صحنه سیاست بهطور عام و رقابتهای انتخاباتی بهطور خاص مانند بازیهای مختلف، قواعد خاص خود را دارد و هر كسی وارد این میدان میشود، اولا باید قواعد آن را بلد باشد یا یاد بگیرد و ثانیا به آن قواعد ملتزم باشد.
ناآگاهی از قواعد بازی و پایبند نبودن به آنها، در بازی های كودكانه بازی به هم زدن یا جرزنی تلقی می شود ولی در بازی های رسمی به بازنده شدن فرد یا تیم منجر خواهد شد!
قانونمندی، اخلاق مداری، احترام به نهادهای مسئول در برگزاری انتخابات و پذیرش این كه این رقابت نتیجه مساوی ندارد و شركت كنندگان در آن به حسب ظاهر یا برنده هستند یا بازنده، از جمله قواعد مهم این عرصه است.
پس كسانی كه نمی توانند به قانون در هر حال ملتزم باشند، به اخلاق پایبند بمانند، جایگاه و شأنی برای نهادهای مسئول قائل باشند و هم پذیرش برد داشته باشند و هم باخت، نباید پا به این میدان بگذارند.
اگر قانون، اخلاق، احترام و پذیرش نتیجه، فقط تا زمانی باشد كه بازی به نفع ماست و هر جا منافع ما تأمین نشد و بازی به نفع ما جریان نداشت همه چیز را زیر سوال ببریم، از قواعد بازی عدول كرده ایم و متناسب با هر یك باید منتظر جرائمی باشیم، از كارت زرد گرفته تا كارت قرمز!
در سال ۸۸ همین اتفاق افتاد و برخی نامزدها وقتی نتیجه انتخابات به نفع آنها رقم نخورد، بازی را به هم زدند و فتنه را كه البته از قبل طراحی و برنامه ریزی شده بود، آغاز كردند.
همه، از خود نامزدها گرفته تا حامیانشان و از رسانه ها گرفته تا نهادهای مسئول باید در همه مراحل، قانون را ملاك عمل قرار دهند.
داور نهایی این رقابت، شورای نگهبان است و گر چه این شورا بیش از دیگران باید مُر قانون را مبنای عمل قرار دهد كه خواهد داد ولی همه در هر شرایطی باید به داوری آن تن دهند البته شورای نگهبان هم باید آمادگی داشته باشد نه بواسطه فشارها و فضاسازی ها كه همواره علیه این نهاد راهبـردی بوده و خواهد بود، بلكه در صورت ضرورت، به شكل مستدل و منطقی پاسخگو باشد.
از مهم ترین عواملی كه می تواند حماسه سیاسی را در عالی ترین حالت، تحقق ببخشد؛ احترام به قانون و قانون مداری و پایبندی به قواعد بازی است.