به گزارش نما به نقل از پایگاه 598، اين روزها كم كم بازار تبليغاتي داغ داغ شده و هركسي كه فكر ميكند ميتواند كرسي رياست جمهوري يا شوراهاي شهر را از آن خود كند فعالانه وارد ميدان شده است. دراين ميان شايد شناخت فرد اصلح مشكل باشد اما واقعيت امراين است؛ كانديدايي كه بتوانند كل قضيه تبليغات خودش را مديريت كند طبيعتا خواهد توانست در آينده شهر و كشور هم تاثيرگذارباشد، زيرا فردي كه منافع ملي را در زمان تبليغات خودشان در نظر نگيرد و نتواند ستادهاي انتخاباتي خودش را درست مديريت كند مطمئنا فرد ناكارآمدي درآينده خواهد بود.
بههمين خاطر عرصه تبليغاتي زمان خوبي است تا ماهيت واقعي و توانمنديهاي كانديدايها را بشناسيم آنهم نه از روي شعارهاي تبليغاتي و زرق وبرق كارهايشان، بلكه با توجه به نوآوريهاي كه دارند و ازپتانسيلهاي موجود استفاده بهينه ميكنند.
بهطور حتم تبليغات قسمت مهمي درانتخاب يك كانديداهاست.ممكن است كانديداي كتابچهاي را منتشر كند تا دغدغهها و خواستههايش را به ملت عرضه نمايد مطمئن باشيد اين فرد آدم توانمندي نيست؛ چنانچه دردورههاي قبلي هم برخي كانديداها ازهمين روش استفاده كرده بودند وماحصل انتخابات چه شورا و چه مجلس يا رياست جمهوري، انبوه كاغذهاي ريز ودرشتي بود كه درگوشه و كنار خيابانها به شكل زباله ريخته شده بود؛ البته شايد بگوييم آنها برنامههاي خود را فهرستوار نوشته بودند تا براي مردم ارايه دهند.
اما يادمان هم نرود كه اگر كانديدايي شرايط ومسايل جامعه را در نظر نگيرد ممكن است بهجاي معرفي خود بههدر دادن سرمايههاي ملي بپردازد، آنگونه كه همه هم كم و بيش به آن واقفيم اين است دريكي دوسال گذشته كاغذ ازمهمترين ابزارهاي تبليغاتي كشور بوده كه درعرصه هم فرهنگ آسيب زيادي بهجا آورده است و گراني سرسامآور كاغذ اين تحفه باارزش فرهنگي! بسياراز اصحاب قلم و اهل فرهنگ را تا مرز ورشكستگي و نابودي كشانده است و همين باعث شده تا كميت بركيفيت سبقت گرفته و فعاليتهاي فرهنگي درشرايطي كه درجنگ نرم قرارداريم به شدت افول كند، حال با اين اوصاف همين موضوع، جدا ازسوءمديريتهاي حاضر ميتواند آزمون خوبي براي كانديداها باشد.
لذا افرادي كه رسانه ملي و دولتي مثل تلويويزن، راديو و خبرگزاريها را دراختيار دارند اگرنتوانند مديريت بحران كرده و كاغذ را آنگونه كه بايد وشايد در تبليغات خود كمرنگ كنند بايد درتوانمندي آنها دچار ترديد شد زيرا اولين قدم را با بي برنامگي برداشتهاند؛ هرچند پز برنامه داشتن هم بدهند اما اينكه از منابع ملي بودجههاي كلان به كانديداها براي تبليغات اختصاص داده ميشود نبايد دليلي موجه باشد تا اين افراد ازهر راه و روشي براي خود استفاده كنند همچنين بايد در مورد به قانونگرايي آنها هم دقيق بود.
چهارسال پيش و فتنه 88 شاهد بوديم بعضي ازنامزدها كه نداي قانونگرايي داده بودند خود به اسوه ازبيقانوني تبديل شدند. به همين خاطر توجه به مسايل فرهنگي در بحبوحه انتخاباتي بيش ازهر زمان اهميت دارد؛ البته رسانهها بايد شرايط تبليغات را مدام گوشزد كنند تا مردم ازهمين كانال هم بتوانند فرد اصلح وامين خود را انتخاب كنند به هر تقدير شرايط بحران زده فعلي كه قسمتي از آن به سوء مديريت برخي آقايان مربوط است ميتواند به ميداني براي تشخيص سره از ناسره تبديل شود و اينجاست كه كاغذ هم ميتواند عاملي شود تا توانمندي افراد را مشخص كند.