افشاگری كیهان پس از افشاگری جمهوری

روزنامه كیهان در سرمقاله امروز خود با اشاره به افشاگری چند روز پیش روزنامه جمهوری اسلامی، از خواب شومی كه برای دكتر روحانی و كابینه اش دیده شده، پرده برداشت.

آقای حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان نوشت

چند سال قبل طی یادداشتی با عنوان «راست‌بگو، نهان مکن» به خاطره‌ای که در پی خواهد آمد اشاره کرده بودیم و امروز تکرار آن را برای نزدیک شدن ذهن به یکی از مسائل حساس این روزها بی‌فایده نمی‌دانیم، و ماجرا اینگونه بود؛

«مهرماه سال 1376 بود و 2 ماه قبل از برپایی کنفرانس سران کشورهای اسلامی که قرار بود آذرماه همان سال و برای اولین‌بار در تهران برگزار شود. آقای دکترحسن روحانی به عنوان نماینده حضرت آقا و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، از مسئولان رسانه‌های کشور دعوت کرده بود تا درباره اهمیت کنفرانس سران و نقشی که رسانه‌ها می‌توانند در انعکاس اخبار اجلاس و مسائل پیرامونی آن داشته باشند، رایزنی و تبادل‌نظر کند. آن روزها در روزنامه کیهان سلسله گزارش‌های مستندی با موضوع «ثروت‌های بادآورده» را به دست چاپ می‌سپردیم و پرونده‌های متعددی از غارتگری بیت‌المال که حاصل تلاش میدانی خبرنگارانمان و همکاری و اطلاع‌رسانی برادران حزب‌الله بود را برای اطلاع مردم و پی‌گیری مسئولان می‌گشودیم. در نشست آن روز شورای عالی امنیت ملی، مدیرمسئول یکی از روزنامه‌ها، خطاب به آقای دکتر روحانی، رئیس جلسه گفت: پیشنهاد می‌کنم روزنامه کیهان در این فاصله 2ماهه تا برگزاری اجلاس سران، گزارش‌های خود درباره دله‌دزدی‌ها- دقیقا با همین تعبیر- را متوقف کند که باعث آبروریزی نشود! آقای روحانی که قصد داشت مذاکرات جلسه را جمع‌بندی کند نظر نگارنده را جویا شد که به ایشان گفته شد؛ پیشنهاد بنده آن است که به جای درخواست توقف سلسله گزارش ثروت‌های بادآورده در کیهان، از «دله‌دزدها» بخواهید برای حفظ آبروی کشور، لااقل در این دو‌ماه باقیمانده تا اجلاس سران، از دله‌دزدی دست بردارند و غارت بیت‌المال را دستکم برای همین دو ماه متوقف کنند! و توضیح داده شد چرا باید به جای نهیب بر غارتگران بیت‌المال، روزنامه کیهان را که نسبت به این غارتگری‌ها هشدار می‌دهد، سرزنش کرد؟!»




کیهان به گواهی عملکرد و مواضع خود طی 20 سال گذشته نشان داده است که اهل زدوبند با این یا آن گروه سیاسی و سهم‌خواهی از قدرت نیست. این واقعیت در صفحه صفحه روزنامه و سطرسطر آن ثبت و ضبط شده و برای همگان قابل مراجعه می‌باشد و از این طریق که نه پیچیده است و نه پنهان، به آسانی می‌توان دید نگاه و مواجهه کیهان با دولت‌ها و مسئولان نظام، در چارچوب «صراحت آمیخته به صداقت» قابل تعریف است. کیهان برخلاف برخی از جریانات سیاسی که هر روز به اقتضای منافع شخصی و گروهی خود رنگ عوض می‌کنند، دامن یکرنگی را رها نکرده است.




این روزها، باز هم کیهان با همان نگاه در میدان است و به لطف خدای تبارک و تعالی و بی‌اعتناء به وسوسه خناسان و هجوم همه‌جانبه نان به‌نرخ‌روزخورهای وطن‌فروش‌، قصد ندارد از روشنگری‌های مستند خود دست بردارد و دقیقا به همین علت و در بستر همین وظیفه مقدس اصرار دارد آقای روحانی، رئیس‌جمهور منتخب را از خواب شوم و خیانت‌آمیزی که اصحاب‌فتنه و مدعیان اصلاحات برای دولت ایشان دیده‌اند باخبر کند. اگرچه بر این باوریم دکتر روحانی باهوشتر از آن است که از ترفند آنان بی‌خبر مانده باشد.




آنچه کیهان دراین‌باره نگاشته و می‌نگارد با شواهد و قرائن غیرقابل تردید و اسنادی همراه است که انکار کردنی نیستند و اگر غیر از این بود، اصحاب جنایتکار فتنه آمریکایی- ‌اسرائیلی 88 و اعوان و انصار پیدا و پنهان آنها به‌جای فحاشی و ناسزاگویی، برای نفی نظرات مستند کیهان به استدلال منطقی روی می‌آوردند و یا دستکم، برای آن که نشان بدهند قصد مصادره آرای آقای روحانی را ندارند، شاهد و قرینه‌ای ارائه می‌کردند...




و اما، شواهد فراوانی در دست است که نشان می‌دهد اصحاب فتنه و مدعیان اصلاحات در پی مصادره ریاست‌جمهوری آقای روحانی هستند و این خیال شوم- که امید است خام نیز باشد- را از گذرگاه نفوذ عوامل خود به کابینه ایشان پی گرفته و با همه توان دنبال می‌کنند. براساس گزارش‌های موثق که برخی از اطرافیان و نزدیکان عوامل فتنه با احساس مسئولیت اسلامی و انقلابی در اختیار کیهان گذاشته‌اند، مدعیان اصلاحات برای تصاحب چهار وزارتخانه اطلاعات، کشور، علوم و امور خارجه خیز برداشته‌اند ولی از آنجا که دورخیز آنها با هوشیاری آقای دکتر روحانی روبرو شده است، پروژه مصادره ریاست‌جمهوری آقای روحانی را روی سه وزارتخانه اطلاعات و کشور و علوم متمرکز کرده‌اند.





مطابق گزارش موثق یاد شده یکی از سردمداران جبهه اصلاحات که از عوامل نشان‌دار فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 نیز هست، اعلام کرده است که اگر سه وزارتخانه اطلاعات و کشور و علوم را در اختیار داشته باشیم، روحانی از جایگاه ریاست‌جمهوری رسمی به یک رئیس‌جمهور اسمی تنزل می‌کند و در این حالت، ناکامی‌ها و شکست‌های احتمالی وی به حساب خودش نوشته می‌شود و در مقابل، زمینه‌سازی برای تثبیت موقعیت سیاسی و اجتماعی جبهه اصلاحات دستاوردی است که نصیب ما خواهد شد.





در پی درز کردن این خبر به بیرون است که یکی از روزنامه‌های عمیقا وابسته به آیت‌الله هاشمی مجبور می‌شود ملاحظات تاکید شده را کنار گذارده و در اقدامی غیرمنتظره که با توجه به ائتلاف مستحکم و تعریف شده جبهه اصلاحات با آیت‌الله هاشمی بعید به نظر می‌رسید، بنویسد «اظهارات، اشارات و تحلیل‌های سران جناح اصلاح‌طلب، این روزها نشان می‌دهد آنها دولت دکتر حسن روحانی را به منزله پلی برای عبور از شرایط کنونی جهت رسیدن به قدرت می‌دانند. یکی از سران جناح اصلاحات در تشریح وضعیت دولت روحانی می‌گوید: "شاید بهتر باشد اصلاح‌طلبان، درون حاکمیت نباشند تا بتوانند خود را احیا کنند." به نظر می‌رسد با توجه به شرایط دشوار اقتصادی کشور، اصلاح‌طلبان ترجیح می‌دهند خود را با مشکلات این مرحله درگیر نکنند و با این تحلیل که دولت دکتر روحانی نمی‌تواند توفیق چندانی به دست آورد، خود را برای در دست گرفتن قدرت در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1396 آماده کنند.» این اقدام و افشاگری غیرمنتظره روزنامه یاد شده، گزارش موثقی را که به کیهان رسیده است تائید می‌کند و نشان می‌دهد اصحاب فتنه به دولت آقای روحانی نگاه «نردبانی» دارند.




همین گزارش موثق حکایت از آن دارد که اصحاب فتنه اصرار چندانی برای تسخیر پست معاون اولی ندارند و در توانمندی‌ آقای عارف بر فرض تصدی پست معاون اولی تردید جدی دارند و بر این باورند که ناتوانی عارف با توجه به عضویت اعلام شده ایشان در جبهه اصلاحات، برای این جبهه دردسرآفرین خواهد بود. گزارش یاد شده که بسیاری از شواهد بیرونی دیگر نیز، صحت آن را تائید می‌کند حاکی از آن است که اصحاب فتنه فلش حرکت خود را از تسخیر پست معاون اولی به تسخیر وزارت علوم تغییر جهت داده‌اند. چرا؟!




شاید کیهان را به بدبینی متهم کنند که کرده‌اند و می‌کنند ولی آنچه دراین‌باره ارائه می‌دهیم فقط یک «ادعا» نیست بلکه اسناد و شواهد فراوانی بر درستی آن گواهی می‌دهند، بخوانید؛




پایگاه «اسکوپوس» که معتبرترین پایگاه داده‌ها و سنجش‌های علمی دنیاست رسما اعلام کرده است که ایران در «تولید علم» رتبه پانزدهم جهانی را کسب کرده است و چنانچه با همین روند و آهنگ رشد پیش برود، در سال 2018 رتبه چهارم «تولید علم» دنیا را به خود اختصاص خواهد داد. حالا به این آمار که در مراکز معتبر علمی ثبت شده و به آسانی قابل دسترسی است توجه فرمائید.




در طول 4 سال دوم دولت آقای خاتمی مجموعا 2000 فرصت مطالعاتی به اساتید و دانشجویان داده شده است و در دولت کنونی هر سال 9 هزار فرصت مطالعاتی و در مجموع 4سال بیش از 36هزار فرصت مطالعاتی داده شده است، یعنی 16 برابر دولت اصلاحات. از مجموع 194هزار مقاله علمی ثبت شده در ISI، بیش از 152 هزار مقاله در دولت کنونی به ثبت رسیده و تنها 42 هزار مقاله علمی ثبت شده در ISI مربوط به دولت‌های قبلی بوده است. در مجموع 4 سال دولت آقای خاتمی اساتید و دانشجویان در 3هزار همایش بین‌المللی شرکت داشته‌اند و این رقم در دولت کنونی هر سال 16 هزار و در مجموع 4 سال اخیر 64 هزار همایش بوده است.




حالا به سابقه مدعیان اصلاحات در دوران حاکمیت خود بر وزارت علوم نگاه کنید، وزرای دولت اصلاحات مخصوصا در دوره تصدی آقای «ج-ت» دانشگاه‌ها را به مرکز جولان احزاب سیاسی تبدیل کرده و با تنش‌آفرینی‌‌های پیوسته «خط علم» را کور کرده بودند. آیا غیر از این است؟! از فرزندان با استعداد این مرز و بوم به جای کسب علم و دانش برای مقاصد سیاسی و دم‌دستی خود بهره می‌گرفتند و در نهایت نیز آقای «س-ح» خطاب به آنها گفته بود؛ «جنبش دانشجویی حرف مفت است، زیاد دویدید و درگیر شدید، حالا دیگر باید بروید کار تئوریک بکنید»! تمامی این نمونه‌ها ثبت و ضبط شده و غیرقابل انکار است.اکنون، این سه گزاره را کنار هم بگذارید؛




اول؛ نگرانی و اضطراب بارها اعلام شده دشمنان بیرونی از پیشرفت‌های علمی حیرت‌آور دانشجویان و اساتید ایرانی.



دوم؛ خیانت برملا شده اصحاب فتنه در همراهی با دشمنان بیرونی.



و سوم؛ تلاش کنونی آنها برای تسخیر دوباره وزارت علوم.





آیا از کنار هم گذاردن سه‌گزاره یاد شده به این نتیجه نمی‌رسید که اصحاب فتنه به منظور کور کردن خط علم و خوش‌رقصی دیگری برای دشمنان بیرونی در پی تسخیر وزارت علوم هستند؟! برای آنها همین خوش‌رقصی‌ها حائز اهمیت است و نه موفقیت آقای دکتر روحانی. و در این باره باز هم گفتنی‌هایی هست.

۱۳۹۲/۴/۳۰

اخبار مرتبط