«باید این هشدار را داد که شاید اکنون به دلیل نبود یک برنامه ورزشی خوب در شبکههای ماهوارهای هنوز ارتباط نزدیکی بین فوتبالدوستان و صدا و سیما وجود دارد ولی اگر شبکههای بیگانه تصمیم به تولید برنامههای ورزشی خوب بگیرند، شاید همان بلایی که تا حدی بر سر سریالهای تلویزیونی در جامعه ما آمد، بر سر برنامههای ورزشی ما نیز بیاید.»
«برنامه ورزش و مردم برنامهای است که به طور مداوم بعد از انقلاب از تلویزیون در حال پخش است. برنامهای که بچههای نسل دهه شصت و قبل از آن خاطرات خوبی از آن دارند. شبهای یکشنبه مردم ورزشدوست تا پاسی از شب منتظر این برنامه بودند تا شاید بتوانند به طور خلاصه تنها 10 تا 15 دقیقه فوتبال کشورهای اروپایی را تماشا کنند. جنگ بود و کمبود امکانات و مسائل جانبی آن. در آن شرایط این برنامه مانند برنامه نود فردوسیپور بود. همه ما دیگر عادت کرده بودیم، میدانستیم که بهرام شفیع در حالی که بیش از اندازه از مهمان برنامه تعریف میکند، همزمان انتقادهای غیر مفیدی نیز بیان میکند ولی چارهای نبود. فقط دو شبکه تلویزیون داشتیم؛ نه ماهوارهای بود و نه اینترنتی. به اصطلاح این برنامه، آش کشک همه ایرانیها بود. بعدها آقای شفیع از طریق تلویزیون معروف شد. مدتی عضو هیئت مدیره پرسپولیس و در ادامه رئیس فدراسیون هاکی ایران شد!
با آمدن برنامه نود در سال 78 تحول عظیمی در ساخت برنامههای ورزشی اتفاق افتاد. عادل فردوسیپور با الهام از برنامه ورزشی شبکه "رای" ایتالیا ساختار برنامهسازی ورزشی ایران را به کلی تغییر داد. توجه به حاشیهها، بر ملا کردن دروغهای مدیران ورزشی و عریان کردن اتفاقات پشت پرده فوتبال حاصل برنامه نود برای فوتبال ما بود. در این میان برنامههای ورزشی دیگر مانند ورزش از شبکه 2 به جای رقابت و ارمغان آوردن خلاقیت و جذایب برای بینندگان، قافیه را باختند. بعد از مدت کوتاهی برنامه ورزش از شبکه دو با اجرای صالحنیا تعطیل شد، جنگ فوتبال آسیا با اجرا و تهیهکنندگی اسکندر کوتی تمام شد و فقط دو برنامه نود عادل و ورزش و مردم بهرام شفیع باقی ماندند.
شفیع که میدانست اگر بخواهد با نود رقابت کند باید تغییراتی در برنامه ایجاد کند با دعوت از چندین جوان جویای نام سعی در تغییر ساختار برنامه کرد و تا حدودی هم موفق شد ولی اشکال کار این برنامه در جای دیگر بود (و هست). در واقع مشکل شفیع در نحوه اجرای برنامه است.
نکته جالب توجه در این برنامه، دعوت از مهمانان ورزشی و نحوه پرسش و پاسخ است. به عنوان مثال علی دایی در روز جمعه 21 تیر ماه با تبلیغات فروان در این برنامه حاضر شد. یکی از سوالهایی که شفیع از دایی پرسید این بود که "نظر شما در رابطه با اظهار نظر یکی از اعضای هیئت مدیره درباره خودتان چیست ؟" اما زمانی که دایی میخواست جواب سوال را بدهد، شفیع خود جواب سوال را داد! او اظهار نظرهای خودش را به خورد ملت بیچاره میداد. از آن بدتر بیحرمتی به علی کریمی و تعریف از علی دایی بود. او با درست کردن یک جدول، نتایج پرسپولیس با حضور کریمی و با حضور علی دایی را مقایسه و بیان کرد که پرسپولیس در هر دو دوره در کجای جدول بود! آش قضیه اینقدر شور شد که علی دایی هم اذعان کرد این مقایسه درستی نیست، ایشان بازیکن بودند و من مربی تیم.
به جرات میتوانم بگویم که 60 دقیقه از 90 دقیقه طول این برنامه با صحبتهای این مجری میگذرد، 10 دقیقه دیگر آن به پخش آگهی، 10 دقیقه گزارش خارج از استودیو و فقط 10 دقیقه به مهمان برنامه اختصاص داده میشود تا فرصتی برای اظهار نظر داشته باشد.
برنامه ورزشی باید در جهت روشن شدن افکار عمومی باشد. به عنوان مثال، همه بینندهها چشمانتظار ماندند که ایشان از آقای دایی این سوال را بپرسند که چرا با وجود قرارداد و تعهدی که به راهآهن دارند زیر قول خود زده و به پرسپولیس آمدند و یا چگونه علی دایی در حالی که انتظار قانونمندی از مدیران کشور را دارد، با وجود سالها بازی کردن در اروپا قانون را زیر پا گذاشته و ... و یا سوالات انتقادی زیادی که در این مقاله فرصت بازگویی آنها نیست.
باید این هشدار را داد که شاید اکنون به دلیل نبود یک برنامه ورزشی خوب در شبکههای ماهوارهای هنوز ارتباط نزدیکی بین فوتبالدوستان و صدا و سیما وجود دارد ولی اگر شبکههای بیگانه تصمیم به تولید برنامههای ورزشی خوب بگیرند، شاید همان بلایی که تا حدی بر سر سریالهای تلویزیونی در جامعه ما آمد، بر سر برنامههای ورزشی ما نیز بیاید؛ یعنی تاثیرگذاری صدا و سیمای ملی کم خواهد شد و مردم تاثیر خود را از شبکههای بیرون از کشور میگیرند.
در سینمای ما روزگاری قیصر مسعود کیمیایی فیلم اول این مملکت بود و ملت ما خیلی از حرکات و رفتار خود را به تقلید از هنرپیشه نقش اول آن تکرار میکردند ولی اکنون دوره اصغر فرهادیهاست و نسل دهه 70 تشنه یک صدای جدید و یک مجری قوی است. برخیها باید بدانند دوره آنها به سر آمده و دیگر روزگاری نیست که در آن بتوان بدون اطلاعات صحبت کرد و هیچگونه بازخوردی نداشت. عصر، عصر اطلاعات است. در کمتر از چند ثانیه شبکههای اجتماعی حرفهای نابلد شما را بازتاب میدهند، پیج درست میکنند و همیشه به دنبال اشتباهات شما هستند. دیگر فرصت خطا ندارید.
راستی در این دو ماه جای فردوسیپور بدجوری خالی بود. عادل ای کاش بودی!»
منبع: تابناک