به گزارش نما، آموزش و پرورش در دولت نهم و به ویژه دولت دهم فراز و نشیب هایی را سپری کرد که شاید درهیچ یک از دولتهای قبلی شاهد چنین تغییراتی نبود. اقداماتی که به گفته برخی از صاحبنظران تنها برای وزیر آموزش و پرورش قابل قبول بود چراکه مسئولان در این دوره تنها دغدغه ارایه گزارش عملکرد به مراتب سنگینتر از وزرای قبلی آموزشی را داشتند نه دغدغه اجرای درست و دقیق طرح و برنامهریزیها.
حوزه آموزش عالی نیز دستخوش تغییراتی بود که این تغییرات حرف و حدیثهای زیادی را به دنبال داشت، مسایلی از قبیل اسلامی شدن دانشگاهها و وجود دانشجویان ستارهدار از جمله مصادیق تحولات در حوزه آموزش عالی بود.
کشور در شرایطی به سر میبرد که تا پایان عمر دولت دهم زمان زیادی باقی نمانده و دیگر تمام امیدها از وزرای آموزش و پرورش و آموزش عالی به ناامیدی تبدیل شده و همه چشمها به انتظار دولت آینده است تا علاوه بر رفع ایرادات برنامههای شتابزده دولت احمدینژاد، طرحهای هدفمندی را در دو حوزه آموزش عالی و آموزش و پرورش به کار گیرد.
در این میان خانه ملت گفتوگوی تفصیلی با رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات و وزیر علوم، تحقیقات وفناوری در دولت نهم انجام داده است تا به بخشی از خلاهای موجود در اجرای قوانین در این دو حوزه دست یابد.
اساسا اجرای نظام ۳-۳-۶ در آموزش وپرورش را چطور دیدید و فکر میکنید اجرای این نظام چه اشکالاتی را در حوزه آموزشی کشور ایجاد کرد؟
در ابتدا باید بگویم که به کار بردن واژه ۳-۳-۶ درست نیست و از روز اول، هم به رسانه ها و هم برخی از مسئولانی که این واژه را به کار می بردند اعلام کردیم که به جای واژه ۳-۳-۶ ازهمان چهار تا سه استفاده کنند زیرا در قانون و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بحث چهار تا ۳ مطرح است بدان معنا که دو دوره سه ساله برای مقطع ابتدایی و دو دوره سه ساله نیز برای مقطع دبیرستان تعیین شده است.
دوره اول سه ساله ابتدایی به نام دوری نام گرفته که سال های چهارم، پنجم وششم ابتدایی نیز به عنوان تکمیل کننده سه سال اول مدنظر قرار گرفته است.
در واقع اجباری بر تجمیع این چهار دوره سه ساله در یک مکان یا دو مکان وجود ندارد، به عبارتی این امکان وجود دارد تا هر سه دوره در محیط های آموزشی مختلف و به صورت جدا از هم باشند که این مهم از خوبی های مصوبه قانون شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
اجرای سند تحول بنیادین باید با شیب ملایم باشد
به طور حتم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از افتخارات کشور است وحتی می توان اظهار تاسف کرد از اینکه چرا این سند زودتر از این ها تدوین نشد، امروزه اجرای این سند و زمان بندی آن بسیار مهم بوده و لازم است اجرای آن با یک شیب ملایم باشد.
می خواهم برای مشخص شدن موضوع مثالی را در مورد هدفمندی یارانه ها بزنم؛ از اول انقلاب همه دولت ها به دنبال آن بودند که بحث هدفمندی یارانه ها را به نوعی سر وسامان دهند اما هیچ دولتی حاضر نشد لایحه آن را به مجلس ارایه کند تا بالاخره دولت نهم ودهم این کار را انجام داد مجلس نیز آن را تصویب کرد و بر آن تاکید داشت که با شیب ملایم و در طول ۵ سال اجرایی شود.
اما در برهه ای از زمان احساس شد که دولت اصرار بر تغییر این شیب دارد به گونه ای که می خواهد هدفمندی یارانه ها را در زمانی کوتاه تر به اجرا درآورد، به محض آنکه این احساس در جامعه ایجاد شد به یکباره ما آثار تورمی آن را در جامعه دیدیم و اگر مجلس جلوی آن کار را نمی گرفت معلوم نبود چه تبعاتی برای کشور به همراه داشت.
بنابراین اگر برنامه زمان بندی شدهای را که باید با یک شیب ملایم جلو رود را سرعت دهیم تبعات زیادی را به همراه خواهد داشت.
اثرات منفی اجرای شتابزده سند تحول بنیادین سال ها بعد آشکار خواهد شد
با توجه به اینکه بحث هدفمندی یارانه ها با زندگی روزمره مردم سروکار داشت افراد جامعه آن را به صورت ملموس متوجه شدند اما در سند تحول بنیادین مردم نمیتوانند آثار آن را در کوتاه مدت بینند و بعد از آنکه فرزندان رشد کردند و وارد دبیرستان شدند در آن زمان خانوادهها اثرات را درک می کنند؛ ببینید ما بحث حیات طیبه را به عنوان مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم که معنای خاص خود را دارد، ویژگی های حیات طیبه آن است که دانشآموزان باید عاشق کشور، ایثارگر، از خود گذشته و وفادار باشند که این عوامل در سند تحول آمده است، بنابراین اگر نتوانیم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به درستی اجرا کنیم بعد ۱۰ سال متوجه می شویم که فرزندان ما چقدر با حیات طیبه فاصله دارند؛ در آن موقع دیگر نمی توانیم بگوییم این سند درست به اجرا در نیامده و باید از ابتدا آن را اجرا کرد چرا که پای سرنوشت جوانان در میان است.
مجلس معتقد به اجرای سند تحول بنیادین با شیب ملایم است/اجرای سند تحول باید ابتدا به صورت پایلوت باشد
ما در مجلس معتقدیم که اجرای این سند باید با شیب ملایم انجام گیرد و برای اجرای گام به گام آن، باید کارهای تحقیقاتی جدی انجام داد بدان گونه که به صورت پایلوت، هر مرحله ای از آن را در یک منطقه از کشور انجام دهیم، به عنوان مثال همین سه سال ابتدایی اول دوری؛ باید در یک شهری انجام می گرفت تا آثار مثبت و منفی آن بررسی شده و سپس به دیگر نقاط کشور توسعه پیدا می کرد، اما اینکه بخواهیم بدون مطالعه و تحقیق آن را در سراسر کشور انجام دهیم با مشکل مواجه می شویم.
ما ریلی به عنوان سند تحول ساختیم و قطاری را که حالت اجرایی دارد روی آن قرار داده و اجازه دادیم تا این قطار به حرکت درآید حال اگر از همان ابتدا این قطار با سرعت بالای ۴۰۰ کیلومتر حرکت کند معلوم است که در یک لحظه از هم می پاشد و همه چیز به هم می ریزد، زیرا باید زیرساختها آماده باشد؛ مدیران ما باید آمادگی اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را داشته باشند، معلمان تربیت شده و آموزش دیده باشند، باید بسترهای لازم از جمله کتب درسی و محتوای آن آماده باشد تا این سند به صورت تدریجی به صحنه آمده و عملیاتی شود.
اجرای شدن ششم ابتدایی و تعطیلی پنجشنبه مدارس در سال گذشته بسیار عجولانه بود
اشکالی که ما در سال قبل به اجرای این نظام آموزشی داشتیم این بود که بسیار عجولانه انجام گرفت دلایل زیادی هم داریم به عنوان مثال چه ضرورتی داشت که از سال قبل از ششم شروع کنیم اصلا معنا نداشت، چه ضرورتی داشت که با یک حرکت شتابان بدون اینکه در مدرسه برنامه ای برای سایر روزهای بچه ها بگذاریم ۵ شنبه ها را تعطیل کنیم؟
تعطیلی پنجشنبه مدارس از کارکرد فرهنگی مدارس کاست
آیا تعطیلی این روز باعث شد در سراسر کشور برنامه ریزی داشته باشیم؟ آیا اینکه مدرسه باید کانونی فرهنگی باشد با تعطیلی روز ۵ شنبه چنین جایگاهی پیدا کرد یا ازهمان اعتبار قبلی اش هم کاسته شد؟ پس ما انتقاداتمان به چنین موضوعاتی بود نه به سند تحول بنیادین؛ سند از افتخارات نظام است بنابراین از دولت جدید به ویژه رئیس جمهور منتخب انتظار داریم در انتخاب وزیر آموزش و پرورش با دقت و ظرافت خاصی عمل کند و از سیاسی کاری در حوزه آموزش و پروش دوری کند چراکه این مهم به ضرر کشور است، رئیس جمهور منتخب باید کسی را برای وزارت آموزش و پرورش انتخاب کند که با تمام وجود و علاقه سند تحول بنیدین را قبول داشته باشد و اصرار زیادی بر اجرای درست آن داشته باشد.
ممکن است در وزارت آموزش و پرورش شخصی سیاسی روی کار آید که اصلا متوجه اجرای این سند نباشد که بدون شک این آفت کشور خواهد شد و درآینده ای نه چندان دور همه ما، به خودمان لعن و نفرین می فرستیم؛ چه مجلس بخواهد چنین فردی را تایید کند و چه رئیس جمهور بخواهد چنین فردی را معرفی کند، باید فردی انتخاب شود که عاشقانه این سند را قبول داشته و درعین حال مدیر و مدبر و دارای شاخصه های وزیر جمهوری اسلامی ایران نیز باشد.
در گزینه های مطرح شده برای وزارت آموزش وپرورش از آقای عبادی نام بردند نظر شما چیست؟ ایشان را چطورمی بینید ؟
من راجع به مصادیق اصلا صحبت نمی کنم آنچه را که می گویم ویژگی هایی است که باید آن فرد داشته باشد.
با توجه به اینکه سال گذشته نظام آموزشی ۳-۳-۶ اجرا شد لطفا بگویید که انتقاد جدی شما به صورت مشخص در اجرای این نظام چیست؟ و اینکه آیا ایرادات ۳-۳-۶ برطرف شده که بخواهیم برای سال تحصیلی جدید ۳-۳-۳-۳ را اجرا کنیم؟
یکی از این ایرادات، بحث آموزش معلمان در پایه ششم ابتدایی بود اگر نگاهی به کتاب ریاضی این پایه بیاندازید متوجه این موضوع خواهید شد، من در سفرهای استانی از پایه ششم ابتدایی بازدیدهای زیادی را انجام دادم. با توجه به اینکه رشته دانشگاهی خودم نیز ریاضی است و از آن آگاهی دارم، مسایلی را از کتاب ریاضی پایه ششم ابتدایی درآوردم که وقتی از دانش آموز پرسیدم نتوانست پاسخگو باشد، ازمعلم هم پرسیدم وی هم نتوانست پاسخ سوال من را بدهد زیرا اصلا مطلب را به خوبی متوجه نشده بود.
وقتی رشته معلم را می پرسم می گوید علوم انسانی است و در دوره تحصیلی اش هم همیشه ریاضیاش ضعیف بوده؛ حال ما به فردی که اصلا مفاهیم را متوجه نشده می گوییم ریاضی پایه ششم را تدریس کن.
من از دانش آموزی تعریف حجم را پرسیدم اما نتوانست پاسخ من را دهد از معلم هم پرسیدم و گفتم شما که حجم را به بچه ها درس می دهید حجم به چه معنا است گفت هرچیزی که طول و عرض و ارتفاع داشته باشد همان موقع مثالی زدم گفتم که آیا فلان چیز حجم دارد یا خیر بعد از کلی فکر نتوانست جواب دهد چون در واقع تعریفش از حجم اشتباه بود.
وقتی معلم مفهوم را نفهمد چگونه می تواند آن را به دانش آموز منتقل کند، اصلا واژه اندازه برای دانش آموز به درستی معنا نشده است، از معلم پرسیدم متر به چه معنا است آیا فقط به معنای اندازه گرفتن است و اینکه بخواهیم خط کش را بگذاریم و بگوییم این شیء ۲۰ سانت یا ۳۰ سانت است؟
اگر وزیر آموزش وپرورش بودم امکان نداشت ششم ابتدایی را اجرایی کنم
اگر من وزیر آموزش و پرورش بودم امکان نداشت سال ششم را اجرایی کنم، اول دانشگاه فرهنگیان را موظف میکردم تا دو سال متوالی فارغ التحصیلانش را به لیسانسه هایی اختصاص دهد که روی کلاس ششم کار کرده باشند به گونه ای که تخصص آنها تدریس کلاس ششم باشد بعد به آنها می گفتم بروند معلم ششم ابتدایی شوند و اگر هم تعداد این افراد برای کل کشور کفایت نمی کرد به آنها اجازه تدریس به معلمان فعلی را می دادم تا به آنها آموزش دهند.
متاسفانه سال قبل این اتفاقات اصلا نیفتاد؛ درست است که در کل کشور و بین معلمان سی دی آموزشی به اندازه کافی چاپ و توزیع شد و حتی کلاس های آموزشی یک یا دو هفته ای هم برگزار شد اما معلمی که بنیانش ضعیف است و مفاهیم ریاضی را اصلا نمی داند با چند تا سی دی و کلاس های آموزشی چند هفته ای نمی تواند به جایگاهی برسد که بر دروسی مثل پایه ششم ابتدایی مسلط باشد.
به واقع در کدام کشور و کجای دنیا اگر بخواهند نظام جدیدی را در بدنه آموزش و پرورش بگذارند آن را برش می دهند؟ ما سال اول، دوم و سوم را رها کردیم و یکباره به سراغ سال ششم ابتدایی رفتیم؛ پیوستگی مطالب سال ششم جدید با سال اول دبیرستان بعدی و سال پنجم قبلی چه است؟ پس در اجرای این سند اشکالاتی وجود دارد که متاسفانه عجولانه انجام شد.
آموزش و پرورش در اجرای ۳-۳-۶ از خلاء مجلس هشتم و نهم سوءاستفاده کرد
آقای زاهدی نظام آموزشی ۳-۳-۶ زمانی اجرا شد که شما نماینده مجلس بودید و کاملا به این موضوع اشراف داشتید پس چرا مجلس جلوی اقدام شتابزده وزیر آموزش وپرورش را نگرفت؟
دولت زمانی اجرای این نظام را مطرح کرد که مجلس هشتم و نهم در حال تغییر بود آموزش و پرورش نیز از این خلا استفاده کرد و دست به چنین اقدامی زد.
درحال حاضر موافقید که در سال آینده نظام چهار دوره سه ساله اجرایی شود؟
نظام ۳-۳-۳-۳ از سال گذشته اجرایی شده اما به اشتباه واژه ۳-۳-۶ را مطرح کردند و چون پایه ششم ابتدایی شکل گرفته بود این واژه به صورت اشتباه مطرح شد یعنی در واقع این چهار دوره سه ساله از سال گذشته آغاز شده و امسال اتفاق جدیدی در آموزش و پرورش شکل نخواهد گرفت.
در سال آینده که قرار است چهار دوره سه ساله اجرا شود نگاه شما باز هم همان شتابزدگی و غیرکارشناسی است؟ آیا با توجه به اشکالات مطرح شده بنا ندارید از اجرای آن جلوگیری کنید؟
در حال حاضر چاره ای جز کنترل و هدایت این قطار به حرکت درآمده نداریم ما باید سرعت آن در دستمان باشد، یعنی باید از همان سال نظام دوری، محتوای کتب درسی، نام سرفصل های دروس یا میزان ساعت تدریس را مشخص کنیم و در مباحث فرهنگی و تربیتی نیز کارهای زیادی انجام دهیم، در تکریم معلم هم باید دست به اقداماتی همچون معلم محوری زد، در مدیریت های حوزه ستادی وزارتخانه، استان ها و حتی مدارس تجدیدنظر جدی انجام دهیم زیرا یکی از زیرنظام هایی که در این طرح تحول مطرح شده مباحث مربوط به مدیریتی و تشکیلاتی است که اصلا روی این موارد کار درستی انجام نشده است.
در اجرای سند تحول بنیادین روی رتبه بندی معلمان هیچ کار جدی انجام نشده است
نظام رتبه بندی معلمان از موضوعاتی است که هیچ کار جدی روی آن انجام نشده است که البته در حال حاضر مجلس وارد این موضوع شده و بحث رتبه بندی معلمان را در دستور کار خود قرار داده و روز یکشنبه هفته آینده این موضوع در دستور کار کمیسیون آموزش و تحقیقات گذاشته شده تا مورد بررسی قرار گیرد، بدین ترتیب آنچه که مهم است زیرنظام هایی است که در سند تحول آمده که ما باید آن را دنبال کنیم تا اجرایی شود، بخش عمده اجرای آن به عهده وزارت آموزش و پرورش و شورای عالی آموزش و پرورش است، لذا انتظار داریم که وزیر آینده روی این موضوعات کار کند و علاقه زیادی به اجرای دقیق و منطقی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش داشته باشد.
امروزه نباید در اجرای سند تحول بنیادین شعاری حرف زد زیرا اجرای این سند با شعار دادن خیلی فرق می کند باید عاشقانه برای اجرای این سند کار شود و وزیر آینده با تمام وجود درک و لمسش کند، اگر غیر از این باشد یقینا کشور در درازمدت آسیب خواهد دید و انتظارات از جوان ها برآورده نمی شود و حتی ممکن است بر آنها، اثرات سوء و منفی هم بگذارد و بعد ما با نسلی مواجه شویم که به جای آنکه دارای صفات طیبه سند تحول باشند خلاف آن تربیت شود بنابراین عاجزانه از رئیس جمهور منتخب انتظار داریم نسبت به انتخاب وزیر دقیق باشد و فردی را انتخاب کند که از نظر سیاسی بی طرف بوده و با شناختی کامل این سند را اجرا کند.
بحث طرح تحقیق و تفحص از وزارت آموزش و پرورش به کجا رسید؟
بر اساس قانون به نمایندگان اجازه داده شده تا اگر حتی یک نفر تقاضای تحقیق و تفحص از سازمانی را داشته باشد تقاضای وی بررسی شود این تحقیق و تفحص از آموزش و پرورش نیز در دستور کار کمیسیون قرار گرفته است که سهشنبه هفته آینده با حضور وزیر آموزش و پرورش آن را بررسی خواهیم کرد.
سال ۹۱ کنکور باید حذف می شد/ کنکور سال ۹۲ کاملا در خلا قانونی برگزار می شود
در سال ۹۱ و ۹۲ برگزاری کنکور با استناد چه قانونی برگزار شد؟ آیا برگزاری کنکور در این سال ها غیر قانونی بود؟
در قانون سال ۸۶ مجلس مصوب کرد که تا پایان سال اول برنامه پنجم، نباید در کشور کنکوری برگزار شود و تمام پذیرش دانشجو صرفا بر اساس سابقه تحصیلی باشد. از نظر بازه زمانی اگر بخواهیم سال اول برنامه پنجم توسعه را حساب کنیم، به کنکور سال ۹۱ می رسیم. حال اگر بخواهیم چشممان را روی برگزاری کنکور ۹۱ ببندیم برای سال ۹۲ هیچ عذر و بهانه ای پذیرفتنی نیست، به عبارتی باید بگوییم برگزاری کنکور در سال ۹۲ کاملا در خلا قانونی انجام شد، بنابراین دستورالعمل هایی که برای آن داده شده پشتوانه قانونی جدی ندارد، ولی با این وجود کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اعلام کرد که مانعی ندارد تا برنامه ریزی های صورت گرفته در برگزاری کنکور در سال ۹۲ هم انجام شود چراکه که معتقد بودیم اگر بخواهیم در برابر برگزاری کنکور امسال واکنش نشان دهیم دولت با یک مشکل و چالش جدی مواجه خواهد شد بدین ترتیب نیاز بود جوانان زیادی که در کشورمان پشت کنکور هستند تعیین تکلیف شوند و به همین سبب امسال هم مجلس چشمش را بست برای آنکه مشکلی برای جوانانی که علاقهمند ورود به دانشگاه هستند به وجود نیاید.
طرح یک فوریتی مجلس برای تعیین تکلیف کنکور ۹۳
اما به طور حتم برگزاری کنکور برای سال بعد باید بر اساس قانون باشد که خوشبختانه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نزدیک ۸ و۹ ماه است که کارهای کارشناسی جدی را با دستگاه های ذی ربط انجام داده و در حال حاضر این مهم به صورت یک فوریتی در دستور کار مجلس است و امیدواریم در همین تابستان تعیین تکلیف شود و از اول مهر بچه ها بدانند که سال آینده نسبت ورود به دانشگاه باید چگونه تصمیم گیری کنند.
ابعاد اسلامی شدن دانشگاه ها و اقدامات عملی آن را برای ما شرح دهید و بگویید آیا اسلامی شدن دانشگاه ها به معنای جداسازی دختران از پسران است؟
آنچه که در برخی رسانه ها در باب اسلامی شدن دانشگاه ها مطرح شده هیچ یک واقعیت ندارد، مسایل اسلامی شدن خیلی فراتر از این ها است خوشبختانه شورای عالی انقلاب فرهنگی یک شورای اقماری به نام شورای اسلامی شدن دانشگاه ها دارد؛ این شورا تقریبا بیش از چهار سال متوالی در مورد سند اسلامی شدن دانشگاه ها کار کرده است.
این سند در شورای اسلامی شدن دانشگاه ها تصویب و نهایی شده و به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع شده است؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی هم شبیه به مجلس، یک آیین نامه داخلی دارد و آن این است که اگر مصوبه ای از شوراهای اقماری به شورای عالی ارجاع شد و اعضای شورای عالی نیز ظرف مدت دو هفته اعتراضی به آن نداشته و هیچ اشکالی نگیرند آن مصوبه به عنوان مصوبه شورای عالی تلقی می شود در حال حاضر در آن مرحله دوهفتهای هستیم و این مصوبه به شورای عالی ارجاع شده و تا سه شنبه هفته آینده دو هفته اش به اتمام میرسد و اگر کسی اعتراضی به بندهای آن نداشته باشد به عنوان مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی از سوی رئیس شورا اجرا خواهد شد.
اجزا و ارکان اصلی مصوبه اسلامی شدن دانشگاه ها دارای ۴ رکن فرهنگی و تربیتی، آموزشی، پژوهش و فناوری، ساختاری و در آخر بحث مدیریتی مطرح است که برای هر یک از این مباحث برنامهریزیهای دقیقی انجام شده است.
به عنوان مثال در مباحث پژوهش و فناوری بر رسیدن به اهداف چشم انداز تاکید شده و اینکه باید تلاش کرد تا به مقام اول تولید علم و فناوری ۱۴۰۴ درمنطقه آسیای جنوب غربی برسیم.
همچنین برخی از مراحل و اولویت هایی که باید در حوزه علم و فناوری به کار گرفته شود در این مصوبه بیان شده است.
در حوزه آموزشی نیز بر تحول علوم انسانی تاکید و آمده است که چگونه باید علوم انسانی اجرایی و رشتههای موجود در آن بازنگری و بروز رسانی شود. به عنوان مثال آیا دروس رشته ریاضی کنونی، برای کشور و برای توسعه علم وفناوری کفایت میکند؟ یا اینکه باید باید در دروس آن بازنگری صورت گیرد؟
در حوزه فرهنگی نیز بر تقویت دین محوری تاکید زیادی شده و برای آنکه این مهم در دانشگاهها تحقق یابد باید چه برنامه هایی برای دانشجویان، پرسنل و اعضای هیات علمی داشته باشیم و حتی تاکید شده بر دورههایی که با مشارکت اساتید برای ارتقای جایگاه علمی و اجتماعی آنها ایجاد میشود. موارد متنوع است و امیدواریم سند هرچه زودتر به تایید نهایی برسد و منتشر شود.
در سند اسلامی شدن دانشگاه ها تاکیدی بر جداسازی دختران از پسران نشده است
برخیها بر این باورند که اسلامی شدن دانشگاهها یعنی تفکیک دختران و پسران از یکدیگر؛ درآن سند آمده است که اگر واقعا جای امکان این تفکیک وجود داشته باشد مشکلی برای اجرا وجود نخواهد داشت به طور مثال چه اشکالی در ایجاد دانشگاهی مانند دانشگاه الزهرا وجود دارد کما اینکه شبیه چنین دانشگاهی هم در شهر قم وجود دارد که این به معنای تفکیک دختران از پسران نیست، اگر در جایی امکان این وجود داشته باشد که به صورت تک جنسیتی دانشجو گرفته شود منعی برایش نیست اما این طور نیست که در این سند تاکید بر جداسازی دختران از پسران شده باشد.
من این سند را کامل قبول دارم و مانند سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از آن دفاع خواهم کرد زیرا این، سندی است اگر منتشر شود به لحاظ با ارزش بودن به تمام شایعات پایان میدهد.
گفته شده که در سند اسلامی شدن دانشگاهها سابقه فرهنگی ملاک عزل و نصب اساتید خواهد بود، آیا چنین بندی در سند وجود دارد؟
این موضوع هیچ ربطی به سند اسلامی شدن دانشگاهها ندارد زیرا این مهم در آییننامه ارتقا اعضای هیات علمی آمده است البته ما در سند پیش بینی کردیم که باید آیین نامههای ارتقا هم بازنگری شود؛ ولی درهر حال سند وارد آیین نامه نمیشود بلکه تنها پیشنهاد میدهد و تصویب میکند، مثلا میگوید ارتقای آیین نامه باید به چه شکل انجام گیرد.
اما بحث لحاظ شدن سابقه فرهنگی در ارتقای جایگاه اساتید در آیین نامه ارتقا آمده است که مباحث مربوط به حوزه فرهنگی را هم لحاظ کرده و به نظر می رسد که این مهم از بندهای خوب این سند است که اعضای هیات علمی را تشویق به مشارکت بیشتر مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دانشگاهها کند و استاد بتواند وارد مباحث فرهنگی نیز شود.
اما شنیدهها حاکی از آن است که قرار است عزل و نصب اساتید بر اساس سابقه فرهنگی انجام گیرد نه سابقه علمی، پژوهشی وآموزشی؟
من به شدت این را تکذیب میکنم چراکه سوابق آموزشی، پژوهشی و مدیریتی به همراه امتیازات فرهنگی باهم لحاظ شده واینطور نیست که شخصی بگوید من کاملا حزباللهی هستم پس باید از امتیاز بیشتری برخوردار شوم. بلکه هریک از این موارد امتیاز خاص خود را دارد و اتفاقا تنها چیزی که سقفش باز است و محدودیت ندارد بحث سوابق پژوهشی استاد است که البته حق وتو هم دارد یعنی یک حداقلی برای آن در نظر گرفته شده که اگر استادی میخواهد ارتقای علمی پیدا کند باید حداقل امتیاز پژوهشی را داشته باشد که نشان دهد از توانایی پژوهش هم برخوردار است.
آیا تفکیک جنسیتی در دانشگاهها سلیقه ای است؟
خیر این گونه نیست؛ به طورمثال سال گذشته دانشگاه علامه طباطبایی پردیس دختران را جدا کرد من از رئیس دانشگاه علت را پرسیدم وی گفت ما دیدیم به تعداد کافی دانشجوی دختر و پسرداریم که بتوانیم که یک کلاس کامل را به صورت جداگانه تشکیل دهیم بنابراین ضرورتی برای برگزاری کلاسهای مختلط نداریم. خوب این استدلال درستی به نظر می رسید؛ وقتی به تعداد کافی دانشجوی دخترو پسر وجود دارد آیا الزامی است که حتما کلاس درس دختران و پسران یکی باشد؟
آیا این امکان وجود دارد که با تغییر رئیس دانشگاه، نگاه به بحث تفکیک کلاسهای دختران از پسران نیز تغییر یابد؟
من منکر تغییر نگاه مدیریتی نیستیم اما بهتر است به قضیه اینطور نگاه کنیم که ممکن است کفه ترازو به هم بخورد و به طور مثال تعداد دانشجویان پسر زیاد باشد و تعداد دانشجوی دختر کم باشد یا بالعکس؛ که در این صورت به طور حتم مسئولان داشنگاه سناریوی دیگری در پیش خواهند گرفت.
دانشجوی ستاره دار ساخته و پرداخته ذهن روزنامه ای در دولت اصلاحات بود
آیا در زمان مدیریت شما در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، بحث دانشجوی ستارهدار مطرح بود؟ اصلا چنین دانشجویانی در کشور وجود دارد؟
خیر، متاسفانه باید بگویم اینها ساخته و پرداخته ذهن روزنامه ای در زمان دولت اصلاحات بود و موضوعی را که اصلا وجود خارجی نداشت، بزرگ شد.
ماجرا از این قرار بود که از زمان آقای دکتر معین، دانشجویانی که برای مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شده بودند و به لحاظ مدرک مشکل داشتند یعنی مدرک لیسانس آنها هنوز آماده نشده بود کنار اسمشان ستاره میزدند به عنوان مثال فرد در امتحان قبول شده بود اما مدرک لیسانس خود را ارایه نکرده بود یا معدلش زیر ۱۲ بود بنابراین کنار اسم فرد یک ستاره میگذاشتند بدان معنا که مدارکتان دارای مشکل است و باید برای رفع آن مراجعه کنید تا این مشکل حل شود.
این موضوع اصلا چیز بدی نبود و من نمی خواهم بگویم چون در زمان آقای معین این اتفاقات افتاده پس دارای حرف وحدیث است؛ اما متاسفانه برخی از این جریانات سیاسی آمدند این را تبدیل به موضوعی پرحاشیه کردند.
اگر به روزنامههای زمان دکتر معین هم نگاهی بیاندازید متوجه میشوید که این موضوع از همان زمان آغاز شده بود و من به دلیل اینکه به این موضوع حساس شده بودم خودم نیز به آرشیوهای روزنامههای سالهای ۷۸ و ۷۹ مراجعه کردم و متوجه شدم که در واقع این موضوع برای آن زمان بود.
زمانی که دولت نهم و دهم روی کار آمد همین روال را در پیش گرفت اما یک روزنامه اصلاح طلب با سیاسیکاری این موضوع را وارد حاشیه کرد، درحالی که حتی معنای دانشجویان ستاره دار هم در زمان فعالیت ما عوض نشد، اصلا دست وزیر نیست که بخواهد این را تغییر دهد، وزیر می تواند بگوید به جای ستاره چیز دیگری بگذارید مثلا کنار اسم افراد تیک بزنید.
اما شائبههای زیادی درباره فعالیتهای سیاسی دانشجویان ستاره دار وجود دارد؟
این شائبهها همه دروغ است محکوم کردن وزیر علوم در کشور محکوم کردن همه کشور است.
ارزیابی شما از عملکرد ۸ ساله وزارت علوم، تحقیقات و فناروی در دولت نهم و دهم چیست؟ گفته شده که در این ۸ سال دانشگاهها کمتر اجازه فعالیتهای سیاسی داشتند.
من نمی توانم عملکرد این وزارتخانه را در این ۸ ساله مورد ارزیابی قرار دهم زیرا این به مصلحت نیست، اگر در دولت نهم در وزارت علوم مسئولیت نداشتم می توانستم دو دوره را با یکدیگر مقایسه کنم؛ من در مورد خودم تنها میتوانم بگویم که گزارش عملکرد من موجود است آن زمانی که فهمیدم ممکن است در دولت نباشم گزارشی از عملکرد خودم را منتشر کردم و اتقاقا یک نسخهای را به رئیس جمهور و یک نسخه آن را به رئیس مجلس تحت عنوان "گزارش به خانه ملت" ارایه دادم و الان هم موجود است که چه اتفاقاتی در آن ۴ ساله افتاد.
من می خواهم که شما خبرنگاران آن گزارش را مطالعه کنید و از وزیر فعلی هم گزارش عملکرد را بگیرید؛ خودتان راحت ترمی توانید مقایسه کنید تا اینکه من بخواهم حرفی بزنم؛ ولی دعای من این است هر وزیری که روی کار میآید بیش از وزیر قبلی کارکند چون هدف ما این است که کشور با سرعت روز افزون به جلو پیش رود، ما نباید شاهد پسرفت پیشرفت ها باشیم حتی الان هم برای وزیر بعدی آروزی توفیق دارم و حتی اگر از نظر بخش سیاسی هم با ما سازگاری نداشته باشد من اعلام می کنم با تمام وجود حاضرم تجربههایی که در حوزه آموزش عالی به دست آوردم را در اختیار وی قرار دهم چراکه ثمره توفیق در آموزش عالی برای کشور و نظام اثربخش است و من دعا میکنم گزارش عملکرد وزیر علوم فعلی از عملکرد من بهتر و پربارتر باشد.
اگررایزنی برای حضور شما در دولت یازدهم صورت گیرد آیا قبول میکنید؟
مجلس برای من از هر لحاظ بهتر است با توجه به کار کارشناسی که دارم فکرمیکنم جزء صاحب نظران کشور درحوزه آموزش عالی هستم و بنابراین در مجلس بهترمی توانم خدمت کن اما اگر دولت آینده از من بخواهد که شخصی را مناسب این وزارتخانه معرفی کنم حتما گزینههای زیادی را سراغ دارم که میتوانند در خدمت دولت آینده تلاش کنند.