به گزارش نما به نقل از تسنیم، در آن گزارش، علت حذف این اثر تاریخی از فهرست آثار ملی ایران هشدار داده شده و از مسئولان خواسته شد تا دیر نشده در مورد خرید و بازسازی این خانه سریعا اقدام کرده و وارد عمل شوند.
متاسفانه با گذشت سه ماه از آن هشدارها و اخطارها و در سکوت مرموز برخی مسئولان، خانه انصارین بعد از حذف از فهرست آثار ملی ایران ( بر روی کاغذ) این بار از صفحه ی روزگار به کلی محو گردید. خبر ساده و دردناک بود. خانه انصارین تخریب شد!
در غیبت و غفلت سازمان میراث فرهنگی به رغم هشدارها و انذارها بالاخره تیشه بر ریشه ی یکی از آثار تاریخی تبریز خورد و آن همه زیبایی و قدمت و هنر معماری با خاک یکسان گردید. چشم همه دوستداران آثار فرهنگی و سازمان متولی میراث فرهنگی روشن!
در آخرین روزهای اردیبهشت ماه سال 92 ماهی که بهشت در روی زمین اردو می زند نام خانه ی تاریخی «انصارین» به عنوان یکی از آثار بدخشان معماری دوره ی قاجار از لیست آثار در قید حیات تبریز خط خورد و به عنوان برگی از تاریخ پر فراز و نشیب مبارزاتی مردم آذربایجان به خاطره ها پیوست.
بولدوزرها در روز روشن به جان نحیفش افتادند. کار تخریب از ایوان ورودی شروع شد.
می شد رهگذارانی را دید که در هیاهو و معرکه ی اعدام یک اثر بیگناه، بر مظلومیت آن اشک می ریزند و بر این اهمال بزرگ تاریخی که هرگز از خاطره مردم آذربایجان فراموش نخواهد شد آرام و بی صدا و با خشم نهفته و اندوه می گریند.
آن ناظران و عابران هر اندازه که دندان های خویش را به نشانه خشم و ناراحتی بر هم فشردند در مقابل دندان بولدوزرها بی رحمانه تر بر تن نحیف این یادگار فروزان تاریخ آذربایجان فرو می رفت.
چه گوش هایی که فریاد ناله ها و استغاثه هایش را نشنیدند.
چه گوش هایی که هشدار رسانه ها درباره خروج این اثر به ثبت رسیده در فهرست آثار ملی ایران را نشنیدند و یا خود را به نشنیدن زدند.
اگر فردا روز این دندان های تیز شده تخریب، به جان سایر آثار تاریخی ما بیفتند دیگر جای هیچ حرف و حدیثی نمی ماند. و ما چه سان بی اراده و بی خیال، ساکت و آرام، مرگ خاموش راویان تاریخ خویش را به نظاره می نشینیم و خواسته و ناخواسته خود آخرین میخ ها را بر تابوت آنها می کوبیم !
خانه انصارین کجاست؟
بعد از گذر از خیابان تازه احداث دارایی جدید، کوچه ای است تنگ و باریک به نام « کوچه میرزایی». چند خانه که جلوتر می روید در طرف چپ خویش به خانه ای می رسید که از آن به عنوان «خانه انصارین» یاد می شد.
ایوان و چارچوب در خانه از کاهگل بود و اثری از گذشته بر دل داشت. اما تازگی ها از آن در قدیمی چوبی، که روزگاری دل می برد و اهل و کوچه را مشعوف از حضور تاریخی خویش می ساخت دیگر خبری نیست.
صاحبخانه جدید ابتدا صلاح دید تا برای امنیت داخل خانه، آن در چوبی را با یک در آهنی قرمز رنگ عوض کرده و برایش آیفون مدرن روز نصب کند. بی خیال هماهنگی و تناسب و سبک معماری! او هم حق دارد. مال خودش است و اختیارش را دارد. نمای بیرونی خانه و طاق های بلند ورودی حکایت از قدمت زیاد آن داشت.
تزئینات آجری، سنگ های تیره ی به کار رفته در ستون، چینش آجرها و تزئینات هلالی شکل حکایت از سبک معماری دوران قاجار داشت.
اینجا یکی دیگر از نگین های بدخشان آذربایجان بود. خانه ای قدیمی در قلب تبریز:« خانه انصارین» خانه ای که حالا دیگر تنها نامی از آن می تواند در ذهن باقی بماند.
چرا که یک سال پیش دیوان عدالت اداری به دنبال شکایت مالک جدید آن این اثر را از فهرست آثار ملی کشور و آذربایجان حذف کرد و در ادامه در آخرین روزهای اردیبهشت این اثر زیبای هنری به کلی تخریب و ویران و از صفحه روزگار محو شد.
ویژگی های خانه انصارین
بنا به گفته ی یکی از اهالی مسن این محله، قدمت این خانه به بیش از 150 سال می رسید. یعنی به طور تقریبی باید تاریخ ساخت آن را به اواخر دوره ی قاجار نسبت داد. بعد از الحاقات غیر فنی در دوره های بعدی و برخی تخریبها و تفکیک های غیر اصولی در نهایت مساحت آن که پیش بینی می شود بیش از 1000 متر مربع باشد در نهایت به 550 متر مربع رسید و معماری منحصر به فردی داشت.
شاید نتوان آن را از نظر ارزش تاریخی و معماری به جای مانده هم ردیف خانه هایی نظیر خانه ی مشروطه، ختایی ها، امیر نظام و ... دانست. اما تزئینات و معماری آن می توانست روشنگر برگ دیگری از تاریخ سرزمین ما باشد. طنبی ها و ایوان های آن به همراه ستون های بلند ساخته شده از چوب جنگلی در نوع خود بی نظیر بودند.
وارد صحن اصلی خانه که می شدید مثل همه ی خانه های قدیمی حوضی بزرگ به استقبال شما می آمد.
با درختانی سر سبز و انبوه. همان که ویژگی حیاط های سنتی ماست. حیاطی که دورادور آن برای استراحت ساکنان خانه در بعد از ظهرهای گرم تابستان بهترین محیط را برای تقویت روابط خانوادگی و فامیلی فراهم می کرد. خانه تقریبا همه ی ویژگی های هنری و معماری خاص خود را در گذر زمان حفط کرده بود.
در لحظه ی ورود به خانه، قسمت اعیانی آن چشم را نوازش می داد. با پنجره های مشبک و رنگی. برای ورود به قسمت مهمان خانه یا همان هال اصلی باید ازچند پله بالا می رفتید.
داخل اتاق بزرگ بر روی دیوارها به رسم خانه های قدیمی طاقچه های بزرگ و کوچکی که به شیوه ی قرینه سازی هماهنگ شده بودند بر روی دیوار به چشم می خورد با گچ بری هایی که متعلق به دوره های جدید بودند! همه ی عناصر تشکیل دهنده خانه انصارین تقریبا مشابه نمونه های سنتی این دوره بود.
با زیرزمینی خنک و مصفا با حوضی کوچک در میان آن و هشتی ها و طاق ها و ستون هایی که نماد هنر دوستی و ذوق مردمان آن زمان بود. نکته سنجی ها و ایده ی بهره گیری حداکثری از نور و گرما و خنکای نسیم تابستانی هم در جای جای آن به چشم می خورد.
این اثر تاریخی در 16 اسفند ماه سال 1384 تحت شماره 14502 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و دارای پرونده و شناسنامه ای معتبر بود. امتیاز و دستاورد ثبت شدن یک اثر در فهرست آثار ملی این است که اجرای هر نوع عملیات عمرانی در داخل مجموعه را بدون اطلاع و نظر کارشناسان میراث فرهنگی غیر قانونی می شود و مرمت و بازسازی و نگهداری آن را ضروی می نماید. اما در مورد خانه انصارین با گذشت چند سال اتفاق دیگری روی داد. اتفاقی که سبب شد تا نام آن از لیست آثار ملی آذربایجان شرقی و ایران حذف شود.
وراث مرحوم محمود انصارین( مالک اولیه ی این خانه) با توجه به فرسوده شدن قسمت هایی از آن و عدم علاقه ی سازمان میراث فرهنگی به خرید و مرمت آن در نهایت این خانه را در سال 1385 به فرد دیگری فروختند.
مالک جدید بعد از شکایت ها و پیگیری های گسترده بالاخره موفق به دریافت رای از دیوان عدالت اداری مبنی بر حذف نام این اثر از فهرست آثار ملی شد.
بدین ترتیب مالک جدید اختیار آن را داشت که این خانه را به کلی ویران کرده و با مدفون ساختن همه ی آن در غفلت مسئولان فرهنگی و تاریخی ما، برج و بنایی نو بنیاد نهد.
کاری که در نهایت این روزها اتفاق افتاد و آن پیکر زیبا روی، بر زمین غلتید.
به هر حال خانهانصارین نمونه کوچکی از آن گنجینه ی ارزشمند تاریخی بود که از حدود یک سال پیش به دلیل سهل انگاری و بی توجهی برخی نام آن از فهرست آثار تاریخی کشور حذف شد.
در این میان این گزارش قصد آن ندارد تا همه خطاها و لغزش ها را بر دوش سازمان میراث فرهنگی و یا مالکان قدیم و جدید این خانه بیندازد.
شکی نیست که مالک فعلی نیز حق دارد تا بهترین تصمیم را درباره ملک شخصی خویش اتخاذ کند.
شاید اگر هر یک از ما بودیم زودتر از اینها تیغ تیز تخریب را بر گلوی این بنای نحیف می گذاشتیم! اما به هر حال احساس هنری و معماری و علاقه به صیانت از ذره ذره ی آثار تاریخی این دیار مانع از آن می شود که چنین بی توجهی و بی مهری در حق خاطرات زنده و راویان ارزنده تاریخ ما روا داشته شود.