اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی که در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ ،در دیدار مسئولان فصلنامه مطالعات بین المللی مطرح شده بود، پس از انتشار در هفته گذشته، بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی داشت. موضوع مذاکره و رابطه با آمریکا اصلیترین بخش از سخنان ایشان بود که با واکنشهای منفی برخی از رسانهها و شخصیتهای داخلی مواجه شد.
به گزارش تابناک، آقای هاشمی در این دیدار میگوید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را مطرح کردم و نوشتم شما بهتر است در زمان حیاتتان اینها را حل کنید. در غیر این صورت، ممکن است اینها به صورت معضلی، سد راه آینده کشور شود. گردنههایی هست که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود. یکی از این مسائل، رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم قابل دوام نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
پس از انتشار این سخنان و طرح انتقادات جدی به آن در کشور، آقای هاشمی در واکنش به این انتقادات در یکی از دیدارهای نوروزی میگوید: «اگر بحثهایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را میدادند.»
اظهارات آقای هاشمی از زوایای مختلف قابل نقد و بررسی است. یکی از زوایای قابل تأمل در پاسخ حضرت امام (ره) به این نوع دیدگاه است. ایشان در واکنش به انتقادات میگوید، اگر حرفهایم در مورد رابطه با آمریکا مورد ایراد بود حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ میدادند. آقای هاشمی طبق گفته خودشان این نامه را نه در روزها یا ماههای آخر حیات امام (ره)، بلکه در سالهای پایانی حیات آن عزیز سفر کرده نوشتهاند. در این صورت باید گفت، اگر حضرت امام (ره) با دیدگاه هاشمی موافق بودند، حتماً طبق نظر ایشان، اقداماتی را برای گشودن باب مذاکره و رابطه با آمریکا به عمل میآوردند تا نظام اسلامی در آینده با مشکلات اساسی در این خصوص مواجه نشود.
آقای هاشمی نمیتواند ادعا کند که حضرت امام (ره) برای این کار فرصت نداشتند، چون در سالهای پایانی، یعنی حداقل در ۲ یا ۳ سال قبل از رحلت امام این نامه نوشته شده و حضرت امام (ره) اگر با دیدگاه هاشمی موافق بودند، به تجدیدنظر در مواضع خود در قبال آمریکا میپرداختند. بررسی سخنان و بیانیههای حضرت امام (ره) نشان میدهد که مواضع حضرت امام (ره) در قبال آمریکا از ابتدای شروع مبارزات تا آخرین لحظه حیات ایشان، ضمن اینکه هیچ تغییر اساسی نکرده، بلکه هر چه زمان میگذرد مواضع ایشان در قبال آمریکا برای مبارزه و مقابله تندتر و جدیتر شده است. بنابراین باید گفت: حضرت امام (ره) با تکرار مواضع پیشین خود در قبال آمریکا تا آخرین لحظه حیات، پاسخ آقای هاشمی را دادهاند. پاسخهایی از قبیل:
الف- هاشمی میگوید: آمریکا قدرت برتر دنیاست.
- حضرت امام خمینی (ره) پاسخ میدهند:
۱- آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
۲- آمریکا در مقابل مسلمین نمیتواند خودنمایی کند.
۳- ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفهمان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید.
۴- اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت میکشاند.
۵- قرن آینده، قرن اسلام است.
۶- قرن بیست ویکم، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران است.
۷- ما دنبال این نیستیم که آمریکا برای ما کار بکند، ما آمریکا را زیر پا میگذاریم.
۸- مقصد یک مقصد است و آن شکست ابرقدرتها است.
۹- حق گرفتنی است؛ قیام کنید و ابرقدرتها را از صحنه تاریخ و روزگار براندازید.
۱۰- متحد شوید که در سایه اتحاد پیروزیتان در برابر قدرتها حتمی است.
ب- هاشمی میگوید: چه فرقی بین اروپا، روسیه و چین با آمریکا هست؟ اگر با آنها مذاکره داریم چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟
- حضرت امام خمینی (ه) پاسخ میدهند:
۱- ما آن قدر صدمه که از آمریکا دیدیم از هیچ کس ندیدیم.
۲- آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستعضف جهان است.
۳- سلطه آمریکا تمام بدبختیهای ملل مستضعف را به دنبال دارد.
۴- همه گرفتاری که ما داریم از دست آمریکا داریم.
۵- همه مصیبت ما زیر سر آمریکا است.
۶- آمریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده.
۷- تمام گرفتاری ما از این آمریکا است.
۸- رئیس جمهور آمریکا بداند، بداند این معنا را که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما.
۹- مهمترین و دردآورترین مسئلهای که ملتهای اسلامی و غیراسلامی کشورهای تحت سلطه با آن مواجه است، موضوع آمریکا است.
۱۰- آمریکا شیطان بزرگ است.
ج- آقای هاشمی میگوید: سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم قابل دوام نیست.
- حضرت امام خمینی (ره) پاسخ میدهند:
۱- آنهایی که خواب آمریکا را میبینند خدا بیدارشان کند.
۲- با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر اینکه آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد.
۳- روابط ما با آمریکا روابط یک مظلوم با ظالم است، روابط یک غارت شده با غارتگر است.
۴- مملکت اسلامی عار است که دستش را دراز کند طرف آمریکا.
۵- اگر ما همه از بین برویم بهتر است از اینکه ذلیل باشیم زیردست صهیونیسم، و زیر دست آمریکا.
۶- هر چه فریاد دارید سرآمریکا بکشید.
۷- اسلحههای سرد و گرم، یعنی قلم و بیان و مسلسل را از نشانه گیری به روی یکدیگر منحرف و به سوی دشمنان انسانیت که در رأس آنها آمریکا است نشانه بروید.
۸- ما اگر چنانچه قدرت داشته باشیم تمام مستکبران را از بین خواهیم برد.
۹- اگر ما را صد بار بکشند و زنده شویم دست از مبارزه با آمریکا برنمی داریم.
۱۰- الآن در رأس همه مسائل اسلامی ما قضیه مواجهه با آمریکا است. امروز اگر قوای ما از هم منفصل شوند به نفع آمریکا است، الآن دشمن آمریکا است و باید تمام تجهیزات ما به طرف این دشمن باشد.
آنچه در سه بخش از سخنان حضرت امام (ره) ذکر شد، نشان میدهد که حضرت امام خمینی (ره) در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، نگاه خاص و ویژهای را به آمریکا به دلیل خلق و خوی استکباری و شیطانی آن دارند. آقای هاشمی با بیان کردن و آشکار ساختن نامهای که به حضرت امام (ره) نوشتهاند، از یک طرف فاش ساختند که نگاهی متفاوت از حضرت امام (ره) به موضوع آمریکا دارند و از طرف دیگر تلاش کردهاند با ایجاد نگرانی در امام (ره) نسبت به آینده از طریق این نامه، حضرت امام (ره) را به تجدیدنظر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال آمریکا وادار سازند. حضرت امام (ره) نه تنها نگاه خود را تغییر ندادند، بلکه این نوع نگاهها را ساده اندیشی ارزیابی کردند.
در پیام حضرت امام (ره) به تاریخ (۳/۱۲/۱۳۶۷) خطاب به مراجع اسلام، روحانیون و… که از آن به عنوان استراتژی آینده انقلاب و حکومت اسلامی یاد شد، این مطلب با صراحت مورد اشاره قرار گرفته است. این پیام کمتر از چهار ماه مانده به رحلت امام نگارش شده است. چرا آقای هاشمی خود را مخاطب این بخش از پیام امام بزرگوارمان نمیداند که مینویسند:
«آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر کنیم و ما خامی کردیم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند، این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده اندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بیتجربگی خود نگذاریم.