آقای روحانی وطن فروشان را دعوت نكنید

حسین شریعتمداری

دکتر روحانی اگرچه هوشمندتر از آن است که در چنبره فریب اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 گرفتار شود و به عنوان عضو چندین و چند ساله شورای عالی امنیت ملی با نشان اعتماد نمایندگی رهبر معظم انقلاب نمی‌تواند از هویت واقعی و افشا شده جماعت فتنه‌گر بی‌خبر باشد ولی شواهدی در دست است که از طراحی یک پروژه وارونه برای تخریب و نهایتا ناکامی ایشان در مسئولیت خطیری که بر عهده گرفته است حکایت می‌کند. این پروژه که مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه با پوشش بازگشت به سال 84 از آن یاد می‌کنند، شامل دو بخش به هم چسبیده «ورود» و «تخریب» است. بخوانید؛
این روزها، در آستانه انتقال دولت دهم به یازدهم، مجموعه مشترکی از دست‌اندرکاران دولت‌های سازندگی و اصلاحات و مخصوصا اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، عملیات روانی پرحجم و گسترده‌ای را برای انکار خدمات برجسته و کم‌نظیر- و در پاره‌ای از موارد بی‌نظیر- دولت کنونی سازمان داده و در این شیپور فریب می‌دمند که انگار قرار است «ویرانه»ای از دولت دهم به دولت یازدهم تحویل داده شود! این در حالی است که دولت آقای دکتر احمدی‌نژاد اگرچه طی 2 سال اخیر به علت نفوذ حلقه انحرافی در آن، از بستر قبلی خود زاویه گرفته است ولی تمامی شواهد موجود حاکی از آن است که دولت ایشان در خدمت‌رسانی به مردم و عمران و آبادانی کشور نه فقط نقش برجسته‌تری از همه دولت‌های پیشین داشته است، بلکه خدمات دولت‌های نهم و دهم در طول تاریخ دولت‌ها، از مشروطه تاکنون بی‌نظیر بوده است. همین ویژگی منحصر به‌فرد، دولت احمدی‌نژاد را در کانون توجه و حمایت گسترده و بی‌دریغ توده‌های عظیم مردم و شخصیت‌های دلسوز و دلداده به اصول و مبانی اسلام و انقلاب جای داده بود. این حرکت پرشتاب اما، در سال‌های پایانی دولت ایشان با نفوذ حلقه انحرافی و اقدامات تخریبی آن، نه فقط از شتاب افتاد بلکه در پاره‌ای از موارد به قهقرا کشیده شد و دقیقا از همین نقطه به بعد، حمایت‌های پیشین را در مقیاس وسیعی از دست داد و با اعتراض‌ها و انتقادهای فراوانی از سوی حامیان قبلی خود روبرو شد.
گفتنی است که علاوه بر دشمنان بیرونی، دو گروه مشخص نیز در داخل کشور از بیان واقعیت یاد شده به شدت پرهیز داشته و مخصوصا طی دو سال اخیر برای دور کردن خدمات برجسته و انبوه دولت احمدی‌نژاد از کانون توجه مردم تلاش کرده‌اند. اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و حلقه‌انحرافی.
این دو گروه اگرچه اصرار داشته و دارند که با دو چهره و شناسنامه متفاوت معرفی شوند ولی با نگاهی دقیق‌تر می‌توان دید، دو روی یک سکه هستند و یا دستکم آن که هدف تعریف شده مشترکی را دنبال می‌کنند. نیم‌نگاهی به روزنامه‌های ایران، خورشید، شهروند، خبرگزاری جمهوری اسلامی- ایرنا- و ده‌ها سایت خبری و اینترنتی و شمار فراوان دیگری از نشریات اقماری که مستقیما تحت مدیریت حلقه انحرافی قرار داشته و با بودجه دولت اداره می‌شوند، بیندازید! آیا در خروجی آنها اثر چندانی از خدمات دولت پیدا می‌کنید؟! بیشترین صفحات این روزنامه‌ها و فضای‌مجازی سایت‌های یاد شده به حاشیه‌سازی، دروغ‌پردازی، دور کردن نیروهای ارزشی و انقلابی از احمدی‌نژاد، تحریف مبانی شناخته شده دینی، اصرار بر پایان دوره اسلامگرایی، تلاش برای جابه‌جایی باورهای اسلامی و انقلابی با آموزه‌های ارتجاعی و قرون وسطایی غرب و مخصوصا تبلیغات ناشیانه و غلوآمیز درباره لیدر حلقه انحرافی و... اختصاص یافته است. این حرکت زشت و پلشت را فقط با نیم‌نگاهی به روزنامه‌ها، سایت‌ها و اظهارنظرهای اعضای حلقه انحرافی به وضوح می‌توان دید. حرکت مرموزی که با دست‌اندازی غیرقانونی و گناه‌آلود حلقه انحرافی به کانون‌های قدرت و ثروت همراه بوده است. کمترین پی‌آمد اقدامات تخریبی این حلقه که هنوز به‌درستی معلوم نیست چرا از حمایت بی‌دریغ و همه‌جانبه دکتر احمدی‌نژاد برخوردار بوده و هنوز هم هست، پایین کشیدن رئیس جمهور کنونی از بلندای افتخارآفرینی در دولت نهم و سال‌های آغازین دولت دهم بوده است. آیا می‌توان احتمال داد که چرخه مورد اشاره به طور تصادفی به چرخش افتاده و خدمات فراوان دولت را تحت‌الشعاع قرار داده است؟! بعید به نظر می‌رسد!
حالا به سیاه‌نمایی ناجوانمردانه اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 علیه دولت احمدی‌نژاد که از شدت وضوح و فراوانی نیازی به توضیح ندارد، نگاه کنید، آیا، میان این سیاه‌نمایی‌ها و حرکت مرموز حلقه انحرافی، تفاوت چندانی می‌بینید؟! هر دو جریان، مقابله با اقدامات ارزشمند دولت احمدی‌نژاد را دنبال کرده‌‌اند. حلقه انحرافی با نفوذ و تغییر بستر حرکت دولت و اصحاب فتنه با سوار‌شدن بر موج انحراف.
و اما دولت آقای احمدی‌نژاد اگرچه در دو سال پایانی عمر خود از شتاب اولیه افتاده است ولی خدمات برجسته آن ماندگار است و غیرقابل انکار که بارها به آن پرداخته‌ایم و باز هم خواهیم پرداخت.
اکنون به پروژه وارونه‌ای که اصحاب فتنه و برخی از مدعیان اصلاحات برای دولت دکتر روحانی تدارک دیده‌اند و شواهد موجود از کلید خوردن زودهنگام آن حکایت می‌کند نزدیک می‌شویم. اصحاب فتنه، آقای روحانی را از خود نمی‌دانند و با توجه به مواضع اعلام شده ایشان که در بسیاری از موارد با مواضع رسما اعلام شده و شناخته شده آنان در تناقض است، موفقیت آقای روحانی را شکست دیگری برای مدعیان اصلاحات تلقی می‌کنند. اصحاب فتنه از یکسو اصرار دارند که افراد وابسته و نزدیک به خود را در دولت آینده جای دهند و از سوی دیگر، این توهم را القاء می‌کنند که دولت یازدهم فقط یک «ویرانه»! را از دولت دهم تحویل گرفته است. حالا تصور کنید اگر فتنه‌گرانی که احتمالا در دولت آقای روحانی به کار گرفته می‌شوند مانند ده‌سال حاکمیت خود بر دولت و مجلس در پی خدمت‌رسانی به مردم و رسیدگی به امور اقتصادی و معیشتی آنها نباشند که بارها نشان داده‌اند نیستند، آیا این کم‌کاری و بر زمین نهادن امور حیاتی و ضروری کشور را به حساب ویرانه‌ای که تحویل گرفته‌اند نمی‌نویسند؟! و باز هم مانند گذشته به بهانه توسعه سیاسی، خدمت به مردم را وا نمی‌نهند؟!
آقای روحانی رئیس جمهور منتخب مردم است و انتخاب اعضای کابینه حق قانونی ایشان است ولی با شناختی که می‌دانیم از اصحاب فتنه دارند، نباید جانب احتیاط را از دست بدهند و کسانی را به همکاری در دولت خویش دعوت کنند که ننگ وطن‌فروشی در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 را بر پیشانی دارند، آنها رفیق قافله ایشان نیستند....

۱۳۹۲/۴/۱۹

اخبار مرتبط