وی نوشته است:
ارتشبد نصیری (رئیس ساواک) به جای پرداختن به وظایفش به یک ماشین امضاء تبدیل شده بود و اداره ساواک با پرویز ثابتی بود.
نصیری در شمال ایران و در کیش به ساختمانسازی سرگرم بود و فعالیتهای اقتصادی میکرد. اشکال دیگر او علاقه مفرطش به ارتباطات جنسی گسترده با زنان بود و اوقات خود را به این امور میپرداخت و از وظایف کاریاش بازمیماند..
شاه از او خوشش میآمد چون نصیری خودش را سگ اعلیحضرت مینامید. اینکه او خود را چاکر مینامید از روی احترام بود و «چاکر» در فرهنگ فارسی از گذشتههای دور وجود داشته و برای عرض احترام و ارادت به کار میرفته و اکنون هم به کار میرود. اصولاً لفظ «چاکر» یک اصطلاح درباری بوده است. اما اینکه یک نفر خود را سگ بنامد برای ما قابل قبول نبود.
من در طول زندگیم دو نفر را به کلی فاقد کارآکتر دیدهام. اولی همین ارتشبد نصیری بود که خود را سگ شاهنشاه مینامید و دومی دکتر اقبال بود که میگفت غلام خانهزاد شاهنشاه است.
جالب اینکه چندین بار میان اسدالله علم و دکتر اقبال بر سر به کار بردن این اصطلاح دعوا و درگیری شده بود و اقبال میگفت او اصطلاح «غلام خانهزاد» را ابداع کرده و علم مدعی بود که قبل از وی پدرش هم غلام خانهزاد اعلیحضرت رضاشاه و محمدرضاشاه بوده است
خبرآنلاین