به گزارش نما ، فارس به نقل از روزنامه «گاردین»نوشت: در مطلبی با اشاره به کنارهگیری امیر قطر از قدرت آنهم با میل و رغبت نوشت: این اقدام نمونه بسیار نادری از یک مقام حوزه خلیج فارس است که با اختیار خود از قدرت کنار نشست. با این حال، این اقدام نشاندهنده شروع دموکراسی در منطقه نیست؛ منطقهای که تحت کنترل کامل نظام پادشاهی قرار دارد که اکنون به خاطر مقاومت در برابر اصلاحات، بهار عربی برخی از آنها را متزلزل کرده است.
سلمان شیخ، عضو مرکز بروکینگز در دوحه در این باره گفت: این اتفاق صفحه دیگری در بهار عربی است اما لزوما این قدرت مردم نیست که آن را به ارمغان آورده. وی افزود: این اتفاق یک انتقال قدرت بر مبنای ارزشهای مرسوم است نه یک اتفاق دموکراتیک.
به نوشته این روزنامه انگلیسی، دیپلماتها و دوستان نزدیک به شیخ حمد، گفتند، او بیش از یکسال است درباره این طرح خود به طور خصوصی صحبت کرده، از جمله در دیدار ماه آوریل خود به واشنگتن.
در بخش دیگری از این مطلب با اشاره به اینکه قطر همیشه به خاطر حمایت از اخوانالمسلمین مورد انتقاد بوده، آمده: برخی منابع میگویند شیخ تمیم کمتر از پدر خود مشتاق اخوان المسلمین است اما بیشتر ناظران پیشبینی میکنند که سیاستهای اصلی قطر ادامه یابد. یکی از دوستان خانوادگی شیخ حمد گفته: او آنچه پدرش آغاز کرده است را ادامه خواهد داد. شیخ حمد فردی نظامی و منظم است.
گاردین نوشت: شایعاتی درباره اخبار غیرمنتظره دیگر وجود دارد، تا جایی که برخی گمانهها مطرح شده مبنی بر اینکه شیخ تمیم بعد از انتخابات شورای مشورتی، تغییراتی در قانون اساسی به وجود خواهد آورد. البته انتخابات شورای مشورتی قطر نخستین انتخابات خواهد بود که 30 نفر از 45 نفر آن قرار است انتخاب شوند و بقیه آن را خانواده سلطنتی انتخاب میکند. تمام اعضا کنونی این شورا منتصب شدهاند نه انتخاب.
بر اساس این گزارش، مسائل داخلی قطر توجهات خارجی کمی را به خود جلب میکند هر چند دیدهبان حقوق بشر از بازداشت یک شاعر به خاطر توهین به امیر قطر انتقاد کرده است. همچنین درخواستهایی برای بهتر شدن شرایط کارگران خارجی مطرح شده است.
از سوی دیگر، کریس دوولی، عضو شورای تفاهم عربی-انگلیسی در لندن گفته، تغییرات در رده بالای قدرت در قطر، باعث ناآرامی در منطقه خواهد شد؛ منطقهای که به کنارهگیری حاکمان و مهرههای اصلی از قدرت به این روش عادت ندارد.
گاردین نوشت: این ناآرامیها با توجه به نقش قطر در بحرانهای منطقهای تقویت خواهد شد. اینکه آیا سیاستی مشابه قبل در قبال سوریه اتخاذ خواهد شد؟ آیا نسل جدید به سمت انتخابات و تغییرات دموکراتیک حرکت خواهد کرد؟