داستان از این قرار بود كه یكی از كارمندان پنجمین بانكی كه وی از آن سرقت كرده بود شماره خودروی سارق را حین فرار یادداشت كرد و این شماره را در اختیار پلیس قرار داد. پلیس نیز پس از چندین روز جستجو صاحب این خودرو را دستگیر كرد اما این مرد مدعی شد كه در سرقت ها دست نداشته است.
به هر حال پلیس برای اثبات ادعای این مرد كارمندان تمام بانك هایی كه سارق از آنها سرقت كرده بود به اداره پلیس فراخواند كه بیشتر آنها این مرد را به عنوان سارق شناسایی كردند. در واقع بینی بسیار بزرگ این مرد باعث شد تا به راحتی توسط كارمندان شناسایی شود.
جالب اینكه وی هر بار با كلاه گیس و لباس های زنانه اقدام به سرقت از شعبه های بانك كرده بود.