیان هاشمی با هدف مدیریت انتخابات آتی و البته با سوءاستفاده گسترده از امکانات دولتی اقدام به راهاندازی یک جمع سیاسی به نام «کارگزاران سازندگی» کردند و علنا با استفاده از امکانات دولتی به انجام فعالیتهای گسترده و موثر انتخاباتی به نفع محمد خاتمی پرداختند و بلافاصله نیز با انتخاب خاتمی بخش مهمی از کابینه اول وي را بویژه در بخش اقتصادی مصادره کردند. در همان زمان گروههای مختلف سیاسی به این اقدام غیرقانونی دولت هاشمی درباره استفاده از امکانات دولتی در جهت تبلیغ کاندیدای مورد نظر اعتراض کرده و ایرادات اساسی به این اقدام غیرقانونی گرفتند اما اصلاحطلبان که در پی دسترسی به قدرت اجرایی کشور به هر طریق ممکن بودند در آن مقطع و پس از آن، هیچ توجهی به انتقادات وارده نکردهاند. اتفاق زشتی که در پایان دولت دوم خاتمی هم عینا تکرار شد، یعنی در جریان برگزاری انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری نیز حمایت گروههای هجدهگانه اصلاحطلب از کاندیدای مورد نظر محمد خاتمی آن هم با استفاده از امکانات دولتی برنامهریزی و به مرحله اجرا درآمد، اگرچه این رفتارها تاثیری در رای مردم نداشت.
6- تعدد نامزدهای انتخاباتی جریان اصلاحات در دوران پیش از شروع ثبتنام یکی از شگردهای آنان برای فضاسازی سیاسی است. بر اساس تقسیم کار صورت گرفته هر یک از کاندیداهای اصلاحطلبان وظیفه دارند در چارچوب ظرفیتهای ذاتی– تبلیغیشان و البته در متن فعالیتهای انتخاباتی زودهنگام بویژه در جلسات پرسش و پاسخهای دانشگاهی سلامت انتخابات دوره گذشته را به هر نحو ممکن زیر سوال ببرند. دامن زدن به شائبه استفاده گسترده از امکانات دولتی در انتخابات دوره قبل ریاستجمهوری از مهمترین محورهای تبلیغاتی مهرههای نسبتا اصلی آنان است.
7- در خاتمه گفتنی است بر اساس آخرین اخبار منتشره از درون اردوگاه اصلاحات در پیش گرفتن سیاست «پسرویهای نیمهمعتدل لحظهای» و در نهایت بازگشت به صحنه سیاسی کشور بدون اظهار ندامت از خطایای سرزده در جریان فتنه 88 یکی از استراتژیهای نوین اصلاحطلبان است. طبیعی است در شرایط کنونی و بر اساس دستورالعملهای اختصاصی صادره از سوی جریان ضدانقلاب مستقر در خارج کشور، زیر سوال بردن سلامت انتخابات دوره گذشته ریاستجمهوری ایران یکی از مهمترین اولویتهای اصلاحطلبان داخلی است تا بتوان با توسل به آن فتنههای جدید انتخاباتی را رقم زد. بازبینی مواضع چند ماه اخیر اشخاص وابسته به جریان فتنه موید آن است که خدشه وارد کردن به سلامت انتخابات ریاستجمهوری به هر طریق ممکن مبنای اصلی فعالیتهای چند ماهه آنان را شکل میدهد. طبعا کوبیدن بر طبل دروغین استفاده از امکانات دولتی در انتخابات سال 88 و تلفیق آن با ملاحظات تحلیلی، اصرار بیمبنا اما رسانهای هاشمیرفسنجانی بر کلیدواژه «انتخابات آزاد» و تکرار عینا همین واژه از سوی عناصر ضدانقلابی مانند منافقین، مارکسیستها، سلطنتطلبان و مجموعه عوامل ضدانقلاب خارجنشین به شکلی دقیق از جزئیات توافقات نهایی سران داخلی و خارجی فتنه در همسانسازی رفتارهای آتی آنان پرده برمیدارد.