به گزارش نما، این فوتبال مریض، یک فردوسیپور تماموقت میخواهد؛ شش دانگ و باانگیزه، مثل روزهای جوانی خودت، روزهایی که هرگز شبیه امروزت نبودند.
۱- سری جدید برنامه نود از سهشنبه شب این هفته روی آنتن خواهد رفت. آخرین بار ۷۹ روز پیش بود که عادل فردوسیپور روبروی بینندگان همیشگیاش نشست و بعد از بستن پرونده لیگ دوازدهم راهی تعطیلات شد. در طول نزدیک به این سه ماهی که فردوسیپور در مرخصی به سر میبرد، فوتبال ایران بخشی از سرنوشتسازترین ایام تاریخش را گذراند. تیم ملی ما از ناامیدی محض به معجزه پل زد و ناباورانه مسافر جام جهانی شد، اما عادل نبود. نماینده ایران در لیگ قهرمانان به جمع هشت تیم برتر آسیا رسید، اما عادل نبود. اسم لیگ امارات را عوض کردند و به بهانه «فوتبال» تمامیت ارضی این مملکت را زیر سوال بردند، اما عادل نبود. دلالها برای بازیکنانشان با دو تیم مختلف قرارداد بستند، اما عادل نبود. مسئولان فلان تیم مهرههای فصل بعدشان را پیشخرید کردند، هیات مدیره سرخابیها شخم خورد، منشوریها سرافرازانه به صحنه برگشتند، اما عادل نبود که نبود. او در تمام این فراز و نشیبهای استثنایی، در همه روز و شبهایی که فوتبال ایران عمیقا وجدان جسور و بیدارش را صدا میزد غیبت داشت، اما حالا برمیگردد تا سوار بر موج عامهپسند لیگ، دوباره همان حرفهای کلیشهای را تحویل مخاطبانش بدهد؛ «این پنالتی نبود انصافا؟»، «وای، تو لبخونی قشنگ معلومه چی داره میگه!»، «به ۹ برنده این هفته نفری ۳۰۰ هزار تومان از طرف شرکت کوفت، اولین عرضه کننده زهرمار طبیعی در ایران اهدا خواهد شد» و باز تکرار همان بیهودگیهای همیشگی.
۲- سالهاست که عادل فردوسیپور کرکره نودش را با اتمام هر فصل از مسابقات لیگ برتر پایین میکشد و گاهی حتی تا چند هفته پس از شروع فصل جدید، به محل کارش برنمیگردد. تهیه کننده برنامه 90 در عمل نشان داده همه چیز این فوتبال برای او در سطح همین رقابتهای پرهیاهوی باشگاهی جریان دارد و کلا پرداختن مفصل به مسایل جدی و عمیق در حوصله این مجری و شوی تلویزیونیاش نمیگنجد. برای فرونشاندن عطش او، حتی شاید همان قسمت «نود درجه» برنامهاش هم کافی باشد؛ بخشی که عادل در آن به معرفی مسابقات لیگ میپردازد و همه عناصر درگیر در این بازیها را متلک باران میکند. اگر غیر از این بود، او به جای آنکه مثل دانشآموزان مکتبگریز با آغوش باز به استقبال تعطیلات تابستانی برود، میتوانست با کاستن از زمان طولانی استراحتش، مجالی را برای بررسی مسایل و مشکلات بنیادین فوتبال کشور کنار بگذارد. موضوع نیمهکاره مانده دلالی و فساد اقتصادی، داستان نافرجام تقلب در انتخابات هیاتهای فوتبال، بحث جدی ناتوانی دولت در خصوصیسازی فوتبال کشور، قصه پرغصه فقر استعدادها در ایران و هزار و یک مبحث کلیدی دیگر میتوانستند در طول تعطیلات سالیانه لیگ مورد بررسی برنامه عادل قرار بگیرند، اما این اتفاق هرگز رخ نداد تا روشن شود 90 برای فردوسیپور، فقط عبارت است از همان جنگ و دعواهای لوس و بیمزه فلان مدیران عامل روی آنتن زنده یا چیزهایی شبیه به همین.
۳- در طول این روزهای سرنوشتساز کجا تشریف داشتید آقای فردوسی پور؟ کجا بودی وقتی تیم ملی ما چوی را ادب کرد و سربلند از جهنم اولسان بیرون آمد؟ کجا بودی وقتی روزنامهها و سایتها و کاربران وطندوست شبکههای اجتماعی با چنگ و دندان نکونام را در لیگ «خلجفارس» نگه داشتند و برای به اسارت نرفتن خلعتبری به آب و آتش زدند؟ کجا بودی وقتی کورسوی امید ایران برای میزبانی جام ملت های آسیا با اهمال دولتمردان رو به تاریکی میرفت؟ کجا بودی وقتی امثال قاسم دهنوی از ده جا پول گرفتند و دست آخر مجازاتشان فقط همین شد که بخشی از این اسکناسها را به حساب فدراسیون بریزند؟ کجا بودی وقتی با جشن ننگین صعود، قهرمانان این نسل فوتبال ایران را تحقیر کردند و با بازی عجیب نمادین، اسطورههای ۹۸ را به خاک مذلت کشاندند؟ کجا بودی وقتی دستیار تقوی را در کرمان سیاه و کبود کردند و با استعفا دادن یک مربی قبل از شروع لیگ، افتخاری جدید برای فوتبال ایران رقم زدند؟ همه اینها را از دست دادی و دادیم تا حالا برگردی و چانه بزنی که فلان توپ لعنتی اوت شده یا نشده؟ اصلا به جهنم، «اوت» واقعی خود ماییم استاد!
۴- نه عادل جان؛ مردم این سه ماه حیاتی را بدون تو سر کردهاند و با خروس و دودکش یا هر وسیله دیگری که بوده سرگرم شدهاند. کمی دیگر هم که بگذرد، شاید اصلا یادشان برود ماجرای دوشنبه شبها چه بود و چطور شد. به این ترتیب شما هم میتوانی برگردی به همانجایی که تا حالا بودی، به جایی که بیشتر دوستش داری؛ خط حمله رسانهورزش یا تیم شبکه سه یا حتی پاراگ، به کلاس تدریس زبان تخصصی یا اتاق فکر برنامه ۱۲۰ که تازه استارتش را زدهای. این فوتبال مریض، یک فردوسیپور تماموقت میخواهد؛ شش دانگ و باانگیزه، مثل روزهای جوانی خودت، روزهایی که هرگز شبیه امروزت نبودند.
بانک ورزش