اولش فکر کردیم مشترک مورد نظر ما این روزها خارج از کشور است تا برای مدتی در کنار تنها فرزندش «علی» که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته، باشد اما بعد ازانتشار اخبار و عکسهای فیلم «جایی در یکی از روزهای آینده» این تردید به وجود آمد که او این روزها مشغول کار است و ترجیح داده تلفن همراهش را خاموش نگه دارد.
رضا کیانیان دراین فیلم با شمس لنگرودی شاعر و پژوهشگر معاصر همبازی است و اصلا «شمس» به پیشنهاد کیانیان بازی در این فیلم را پذیرفته است. این فیلم نوشتهی ماهان حیدری و برداشتی آزاد از نمایشنامهی «پنچری» اثر فردریش دورنمات و اولین تجربه تارا اوتادی در مقام کارگردان است.
کمی قبلتر هم با کارگردانی فیلم کوتاه «گربه» در جشنواره همراه تهران حضور داشت. فیلمی که آن را با گوشی تلفن همراه ساخته است. شاید همان تلفنی که حالا خاموش است.
به هر حال و به هر دلیلی، تلفن همراه مشترک مورد نظر ما خاموش است و ما در سرویس هنری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) دیدیم حالا که امکان گپ و گفت وجود ندارد، براساس داشتههای خودمان برایش مطلبی بنویسیم.
رضا کیانیان بازیگر است اما خودش میگوید که فقط بازیگری راضیاش نمیکند. شاید این ویژگی به خاطرماه تولدش یعنی برج دو پیکر باشد که او در یک رشته بند نمیشود چون متولدین این ماه یا در دو رشته تحصیل میکنند یا دو شغل دارند، خلاصه از یک چیز دو تا دارند بنابراین رضا کیانیان هم مانند برخی دیگر از هم ستارهایهایش در چند رشته فعالیت میکند.
او همانطور که بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است، بازیگردانی میکند، درباره بازیگری کتاب مینویسد و در کنار اینها، مجسمههای چوبی درست میکند، عکاسی میکند، نقاشی میکند، پوستر و بروشور طراحی میکند و...
بازیگر مورد نظر ما به جز همه اینها سابقه قلم زدن در مطبوعات هم دارد. قبلترها برای مجله «فیلم» مطالبی درباره بازیگری نوشته و در فصلنامه تخصصی «صحنه» که در دوره مدیرت حجتالاسلام زم در حوزه هنری منتشر میشده است، در کنار چهرههایی چون امید روحانی منتقد سینما و تئاتر و حمید امجد نمایشنامهنویس، پژوهشگر و کارگردان تئاتر قلم زده است.
رضا کیانیان که متولد 29 خرداد سال 1330 در تهران است، در یک سالگی به همراه خانودهاش راهی مشهد شد. دومین فرزند خانواده و دارای ۴ برادر و دو خواهر است. در بچگی تپلی و خجالتی بوده و از همان دورهی نوجوانی فعالیت در گروه تئاتر «پارت» را در مشهد آغاز کرده است. حضور برادرش داوود که 9 سال از او بزرگتر است، در گرایش رضا کیانیان به فعالیتهای هنری تاثیرگذار بوده اما این به معنای آن نیست که او خیلی راحت وارد حیطهی بازیگری شده باشد بلکه آنطور که خودش میگوید هر چیزی را در زندگی به سختی به دست آورده است.
دورهی نوجوانیاش در مشهد سپری شد. دراین شهر علاوه بر گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در حوزه علمیه به تحصیل دروس فقهی و اسلامی نیز پرداخت اما با نظر حجتالسلام شریعتی پدر دکتر علی شریعتی بر تردیدهایش چیره شد و در نهایت کار هنری را انتخاب کرد. اولین استاد بازیگری او برادرش داوود بود که در سال ۱۳۴۵ وی را در نمایشنامه «از پانیفتادهها» به قلم غلامحسین ساعدی کارگردانی کرد. رضا به مدت سه سال در گروه تئاتر برادرش داوود فعالیت داشت و با آغاز دورهی جوانی، برای تحصیل در رشتهی تئاتر به تهران آمد تا در دانشکدهی هنرهای زیبا درس تئاتر بخواند و دانشجوی استادانی همچون حمید سمندریان و علی رفیعی بشود و سال ۱۳۵۵ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته تئاترفارغالتحصیل شد.
او هم مانند تعداد زیادی از جوانهای آن دوره درگیر فعالیتهای سیاسی شد و هنوز هم تاثیر آن دوره بر او باقی است.
رضا کیانیان از سال ۱۳۴۵ بازیگری تئاتر را آغاز کرد و در نمایشهای «آنتیگونه»، «خرده بورژواها»، «چهرههای سیمون ماشا»، «ازدواج آقای می سی سی پی»، «یادگار سالهای شن» و «یک روز خاطرهانگیز از زندگی دانشمند بزرگ وو»، «بازی استریندبرگ»، «حرفهایها یک کمدی غمگین» و ... بازی کرده است. در فروردین ۸۹ با بازی در نمایش «پروفسور بوبوس» به کارگردانی آتیلا پسیانی بعد از ۶ سال دوری از تئاتر دوباره به صحنهی نمایش بازگشت اما بعد از این نمایش باز هم از صحنه دور است.
در 32 سالگی با هایده قراچهداغی خواهرزادهی سهراب سپهری ازدواج کرد و هفت سال بعد صاحب پسری به نام «علی» شدند که تنها فرزند این زوج است.
آغاز فعالیتش در سینما از سال ۱۳۶۸ با حضور در فیلم «تمام وسوسههای زمین» ساخته زندهیاد حمید سمندریان بود و پس از آن در آثار بهترین کارگردانهای سینما به ایفای نقش پرداخت. فیلمهایی چون «آژانس شیشهای»، «روبان قرمز» و «گزارش یک جشن» هر سه از ابراهیم حاتمیکیا، «یه حبه قند» ساخته رضا میرکریمی، «یک تکه نان» و «فرش باد»، «گاهی به آسمان نگاه کن» آثاری از کمال تبریزی، «بوی کافور عطر یاس»، «خانهای روی آب»، «یک بوس کوچولو»، «خاک آشنا» آثار بهمن فرمانآرا، «سگ کشی» کار بهرام بیضایی،«سه زن» از منیژه حکمت،«درد مشترک» کار یاسمین ملک نصر، «قدمگاه» اثری از محمد مهدی عسگرپور و ...از جمله فیلمهایی است که او در کارنامه هنریاش دارد.
رضا کیانیان همیشه به مخاطبان تلویزیونی هم فکر کرده است. او در رسانه ملی در مجموعهای مانند«شلیک نهایی» نقش جمشید را بازی کرد و بعد از آن با ایفای نقش روحانی شهر در سریالهای «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» خود را در حافظه تماشاگران تلویزیونی ماندگار کرد.
پس از آن نیز در مجموعه «مختار نامه» نقش به یادماندنی حاکم مکه را بازی کرد. همچنانکه سالها قبل، بازی درخشانی در مجموعه «دوران سرکشی» ارایه کرده بود.
در تمام سالهای حضورش در رسانههای تصویری، درگیر هنرهای تجسمی هم بوده است.شاهد این ادعا طراحی چندین پوستر و بروشور است. چشم او همیشه دنبال تصویر است. با همین نگاه تصویری است که توانسته دست ساختههای چوبیاش را در نمایشگاهی با نام «دوباره نگاه کن» به نمایش بگذارد یا دو نمایشگاه عکس با نامهای «عکسهای تنهایی» و «قار سوم» برپا کند.البته در چند نمایشگاه گروهی هم عکسهایی داشته است.
کیانیان کتاب هم نوشته است؛ اولین کتابهایش درباره بازیگری است مانند «بازیگری»،«تحلیل بازیگری»، « شعبده بازیگری» ، «بازیگری در قاب» ، «ناصر و فردین» اما بعد از این کتابهای تخصصی که درباره تجربه بازیگری او در ژانرهای مختلف است، کتاب «این مردم نازنین» را نوشت و در آن خاطراتش را از برخوردهای مختلف با مردم بازگو کرد. برخی از ماجراهای این کتاب به شدت خندهدار اما بعضی دیگر تلخ هستند.
اینها بخشی کوچک از فعالیتهای هنرمندی است که فکر میکند 99 سالگی هم بمیرد، جوانمرگ شده اما حوصله 120 سال زندگی را هم ندارد. دوست دارد تا زمانیکه سرپا و سلامت است، زنده باشد که برای کارهایش نیازمند کسی نباشد. او حالا 62 ساله شده است و ما برایش آرزوهای سالها سلامتی و پرکاری داریم. برای او که دلش میخواهد سالی یک تئاتر بازی کند و سال گذشته غمگین بود که بسیاری از کارگردانهای مطرح سینما کار نمیکنند و آرزو میکنیم به آرزوهایش برسد و در نقشهایی مانند «مکبث»و« سر تامس مور» نمایشنامه «مردی برای تمام فصول» بازی کند.
تهیه و تنظیم گزارش: ندا آلطیب