گروه ترجمه- روزنامه واشنگتنپست 21 مي 2013(31 اردیبهشت) در مقالهاي به انتخابات رياستجمهوري ايران پرداخت و نوشت: رفاه و كاهش فشار اقتصادي اولويت مهم مردم ايران در انتخابات رياستجمهوري خواهد بود. با وجود اين، سياست خارجي در اين انتخابات اهميت فوقالعادهاي دارد، بهويژه آنكه ايران تلاش ميكند خود را از انزواي اقتصادي و ديپلماتيك چهار سال گذشته خارج كند. برخي از نامزدها بهدليل اينكه ميزان بيكاري و تورم بسيار بالاست، طرحهاي مبهمي در مورد نحوه احياي اقتصاد ايران ارائه كردهاند؛ اما تقريباً همگي در مورد تواناييهاي خود براي هدايت صحيح اين مسير بهويژه حل مسائل با جامعه بينالملل بزرگنمايي كردهاند. با وجود اين، آنها در مورد نحوه انجام آن اتفاق نظر ندارند. در حالي كه بسياري از نامزدهاي مشهورتر در سياستهاي اقتصادي برجسته نيستند؛ اما عمدتاً تجربه سياست خارجي بسياري دارند. در اين انتخابات، سياست و اقتصاد در هم تنيده شده است، زيرا بسياري از مسائل اقتصادي ايران، نتيجه تحريمهاي بينالمللي هستند كه بهطور جدي توانايي كشور براي صادرات و درآمدهاي نفتي را با مشكل روبهرو كرده است.
در ادامه مقاله آمده است: نامزدهايي كه از استقلال ايران حمايت و از حقوق بينالمللي آن دفاع ميكنند، همواره مطلوب رأيدهندگان بودهاند؛ اما مهمتر از آن، نامزدهايي هستند كه راهبردي مسالمتآميزتر در سياست خارجي دنبال ميكنند كه البته جذابيت بيشتري براي رأيدهندگان دارند؛ بهويژه آنكه فشار تحريمها وضعیت را دشوار كرده است. برخي تحليلگران ميگويند با توجه به وجود چنين ديدگاههايي در ميان رأيدهندگان ايراني، شانس پيروزي سعيد جليلي اندك است؛ زيرا وي در گفتوگوهاي هستهاي رويكرد انعطافناپذير داشته است و به همين دليل، گفتوگوهاي بينالمللي در مورد برنامه هستهاي ايران نتايج بهتري را رقم نزده است. حسن روحاني پيش از جليلي رياست تيم گفتوگوكننده هستهاي را بر عهده داشت. وي راهبرد ميانهروتر در سياست خارجي داشت و اين موضوع براي ايرانيها جذابيت دارد.
در پايان مقاله آمده است: علي اكبر ولايتي، از جمله محافظهكاران ميانهرو است. ولايتي در نشست خبري 11 مي در هنگام اعلام نامزدي خود گفت: «ما ميتوانيم ضمن حفظ حق خود در دستيابي به انرژي هستهاي، روابط خود با ساير كشورهاي جهان را ارتقا دهيم.» اما او بهطور مستقيم به پرسشهاي مربوط به چشمانداز روابط ايران و آمريكا در صورت انتخاب شدن بهعنوان رئيسجمهور، پاسخ نداد. اسفنديار رحيممشائي نيز در پستهاي مرتبط با سياست خارجي ايران فعال بوده است. مشائي پيشتر گفته بود كه ميان ايران و اسرائيل [رژیم صهیونیستی] و يا آمريكا دشمني نميبيند و از جذب سرمايهگذاري ايرانيهاي ثروتمند خارج كشور، حمايت كرده بود. در نهايت، از نظر بسياري از ناظران، علياكبر هاشمي رفسنجاني، نامزدي است كه توانايي بسياري در مديريت همزمان چالشهاي سياست اقتصادي و خارجي را داراست. با وجود اين، نامزدي رفسنجاني با حملات و انتقادات شديد محافظهكاران روبهرو شده است كه معتقدند عملگرايي ديپلماتيك رفسنجاني، اركان ايدئولوژيك جمهوري اسلامي ايران را تضعيف خواهد کرد.
تحلیل: درست است که نویسنده به اقتصاد که یکی از معیارهای مهم در انتخابات است، پرداخته؛ اما چون دغدغه سیاست خارجی ایران را دارد و برای وی و مقامات آمریکایی و غربی، سیاست خارجی آینده جمهوری اسلامی ایران که سالهاست آنها را عذاب میدهد، مهم است، شتابزده به برخی از نامزدها با شاخص سیاست خارجی آنها پرداخته و از منظر گزینه مطلوب خودش، نظرسازی کرده و آن را به خواست مردم ایران نسبت داده است. حال آنکه واقعیت، چیز دیگری است که وی سعی دارد آن را پنهان کند. این واقعیت سیاست خارجی مقاوم ایران در برابر استکبار است که بزرگترین چالش چند دهه اخیر آن محسوب میشود.