بي‌بي‌سي فارسي و انتخابات رياست‌ جمهوري ايران/

«مردی با كاپشن بهاری» یا تخریب جایگاه ریاست‌جمهوری؟

مردی با كاپشن بهاری كه در عنوان خود ظاهرا به شعار یك جریان خاص در ماه‌های منتهی به انتخابات اشاره دارد، بلاتردید نه مستندی در نقد شخص محمود احمدی‌نژاد و عملكرد او بلكه پوششی برای تبلیغ ضد انتخابات ایران است.

به گزارش نما به نقل از فارس، بی‌بی‌سی فارسی اخیرا برنامه مستندی را پخش کرد که علی‌الظاهر به نقد عملکرد محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران اختصاص داشت و تحت عنوان «مردی با کاپشن بهاری» پخش شد.

مردی با کاپشن بهاری که در عنوان خود ظاهرا به شعار یک جریان خاص در ماه‌های منتهی به انتخابات اشاره دارد، بلاتردید نه مستندی در نقد شخص آقای احمدی‌نژاد و عملکرد او بلکه پوششی برای تبلیغ بر ضد انتخابات ایران است. این مستند به شخص آقای احمدی‌نژاد و آنچه وی در هشت سال ریاست‌جمهوری انجام داده است کاری ندارد بلکه جایگاهی را که او بر آن تکیه زده هدف گرفته است. شاهد قطعی بر این مدعا آن است که مهم‌ترین عملکرد رئیس‌جمهور فعلی کشورمان در عرصه اقتصادی که هدفمندی یارانه‌ها باشد، در مستند بی‌بی‌سی نقش چندانی ندارد و این در حالی است که بیشتر صف‌بندی‌ها در داخل کشور له یا علیه محمود احمدی‌نژاد، این روزها به شیوه اجرای برنامه هدفمندی یارانه‌ها مربوط می‌شود.

بدیهی است که احمدی‌نژاد نیز همچون سایر مسوولانی که در ایران فعالیت داشته‌اند خدماتی را به کشور ارائه کرده است و در عین حال نقدهایی هم به وی و عملکردش وارد است. طی ماه‌های اخیر رسانه‌های داخلی له یا علیه وی نقدهای زیادی را منتشر کرده‌اند و همه می‌دانیم که نقد در صورت منصفانه بودن، منشاء خیرات فراوانی است اما آنچه بی‌بی‌سی فارسی انجام داده و ظاهرا حتی از بی‌بی‌سی انگلیسی هم پخش شده است، نه نقد که تخریب است و آن هم نه تخریب شخص رئیس‌جمهور بلکه تخریب جایگاه او.

* «جان کلام» بی‌بی‌سی در این مستند چه بود؟

فارس قبلا تلاش کرده است از ترکیب رویکرد «تحلیل گفتمان» و «تحلیل محتوا» در خصوص عملکرد انتخاباتی بی‌بی‌سی فارسی بهره ببرد اما در خصوص این مستند اصولا گفتمانی وجود ندارد، بلکه آنچه هست چون پیله‌ای است که به دور یک محور اصلی تنیده شده است.

محور اصلی این مستند، این ادعا است که «رئیس‌جمهور در ایران از اختیار چندانی برخوردار نیست و آنچه اتفاق می‌افتد بیشتر مربوط به پشت صحنه است تا واقعیات ملموس.»

جان کلام بی‌بی‌سی از ابتدا تا انتهای این مستند حرفه‌ای آن بود که آنچه در هشت سال گذشته از آقای احمدی‌نژاد دیده شده است، نه قائم به وی بلکه قائم به تصمیم نهادهای دیگر است. نمونه واضح این ادعای بی‌بی‌سی فارسی بحث آزاد شدن ملوانان بریتانیایی است که از سوی رئیس‌جمهور محترم کشورمان اعلام شد. بی‌بی‌سی می‌گوید که افراد دیگری در این خصوص تصمیم گرفته‌اند و احمدی‌نژاد تنها اعلام‌کننده تصمیم بوده است.

مستند مزبور همچنین در جای دیگر به نقل از سفیر سابق ایالات متحده در عراق به بحث مذاکرات محدود ایران و ایالات متحده آمریکا پرداخته و مدعی شده است که رئیس‌جمهور ایران در این مذاکرات نقشی نداشته است. سرانجام عدم پاسخ به نامه‌های احمدی‌نژاد از سوی مقامات آمریکایی به این توهم نسبت داده می‌شود که وی در ایران کاره‌ای نیست!

* نگاهی که نزدیک به توهم توطئه است

بنیاد فکری بی‌بی‌سی فارسی در این مستند همان چیزی است که بریتانیایی‌ها، ایرانی‌ها را به داشتن آن متهم می‌کنند، یعنی تفسیر امور بر مبنای توطئه و نیروهای پشت پرده. به عبارت دیگر بی‌بی‌سی که همواره مدعی واقع‌بینی است، توهم‌آلودترین نوع تفسیر ممکن از جایگاه ریاست‌جمهوری را مطرح کرده است.

بد نیست طراحان این برنامه بی‌بی‌سی فارسی به این سوالات پاسخ دهند:

1- اگر احمدی‌نژاد در ایران نقش چندانی ندارد، چرا طی هشت سال گذشته متحمل بیشترین حملات را از جانب رسانه‌های غربی وصهیونیستی شده است. آیا رسانه‌های غربی نظیر بی‌بی‌سی، در حوزه مسائل ایران دچار جنون مقطعی می‌شوند و همه چیز را وارونه می‌بینند؟

2- اگر احمدی‌نژاد در ایران کاره‌ای نبود، چرا مقامات اسرائیلی بارها و بارها به سخنان وی در خصوص محو اسرائیل از نقشه استناد کرده‌اند و با استفاده از آن به توجیه حمله پیش‌دستانه علیه ایران پرداخته‌اند؟

3- اگر احمدی‌نژاد در این کشور فاقد اختیار بود و اساسا رسیدن یا نرسیدن به جایگاه ریاست‌جمهوری تفاوت چندانی با هم ندارند، چرا در جریان فتنه 88 غربی‌ها در کنار مخالفان او قرار گرفتند؟ برای اینکه او به سمتی نرسد که هیچ اختیاری در آن نیست؟

4- اساسا اگر رئیس‌جمهور ایران تنها به اعلام تصمیم‌های دیگران اشتغال داشته، این همه صف‌بندی له یا علیه او در ایران برای چیست؟ آیا جناح‌های سیاسی در ایران در برابر کسی موضع‌ می‌گیرند که کاری از دستش برنمی‌آمده؟ هدفمندی یارانه‌ها را چه کسی اجرا کرد؟ به عملکرد چه کسی در حوزه اجرای این برنامه انتقاد وارد است؟

5- در نهایت، اگر مقام ریاست‌جمهوری در ایران چندان مهم نیست، بی‌بی‌سی فارسی چرا به واقعه انتخاب او صفحه ویژه اختصاص داده و روزی نیست که در خصوص آن گزارش و تحلیل ننویسد؟ مگر پرسنل بی‌بی‌سی فارسی کار مهمی ندارند که به امور غیر مهم از منظر خودشان پرداخته‌اند؟

* واقعیت جایگاه رئیس‌جمهور در ایران

در عالم واقع و به‌دور از توهمات بی‌بی‌سی، رئیس‌جمهور دومین مقام عالی ایران، مجری قانون اساسی و رئیس‌ قوه مجریه است که بیشترین سر و کار را با مقدرات روزمره مردم و بالاخص معیشت مردم دارد. اگر دقت شود که پس از پایان جنگ تحمیلی، با رئیس‌جمهور شدن هر یک از روسای جمهور سه‌گانه‌ای که پس از آن به ریاست رسیده‌اند، تا چه حد وضعیت در ایران تغییر کرده است، می‌توان به راحتی عمق اثرگذاری این مقام را متوجه شد.

ایران دوران هاشمی با دوران خاتمی تفاوت جدی داشت و ایران دوران خاتمی هم با دوران احمدی‌نژاد تفاوت داشت و طبعا دوران احمدی‌نژاد هم با دوران رئیس‌جمهور بعدی متفاوت خواهد بود. این نشان می‌دهد که اینکه چه کسی در پاستور مستقر شود، کاملا در مقدرات کشور اثرگذار است.

بدیهی است که در ایران، یک نظام سیاسی نیمه‌ریاستی – نیمه‌پارلمانی مستقر است که در آن هیچ یک از قوای سه‌گانه اختیار تام ندارند. یکی از اصول مهم در نظام‌های مردم‌سالار، تفکیک قوا و محدود شدن قدرت هر قوه توسط قوه دیگر است تا به این ترتیب، هیچ کدام از قوا ابزار از بین بردن نظام مردم‌سالار را نداشته باشند.

در عین حال، مقام معظم رهبری نیز بر تمام امور قوای سه‌گانه بنا بر اعتقادات مذهبی مردم ایران نظارت دارند و ضمن تعیین سیاست‌های کلی، از ناهماهنگی بین قوا جلوگیری می‌کنند. تمام قوا در جمهوری اسلامی ایران مستقیما یا غیر مستقیم، برگزیده مردم هستند و هم در برابر رهبری و هم در برابر مردم پاسخگو می‌باشند.

بنابراین، یقینا قدرت رئیس‌جمهور محدودیت‌هایی دارد همان‌طور که قدرت رئیس‌ دولت در بریتانیا هم دارای محدودیت است. فرضا در مورد یک تصمیم امنیتی رئیس‌جمهور یکی از نیروهای تاثیرگذار است و نه تصمیم‌گیرنده مطلق، نظیر آنچه در خصوص ملوانان بریتانیایی پیش آمد. احمدی‌نژاد طبق روال عادی کشور در آن تصمیم نقش داشته اما نه نقش مطلق و این کاملا بدیهی و طبیعی است.

رئیس‌جمهور در ایران از گستره وسیعی از اختیارات برخوردار است اما طبعا قدرت او قدرت مطلق نیست. این نه با شان و جایگاه رئیس‌جمهور تناقض دارد و نه به‌معنی کم بودن اختیارات اوست.

۱۳۹۲/۳/۱۹

اخبار مرتبط