در روزهایی که ایران عزیزمان درگیر فضاهای سیاسی انتخابات بود و از ماهها پیش فضای شهر رنگ و بوی انتخاباتی به خود گرفته دوبردی که تیم ملی فوتبال ایران در دور برگشت رقابتهای انتخابی جام جهانی مقابل قطر و لبنان کسب کرد، در سایه این فضا گم شد.
معمولا رخدادهاي ورزشي گاهي با رخدادهاي سياسي و اجتماعي همساز ميشوند و وفاق ملي و همدلي گروهي ايجاد ميکنند. آن چه در اين روزها ميگذرد، چنين قالبي دارد. تيم ملي فوتبال، قطر را در خانهاش ميبرد؛ قطري که با کشور ما تنش دارد. اصلا قطر و بحرين و کويت و تيمهايي از اين دست در چنين مقاطعي براي ما دردسرساز شدهاند. پس از آن لبنان را در تهران مي بريم؛ تيمي که در خانهاش شکست خورده بوديم. مردم پيش از اين دو برد از تيم ملي دور شده بودند و دلشان با آن همراه نبود. مردم با تيم ملي احساس همدلي نميکردند و فاصله عميقي با آن پيدا کرده بودند.
24 خرداد ماه، حماسهاي در ايران خلق شد و مردم ايران با حضور در پاي صندوقهاي رأي بار ديگر نشان دادند که چقدر براي سرنوشت ميهن خود ارزش قائلند. آنچه پس از اين رويداد به زيبايي به چشم آمد، جشني بود که مردم به پاس حماسه آفرينيشان برگزار کردند و به کوچه و خيابانهاي کشور با حضور خود شور و هيجاني وصفناشدني بخشيدند. مشابه اين اتفاق خوشايند، زماني رخ داد که تيم ملي فوتبال ايران موفق شد با انجام يک بازي جانانه و حماسي، تيم ملي فوتبال استراليا را در ملبورن متوقف کند و جواز حضور در جام جهاني 1998 فرانسه را بگيرد. آن روز هم مردم ايران يکپارچه به خيابان ريختند و تا پاسي از شب به جشن و پايکوبي پرداختند.
اما اکنون با پایان یافتن کارزار انتخابات و مشخص شدن رییس جمهور منتخب مردم در آستانه بازی فوق العاده حساس مقابل کرهایها حساسیت بسیار زیاد این بازی رخ می نماید. یاد 4 سال پیش می افتیم که سرنوشت صعود به جام جهانی ایران به دست چشم بادامی ها افتاد و تیم ملی وقت به سرمربیگری افشین قطبی نتوانست بر کره ای ها پیروز شود و به جام جهانی صعود کنیم ، اما امروز شرایط بهتری در انتظار تیم تحت هدایت کی روش است. با نشانه ها و کدهایی که در کادر فنی و بازیکنان این تیم ملی میبینیم بعید است که به سرنوشت 4 سال قبل در کره جنوبی دچار شویم. کی روش با به دست آوردن دو پیروزی که در دور برگشت مقابل قطر و لبنان به دست آورد و با تفاضل گل مثبت 4 اکنون با توجه به بازی ازبکستان و قطر تنها به یک تساوی برای کسب بلیط برزیل و شاد کردن دل 70 میلیون ایرانی نیاز دارد.
28 خرداد ماه، بار ديگر تيم ملي فوتبال ايران در مسير صعود به جام جهاني – که اين بار در برزيل برگزار ميشود – بايد با کرهجنوبي ديدار کند. تساوي يا برد ايران در اين بازي بليت برزيل را براي تيم ملي صادر ميکند و اين اتفاق، هماني است که مدتها است مردم ايران انتظارش را ميکشند. صعود به جام جهاني بار ديگر شور و شوق زيادي را به جامعه ايران تزريق ميکند؛ شور و شوقي که بدون شک در روند کار و تلاش مردم، روابط ميانفردي و ارتباطات اجتماعي تاثير مثبت خواهد گذاشت.
بخاطر داشته باشیم که کره جنوبی در این دیدار میزبان است و از همهی حربه ها برای شکست دادن تیم کشورمان استفاده خواهد کرد،اولین توجیه برای این گفته انتخاب شهر اولسان برای برگزاری بازی است،انتخاب شهر اولسان نمیتواند توجیه خاصی جز سخت کردن کار ایران داشته باشد. شهری که از هر جهت مناسب برگزاری این مسابقه نیست. با توجه به نداشتن فرودگاه بین المللی هم کار سفر به این شهر سخت و فرسایشی است و جدا از این شرایط آبوهوایی این شهر نیز بسیار نامناسب است. از دیگر کارشکنی کره ایها مصاحبه جنجالی سرمربی این تیم است که هفته گذشته و بعد از برد تاریخی ایران مقابل لبنان اذعان داشت که از ایرانی ها متنفر است و دوست دارد ازبکستان به جام جهانی برود و تمام هفته گذشته این اظهارات او خوراک خبری رسانه های داخلی ایران و کره شده بود، البته سرمربی ایران هم این اظهارات را بی جواب نگذاشت و در مقام پاسخگویی برآمد.
اما واقعیت این است که فوتبال کره دیگر آن صلابت سالهای گذشته را ندارد. بنابراین ملیپوشان ایرانی اگر خودشان را باور داشته باشند و با تمرکز و جنگندگی در میدان حاضر شوند پیروزی در خاک کره دور از دسترس نخواهد بود.
تیمهای ملی فوتبال ایران و کرهجنوبی درحالی روز 28 خرداد برای بیست و هفتمین بار در تاریخ برابر هم صف آرایی میکنند که ایرانیها در اندیشه رسیدن به یازدهمین پیروزی و صعودی فراموش نشدنی به جام جهانی 2014 هستند. بهترین نتیجه ایران در 55 سال رقابت پیروزی با 6 گل برابر کره بوده و در بدترین نتیجه هم 5 گل از حریف دریافت کرده است.
بازیکنان ما تنها نباید اسیر حاشیه هایی که کره ای ها برای آنها ایجاد می کنند شوند و تمرکز خود را بر مسایل فنی و تاکتیکی داخل زمین بگذارند تا حماسه سیاسی روز جمعه با همت نمایندگان ایران در عرصه ورزش با حماسه فوتبالی تکمیل شود.