شاید آن چیزی که بیش از همه حد فاصل روحانی با سایر کاندیداهای ریاست جمهوری بود، نه برنامه های اقتصادی وی، بلکه عملا امیدی بود که در پس چهره مردمی خسته از 8 سال سیاستهای نامشخص اقتصادی و فشار بی امان معیشت، به "تغییر" وجود داشت. برد حسن روحانی در انتخابات بیش و پیش از آنکه یک "آری" به سیاستهای اقتصادی وی باشد، یک "نه" به رویکرد اقتصادی منسوخ برخی از جریانات افراطی اصولگرایی بود.
به گزارش تابناک، حسن روحانی به عنوان هفتمین رئیس جمهور بعد از انقلاب اسلامی عملا با چالشهای اساسی در حوزه اقتصاد کشور روبرو است و شاید بتوان گفت یک زمین سوخته را در حوزه اقتصاد تحویل گرفته است. نکته اساسی و پرسش بنیادین بعد از پیروزی وی در انتخابات این نکته است که وی در عمل این زمین سوخته چگونه مجددا بارور خواهد ساخت.
نگاهی به سخنان حسن روحانی در حوزه اقتصاد قبل از انتخابات و در جریان مباحثه ها و گفتگوها این را نشان میدهد که وی عملا در حوزه اقتصاد از رویکرد و روشی مشخص یا به عبارت بهتر از داشتن برنامه ای جامع و روشن برای اقتصاد دور بود. شاید بتوان گفت مهمترین کلید واژه وی در این رابطه، بهبود اوضاع اقتصادی با استفاده از بهبود روابط خارجی بود. در سایر موارد وی نیز مواردی را برای بهبود شرایط اقتصادی بیان میکرد که سایر کاندیداهای بدون برنامه دیگر آن را به زبان می آوردند.
نکته جالب آنکه بلافاصله با مشخص شدن پیشتازی روحانی در انتخابات و بعد از مسلم شدن پیروزی وی بازار واکنشی مثبت به این امر نشان میدهد و نرخ طلا و ارز نزولی و رشد شاخص بازار سرمایه به شدت افزایشی میشود.
روحانی خود را به عنوان یک کاندیدای معتدل معرفی میکند. اما شاید تعلق خاطر وی به جریان سازندگی، و نزدیکی وی با عمل گرایان – البته بدون در نظر آوردن پشتیبانی اصلاح طلبان از وی – بر هیچ کس پوشیده نباشد و همین امر نا خود آگاه ذهن را به یاد سیاستهای اقتصادی می اندازد که در اواخر دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی منجر به تورم بیش از 40 درصدی در اقتصاد کشور شد. سیاستهایی که نمونه آن یعنی هدفمندی یارانه ها در دولت احمدی نژاد نیز همین نتیجه را برای اقتصاد کشور در پی داشت.
حال سوال اصلی در اینجا است آیا روحانی ادامه دهنده همان سیاستها است یا آنگونه که از موج به راه افتاده از پس پیروزی وی به گوش میرسد، تغییر ستون خیمه وی را تشکیل میدهد.
مهدی تقوی اقتصاد دان و استاد دانشگاه، در این رابطه در گفتگو با تابناک، اشاره میکند که سیاستهای دولت هاشمی در اقتصاد که طرح تعدیل اقتصادی نمونه کامل آن بود منجر به تورم 40 درصدی در اقتصاد ایران شد که همان تجربه در دوره احمدی نژاد با اجرای هدفمندی یارانه ها تکرار شد.
به اعتقاد مهدی تقوی این سیاستها منجر به آن شد که هر دو دولت به اصطلاح چوب آن را بخورند و با کاهش اقبال مردمی و یک اقتصاد بی سامان مواجه شوند. تقوی میگوید: کاری که روحانی میکند باید این باشد که در دام این سیاستها نیفتد تا از آسیبهای اجتماعی و اقتصادی که به واسطه این سیاستها بر جامعه ایران بار شده مانند نرخ تورم و بیکاری بالا و فقر و توزیع نا عادلانه ثروت دور بماند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا روحانی با توجه به سخنانش پیش از انتخابات ادامه دهنده همان رویکرد خواهد بود یا خیر گفت: این اتفاقی است که نباید بیفتد و تغییر رویکرد و روش در اقتصاد کشور آن چیزی است که کشور و شخص روحانی نیازمند آن است.
در خصوص وضعیت بازار ارز و طلا و رشد ناگهانی شاخص بورس بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری نیز تقوی معتقد است: این یک جو روانی است که ناشی از این امر است که مردم پیش بینی میکنند که با رفتن احمدی نژاد در چند ماه آینده نابسامانی های اقتصاد کشور تمام خواهد شد و امید دارند که روحانی اشتباهات احمدی نژاد در اقتصاد را تکرار نخواهد کرد.
تقوی در خصوص اشاره روحانی به بهبود اوضاع اقتصادی با استفاده از بهبود روابط خارجی میگوید: این امر کاملا صحیح است و با بهبود روابط خارجی و برداشته شدن یا تعدیل تحریم ها وضعیت اقتصاد کشور به شدت رو به بهبود خواهد رفت. روحانی بایستی با ادامه این رویکرد و دوری از روشهای نا موفق سابق اقدام به اصلاح وضعیت اقتصادی کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا آنگونه که روحانی در سخنانش عنوان کرده، امکان جذب سرمایه گذاری خارجی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور در کوتاه مدت یا میان مدت امکان پذیر است یا خیر گفت: مطلقا این امکان در کوتاه مدت وجود ندارد زیرا در حال حاضر و با توجه به شرایط خاص اقتصادی کشور ریسک سرمایه گذاری در ایران به شدت بالا است و تا زمانی که نشانی از بهبود اقتصادی در کشور دیده نشود، امکان جذب سرمایه گذاری خارجی وجود ندارد.
آنچه مشخص است، آنکه روحانی با چهره ای از یک رئیس جمهور "معتدل" با همان چالشهایی مواجه است که هر شخص دیگری با آن مواجه میشد و اغلب همان سخنان و راهکارهایی را بیان میکرد که سایرین.
اما شاید آن چیزی که بیش از همه حد فاصل روحانی با سایر کاندیداهای ریاست جمهوری بود، نه برنامه های اقتصادی وی، بلکه عملا امیدی بود که در پس چهره مردمی خسته از 8 سال سیاستهای نامشخص اقتصادی و فشار بی امان معیشت، به "تغییر" وجود داشت.
برد حسن روحانی در انتخابات بیش و پیش از آنکه یک "آری" به سیاستهای اقتصادی وی باشد، یک "نه" به رویکرد اقتصادی منسوخ و مشوش اصولگرایی حاکم در هشت سال اخیر بود. برد حسن روحانی، یک "آری" به رویکردی بود که هرچند در جزئیات نا مشخص اما، همراه با چاشنی امید برای تغییر است.