خبرنگار روزنامه بهار و شرق در مصاحبه روز دوشنبه آقاي دكتر روحاني سئوال نكردند، بلكه بيانيه خواندند. بيانيه اين دو حاكي از عدم رضايت آنها مبني بر قفلي است كه بر در انجمن صنفي روزنامهنگاران زده شده است.
خبرنگار بهار به روحاني گفت؛ "ميخواهم با شما درد دل كنم. در اين هشت سال به مردم ايران خيلي سخت گذشت و به جامعه روزنامهنگاران سختتر. از شما ميخواهيم قفل خانه اميد روزنامهنگاران ايران يعني انجمن صنفي را با كليد خود بازگشايي كنيد."
آقاي روحاني پاسخ كوتاه و مختصر و هوشمندانهاي به اين بيانيه دادند. آنجا فرصت اين نبود كه در مورد كم و كيف سئوال تمركزي در پاسخ پديد آيد.
در اين خصوص چون بنده خودم روزنامهنگارم مطالبي را، هم به همكاران عزيزم در روزنامههاي اصلاحطلب و هم نكاتي را به جناب رئيسجمهور منتخب، مشفقانه يادآور ميشوم؛
1- انجمن صنفي روزنامهنگاران يك انجمن سياسي بود و كاري به مشكلات صنفي روزنامهنگاران نداشت. رئيس انجمن صنفي و پسرش به همراه جمعي از روزنامهنگاران در جريان فتنه 88 به انگليس، آمريكا و برخي از كشورهاي اروپايي پناهنده شدند و در انجمن را قفل كردند و كليد آن را هم با خود بردند.
ما چهار سال است صداي آنها را از "بي بي سي"، "وي او اي"، "دويچه وله"، "راديو زمانه" و ... ميشنويم.
همچنين قلمهاي زهرآگين آنها را عليه ملت در سايت خودنويس، نوروز، روز آنلاين و ... مشاهده ميكنيم.
دوستان اصلاحطلب بايد زحمت بكشند بروند در غرب، كليد را بگيرند و بياورند و در انجمن صنفي را باز كنند.
فكر نميكنم كليد رئيسجمهور منتخب ملت با مواضع شفاف و روشني كه در مصاحبه با خبرنگاران روز دوشنبه در قبال غرب و بويژه آمريكا و انگليس مطرح فرمودند، به در قفل شده انجمن صنفي روزنامهنگاران بخورد و آن را بگشايد.
2- در دوران اصلاحات و در دوران فتنه عدهاي از همكاران رسانهاي را در مناظرات و گفتگوهاي دوستانه ميديدم. به آنها ميگفتم اين حرفهاي شما نيست، حرفهاي دشمنان اسلام است، شما بزودي به غرب، به وطن اصلي خود كوچ خواهيد كرد، ننگ پناهندگي را ميپذيريد. آنها منكر بودند و ميگفتند ما فقط دگرانديش هستيم، به مملكت خود علاقهمنديم و در اين كشور ميمانيم. اما ديديم كه نماندند و بالاخره حرفهايي را كه بايد از راديو آمريكا و بي بي سي بزنند در مطبوعات خود ميزدند. مردم و مسئولان دست آنها را خواندند، وقتي گرفتار قانون و قضا شدند فرار را بر قرار ترجيح دادند و به دامن دشمن رفتند. آنها از پشتيباني وزير ارشاد دولت اصلاحات برخوردار بودند. وزير ارشاد دولت اصلاحات هم وقتي ديد همكاران او به غرب رفتهاند ترجيح داد او هم به غرب پناهنده شود و اين حمايت را در غرب استمرار ببخشد. امروز بنده خيلي شرمنده هستم كه صداي وزير ارشاد دولت اصلاحات را گاهي از بي بي سي و گاهي هم از راديو آمريكا يعني دشمنان قسم خورده ملت ميشنوم.
3- حجتالاسلام والمسلمين دكتر حسن روحاني با كليد واژه اعتدال و عقلانيت ميخواهد گفتمان دولت يازدهم را مديريت كند. او يك روحاني است و در همبستگي او با نظام هيچ شكي نيست.
روزنامهنگاراني كه طي يك دهه گذشته با اهانت به مقدسات مردم و نظام و اهانت به اشخاص حقيقي و حقوقي، نشر اكاذيب و ايراد تهمت به زمين و زمان در مسير سليطهگري سياسي گام بر ميداشتند و صداي دشمن را در داخل واتاب ميدادند، نميتوانند در راستاي عقلانيت و اعتدال گام بردارند. بنابراين نبايد توقع داشته باشند مورد حمايت دولت آينده باشند.
رئيسجمهور آينده نميتواند قوانين حقوقي در مورد مطبوعات را ناديده بگيرد و با دخالت در قضا، مفري براي مجرمان مطبوعاتي فراهم كند. اين خلاف مسير اعتدال و عقلانيت است.
البته اگر ظلمي به كسي شده و به بهانه مبارزه با دشمن به روزنامهنگاري جفا شده ولو يك سر سوزن، بايد رسيدگي شود و هم رئيس دولت و هم جامعه مطبوعاتي از روزنامهنگار مظلوم دفاع كند.
4- جناب آقاي روحاني در مصاحبه خود شجاعانه فرمود كه آمريكا بايد صريحا اعلام كند وفق قرارداد الجزاير از مداخله در امور داخلي ايران بپرهيزد و حقوق ملت ايران را به رسميت بشناسد. اين مداخله چيست؟ همه ميدانيم و مصاديق آن را هم ميتوانيم مشاهده كنيم. اما يك نكته ظريف در اينجا وجود دارد كه رئيسجمهور منتخب بايد هوشمندانه با آن مقابله كند. اگر قرار باشد مصاحبه زندهاي گذاشته شود و برخي نمايندگان رسانههاي دوم خردادي به جاي سئوال، بيانيه سياسي بخوانند - كه عمدتا بوي مداخله بيگانگان در امور داخلي ايران را ميدهد- بايد با تيزهوشي و حاضر جوابي به آن پاسخ دهد.
خبرنگار محترمي كه بيانيه خواند، ميگويد در اين هشت سال به ملت ايران سخت گذشت و مصداق سختي را هم بسته شدن درب انجمن صنفي روزنامهنگاران معرفي ميكند. آن هم انجمني كه تعداد معتنابهي از افراد آن به دشمن پيوسته و پناهنده شدهاند و هر روز عليه ملت و نظام، فحاشي و هتاكي ميكنند. لذا پيشنهاد ميكنم رئيسجمهور منتخب از باب دفاع از حقوق ملت بويژه روزنامهنگاران از اين پس پاسخ بيانيه را با بيانيه بدهند! بيانيهاي كه موضع ملت از زبان منتخب ملت باشد.
البته نبايد فراموش كرد افراد زيادي عضو انجمن صنفي روزنامهنگاران بودند از جمله خود من كه مراتب وفاداري آنها به مردم و نظام و اسلام بر كسي پوشيده نيست. اينها از رويكرد سياسي انجمن گلايهمند بودند و معتقد بودند انجمن به بيراهه ميرود.