به گزارش نما به فارس، دکتر یدالله جوانی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی با عنوان «رویکرد حلقه انحراف در انتخابات» نوشت:
حامیان دولت با تمرکز بر یک فرد خاص از ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی به دلیل عدم احراز صلاحیت آن فرد باز ماندند. وضعیت پیش آمده برای حلقه انحرافی در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در حالی است که تا پیش از آن تصور میکردند یک قطب رقابتهای انتخاباتی آنها بوده و کاندیدای حامیان دولت برنده نهایی انتخابات خواهد بود.
پس از اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده، از سوی عوامل انحراف از رد صلاحیت لیدر انحراف به عنوان یک ظلم یاد شده و به هواداران توصیه شد تا صبور باشند و منتظر که وی به صحنه باز خواهد گشت.
هر چند با نزدیک شدن به 24 خرداد و عملی نشدن وعدهها به هواداران، توهمها فرو خواهد ریخت، اما یک سؤال نیاز به پاسخ دارد و آن سؤال عبارت است از اینکه رویکرد حلقه انحراف از زمان اعلام اسامی از سوی شورای نگهبان و آغاز تبلیغات رسمی نامزدها تا به امروز در قبال انتخابات چگونه بوده است؟
برای پاسخ به سؤال مذکور بررسی روزنامهها و شبکههای اطلاعرسانی در اختیار دولت که با پول بیتالمال اداره میشود، کفایت میکند.
حلقه انحرافی برای فعال عمل کردن در رقابتهای انتخاباتی، رسانههای متعددی را راهاندازی و ساماندهی کرده و اکنون این رسانهها در قبال انتخابات و در غیاب گزینه خود رویکردی مشخص را دنبال میکنند.
بررسی این رسانهها نشان میدهد که رویکرد حلقه انحرافی در قبال انتخابات، دارای محورهای زیر است:
1ـ کاهش مشارکت
رهبر معظم انقلاب اسلامی سال 92 را سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری فرمودند و انتخابات را مظهر حماسه سیاسی معرفی کردند، مشارکت گسترده و فراگیر مردم در انتخابات از عوامل اصلی خلق حماسه سیاسی است، در حالی که انتظار میرود رسانههای دولت که از بودجه بیتالمال استفاده میکنند، تلاش مضاعف برای دعوت از مردم به منظور حضور در پای صندوقهای رأی داشته باشند، نه تنها چنین تلاشی مشاهده نمیشود، بلکه در نقطه مقابل رویکرد این رسانهها تلاش برای کاهش مشارکت و ایجاد دلسردی در مخاطبان است. شورای نگهبان مر قانون عمل کرد و از میان ثبتنام کنندگان، صلاحیت هشت نفر را احراز کرده، اما حلقه انحرافی رد صلاحیت کاندیدای مورد نظرش را برنتابید و به همین دلیل در مسیر ضد حماسه به حرکت درآمد و به جای پذیرش اقدام شورای نگهبان، با تحلیلهای سست بنیان و غیر منطبق با واقعیات، تلاش میکند تا خط عدم مشارکت را به مخاطبان خود القا کند.
چندی قبل یکی از حامیان حلقه انحراف طی یادداشتی در شبکه ایران، تصریح کرد که 25 میلیون رأیدهنده به احمدینژاد در سال 88 فاقد گزینه در رقابتهای انتخاباتی هستند و در این صورت شرایط برای خلق حماسه سیاسی مورد انتظار رهبری فراهم نیست.
در واقع این رسانهها مشارکت و خلق حماسه سیاسی را در گرو حضور کاندیدای مورد نظر خود در عرصه رقابتها دانسته و اینک در غیاب او خلق این حماسه را امری غیرممکن اعلام میدارند.
این رویکرد کاملا مشابه با رویکرد رسانههای بیگانه و ضد انقلاب است که خط عدم مشارکت را دنبال میکنند.
2ـ تخریب اصولگرایان و تمجید اصلاحطلبان
طی روزهای اخیر رسانههای انحراف، تخریب اصولگرایان را در دستور کار خود قرار داده و در قالب سرمقاله، یادداشت و گزارش به طرق مختلف سعی کردهاند، نامزدهای اصولگرا را فاقد برجستگی و تواناییهای لازم برای پست ریاست جمهوری معرفی کنند و در این خط تخریبی، هر یک از کاندیداهای اصولگرا به نوعی مورد هجوم و تخریب واقع شده و بدین صورت عملا رقبای اصولگرایان مورد حمایت واقع میشوند.
به عنوان نمونه در روز دوشنبه 20 خرداد روزنامه شهروند طی گزارشی با عنوان «ترسی که در اردوگاه اصولگرایان ظاهر شده» و این گزارش را خبرگزاری دولت (ایرنا) بازتاب داد، با سیاهنمایی از فضای انتخابات و فاصله داشتن این فضا با خط حماسه سیاسی به تخریب اصولگرایان پرداخته شده و در نقطه مقابل از یک کاندیدای متعلق به اردوگاه اصلاحطلبان تعریف و تمجید میشود.
3ـ القای پیروزی اصلاحطلبان
یکی از رویکردهای حلقه انحرافی در تبلیغات خود پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری است، در واقع این رویکرد، هدف خط تخریب اصولگرایان و تمجید اصلاحطلبان را از سوی حلقه انحرافی آشکار میکند. حلقه انحراف که اکنون به دلایل پیش گرفته از ورود به عرصه انتخابات باز مانده، پیروز شدن اصلاحطلبان را بر پیروزی اصولگرایان ترجیح میدهد.
این رویکرد انتخاباتی نشان میدهد که فتنه و انحراف دو روی یک سکه هستند و هر چند در ظاهر نسبت به یکدیگر موضع دارند، اما در عمل مواضع مشابه و کارکردهای یکسان پیدا کردهاند.
اهداف و دلایل چنین رویکردی را میتوان در موارد زیر ملاحظه کرد:
الف- حلقه انحراف به دنبال آن است تا با پیروز شدن اصلاحطلبان، مدعی شود فقط کاندیدای حامیان دولت بود که میتوانست در این رقابتها مانع به قدرت رسیدن اصلاحطلبان شود.
ب ـ حلقه انحرافی با این آرزو برای پیروزی اصلاحطلبان تلاش میکند تا پس از خارج شدن از قدرت، با آغاز تنشهای داخلی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان وارد قدرت شده با توجه به تجارب سالهای 76 تا 84 از یک طرف و عملکرد اصلاحطلبان در فتنه 88 از طرف دیگر، حلقه انحراف از حاشیه امنی برخوردار شود.
این نوع رویکرد را در بسیاری از نوشتههای تحلیلی رسانهها انحراف میتوان ملاحظه کرد.
به عنوان نمونه در بخشی از گزارش ذکر شده از روزنامه شهروند به تاریخ دوشنبه 20 خرداد آمده است: «با این حال به نظر میرسد بخشی از اصولگرایان «گز نکرده پارک کردهاند» و این شتابزدگی ناشی از آن است که ترسی اردوگاه آنها را فرا گرفته که هر کدام میخواهند نقشی در انسجامزدایی از اصلاحطلبان بازی کنند و به نوعی خاتمی را در آغوش عارف جای دهند، شاید این ترس قوت گرفتن احتمال پیروزی حجتالاسلام روحانی و میدانداری جریانی در 8 سال آینده باشد که به جریان هاشمی معروف شده است.»
این نوع تحلیل از سوی عوامل انحراف در رسانههای این حلقه، در حالی به عنوان یک رویکرد تبلیغی عملی برای اصلاحطلبان دنبال میشود که اصولگرایان براساس نظرسنجیهای معتبر پیشتاز بوده و احتمال پیروزی آنها بیش از دیگران است.
اما نکتهای که حامیان دولت و عوامل انحراف با این نوع تحلیلها و رویکردها از آن غفلت دارند، دلیل قدرت مانور پیدا کردن اصلاحطلبان در عرصه تبلیغات انتخاباتی و مناظرههاست و آن دلیل چیزی نیست مگر شرایطی که حلقه انحراف در این سالهای اخیر پدید آورده است.
به راستی اگر عملکرد احمدینژاد و دولت دهم همانند عملکردشان در دولت نهم بوده، آیا امروز اصلاحطلبان اینگونه قدرت مانور تبلیغاتی داشتند؟